فاطمه بختیاری؛ بازار: شاید تا به امروز در مورد فرش دستبافت تنها به چشم یک دست بافته هنری نگاه کرده باشیم اما فرش دستبافت درواقع شناسنامه و هویت هنری ایران است و قدمت آن به دو هزار سال میرسد و گواه این موضوع فرش پازیریک است که هماکنون در موزه مسکو در کشور روسیه نگهداری میشود.
فرش پازیریک اولین فرش بافته دست بشر و آنهم مردم ایران است؛ همانند بسیاری از کالاها و اجناس که انحصار تولید آن در جهان به یک کشور منتهی میشود مثل تولید ادویه که به نام کشور هند ثبتشده است یا اتومبیل بنز که با شنیدن آن به یاد کشور آلمان میافتیم یا لوازم الکترونیکی که ما را به یاد کشور ژاپن میاندازد.
در هرجای دنیا و در لوکسترین کاخها و در لاکچری ترین خانهها غیرممکن است رد پایی از فرش دستبافت ایرانی نباشد چراکه مرغوبترین و بهترین فرشهای دنیا حاصل زحمت و تلاش بافندگان ایرانی است
این موضوع در مورد فرش دستبافت هم کاملاً صدق میکند بهگونهای که در هرجای دنیا و در لوکسترین کاخها و در لاکچری ترین خانهها غیرممکن است رد پایی از فرش دستبافت ایرانی نباشد چراکه مرغوبترین و بهترین فرشهای دنیا حاصل زحمت و تلاش بافندگان ایرانی است.
بههرحال در هر گوشه از دنیا که باشیم با دیدن فرش نفیس ایرانی به یاد تلاش و زحمت سرانگشتان هنرمندانه قالیبافان ایرانی میافتیم و با تمام وجود به وجد میآییم همان هنرمندانی که با قلبی آکنده از عشق پشتدار قالی هنری ماندگار و بیبدیل را خلق کردهاند.
در حالی آوازه و شهرت فرش ایران تا آنسوی دنیا رفته که متأسفانه طی دهههای گذشته گردوغبار بیمهری های مسئولین باعث شده این هنر بیبدیل ایرانی به دست فراموشی سپرده شود تا جایی که تنها از سال ۱۳۷۳ با صادرات فرش دستبافت به ارزش پنج میلیارد دلار بهعنوان طلاییترین سال صادرات محصولات غیرنفتی بهخصوص فرش دستبافت برای ایران یاد میشود و از این سال به بعد صادرات ایران کاهش یافت آنچنانکه در سال ۱۳۹۸ صادرات محصولات غیرنفتی که فرش دستبافت هم جزئی از آن محسوب میشد به رقم ۶۰ میلیون دلار تنزل پیدا کرد.
متأسفانه از سال ۱۳۷۳ به اینطرف با افول صادرات فرش دستبافت کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان و ترکیه درزمینهٔ صادرات محصولات غیرنفتی از ایران پیشی گرفتند و گوی سبقت را در صادرات برخی تولیدات از ایران ربودند درحالیکه هنری که میتوانست با حداقل منابع مالی صدها شغل پایدار بهصورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد کند نباید مورد غفلت واقع میشد.
درزمینهٔ تولید فرش دستبافت با صرف هزینه ۲۰ میلیون تومانی استارت اولیه کار زده میشود و در قبال ایجاد آن دهها شغل دیگر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میشود چنانکه از کشاورز با تولید علوفه و دامدار با تولید پشم گرفته تا رنگرز و شرکتهای نساجی از قبل صنعت بافت فرش دستبافت نان میخورند و ارتزاق میکنند
بنا بر گفته کارشناسان برای ایجاد هر شغل در یک شهر به میزان یک میلیارد تومان اعتبار نیاز است و این موضوع در حالی عنوان میشود که درزمینهٔ تولید فرش دستبافت با صرف هزینه ۲۰ میلیون تومانی استارت اولیه کار زده میشود و در قبال ایجاد آن دهها شغل دیگر بهصورت مستقیم و غیرمستقیم ایجاد میشود چنانکه از کشاورز با تولید علوفه و دامدار با تولید پشم گرفته تا رنگرز و شرکتهای نساجی از قبل صنعت بافت فرش دستبافت نان میخورند و ارتزاق میکنن.
طبق بر اساس برآورد کارشناسان امر در روزگاری که بافت فرش رونق و حال خوشی داشت یکچهارم هنرمندان ایران بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در صنعت بافت فرش دستبافت فعال بودند اما بهراحتی و بهسادگی جایگاه فرش ایران به رقیبان سپرده شد و امروز ایران با هزاران مشکل اشتغال و بیکاری جوانان دستوپنجه نرم میکند.
در دهههای پیشازاین تقریباً در تمامی روستاها و خانههای روستایی حداقل یک دار قالی که برای کمک به معیشت خانواده و حفظ هنر اصیل ایرانی علم شده بود چشم هر بینندهای را متوجه خود میکرد تا جایی که حتی در برخی خانههای شهری نیز بساط دار قالی به راه بود اما امروز حتی کمتر روستایی به کار فرشبافی مشغول است.
بهطورکلی یکی از دلایل کاهش تعداد فرشبافان در این موضوع خلاصه میشود که بهاندازه زحمتی که بافنده فرش متحمل میشود دستمزدی دستش را نمیگیرد و توجیه اقتصادی قابل قبولی برای وی ندارد و دلیل دیگر پوشش بیمهای فرشبافان است که از گذشته تا به امروز همچنان معطل باقیمانده و کج دار و مریز پیش میرود هرچند در دولت قبلی تعدادی از قالیبافان تحت پوشش طرح بیمهای قالیبافی قرار گرفتند اما در حال حاضر قالیبافان برای پیگیری امور بیمهای با مراجعه به سایتهای بیمه به درب بسته میخورند و همچنان سایت ثبتنام برای بیمه قالیبافی بسته است.
حیف است بهترین و پایدارترین اشتغالی که با کمترین هزینه میتواند جان بگیرد و به مشاغل دیگر جان دهد و حتی با صادرات آن برای کشور ارزآوری ایجاد شود بهغفلت و فراموشی سپرده شود
این مباحث عنوان شد تا گفته شود که واقعاً حیف است بهترین و پایدارترین اشتغالی که با کمترین هزینه میتواند جان بگیرد و به مشاغل دیگر جان دهد و حتی با صادرات آن برای کشور ارزآوری ایجاد شود بهغفلت و فراموشی سپرده شود؛ حرفهای که در کشورهای خارجی از ارجوقرب بسیار زیادی برخوردار است و نباید بهآسانی و راحتی از رده تولید خارج شود.
بارها تاکید شده که فرش دستباف از کهنترین هنرهای پر افتخار ما محسوب میشود و از قدمت بسیار بالایی برخوردار است اما متأسفانه مشکلات ناشی از اقتصاد تک محصولی و تکیه بر درآمدهای نفتی سبب ایجاد اقتصادی متأثر از عوامل خارجی به خصوص بازار ناپایدار نفت شده و از وجود این کالای با ارزش غافل مانده است.
باید تا دیر نشده به داد صنعت فرش دستبافت رسید؛ صنعتی که کوله باری از تاریخ و تمدن از گذشته تا حال را همانند کتاب تاریخی در سطر به سطر آن میتوان خواند و حرفهای بسیاری که در تاروپود آن نهفته را درک کرد.
پس تا فرصت از دست نرفته باید در راستای احیای دوباره صنعت فرش دستبافت به پا خاست و کورسوی امید را حیاتی دوباره بخشید تا صدای دف از پشتدار قالی به گوش برسد و با هر دار قالی، آهنگی بر تار زندگی قالیبافان نواخته شود.
نظر شما