بازار؛ گروه بین الملل: روند افزایش تولید نفت شیل امریکا از سال ۲۰۱۵ شروع شد.افزایش تولید نفت شیل امریکا طی پنج سال اخیر نه تنها به امریکا کمک کرد تا از وابستگی به واردات نفت خارجی برای تامین نیازهای جاری بکاهد بلکه یک بازیگر قدرتمند و تازه نفس را به بازار جهانی نفت معرفی کرد.
بازیگری که به دلیل قدرت سیاسی و اقتصادی نقش مهمی در تصمیم گیری های جهانی داشت و از این قدرت برای تاثیر گذاری در تعاملات بازار نفت هم بهره می برد.این سیاست بیشترین تاثیر را روی بازیگران بزرگ بازار نفت مانند عربستان سعودی و روسیه گذاشت.
شکوفایی نفت شیل امریکا به خصوص در فاصله سالهای ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۹ میلادی یعنی در دوره ای که دیگر محدودیتی در صادرات نفت از امریکا وجود نداشت باعث شد تا تلاشهای اوپک و اوپک پلاس برای تاثیرگذاری روی قیمت نفت بی تاثیر باشد.عربستان و روسیه به عنوان بزرگترین تولیدکنندگان نفت در دنیا تلاش کردند تا با کاهش تولید زمینه را برای افزایش قیمت نفت فراهم کنند ولی این سیاست موفقیت چندانی نداشت.
بررسی های تاریخی نشان می دهد هر زمانی که سیاست اوپک پلاس مبنی بر کاهش حجم تولید زمینه را برای افزایش قیمت نفت تا مرز ۵۵ تا ۶۰ دلار فراهم می کرد، امریکا با افزایش عرضه نفت تلاش می کرد تا از این فضا بیشترین منفعت اقتصادی را ببرد.
سیاستهای امریکا مانع از افزایش قیمت نفت شد
اوج گیری صنعت شیل امریکا یکی از دلایل مهم و اصلی عدم افزایش قیمت نفت در بازار در طی سالهای بحرانی گذشته بود. بعد از شروع تحریم نفتی ایران، قیمت نفت در بازار رشد نکرد. زمانیکه به پالایشگاه های نفتی عربستان حمله شد و برای چند روز این پالایشگاه ها از چرخه تولید خارج شدند، قیمت نفت رشد نکرد و زمانیکه امریکا در سال ۲۰۱۹ اقدام به تحریم نفتی ونزویلا یکی دیگر از تولیدکنندگان بزرگ نفت در دنیا کرد بازهم خبری از افزایش ناگهانی قیمت نفت نبود.
سندی فیلدمن، تحلیل گر بازار نفت در مرکز مطالعاتی مورنینگ استار در این مورد می گوید:«عرضه نفت توسط امریکا از سال ۲۰۱۵ تا کنون یعنی از زمانی که ممنوعیت صادرات نفت لغو شد باعث شد تا عرضه نفت در بازار جهانی توازن داشته باشد.
حتی در زمان های تنش های سیاسی امریکا با کشورهای نفت خیزی مانند ونزویلا و ایران و حتی در جریان بحران های لیبی. اما این سوال اصلی ایجاد می شود که آیا هدف امریکا از افزایش تولید نفت و وارد شدن به عرصه صادرات تلاش برای افزایش قدرت خود در عرصه سیاسی نبود. آیا امریکا قصد نداشت با این سیاست آسیب پذیری اقتصادش در برابر مشکلات و بحران هایی که خود در منطقه خاورمیانه ایجاد می کند را کاهش دهد؟»
بایدن می تواند این روند را متوقف کند
در صورتیکه دونالد ترامپ در انتخابات سال ۲۰۲۰ پیروز می شد، می توانستیم انتظار داشته باشیم که روند گذشته تکرارشود. تولید نفت شیل افزایش پیدا کند و دولت از شرکتهای نفتی ورشکسته حمایت کند تا در بازار باقی بمانند ولی با روی کار آمدن جو بایدن در امریکا وضعیت تغییر خواهد کرد.
او در رقابتهای انتخاباتی در مورد ضرورت کاهش سرمایه گذاری در انرژی های فسیلی صحبت کرد و تاکید کرد که قانونی برای محدود شدن میزان استخراج نفت وضع می کند. در صورت محدود شدن فعالیتهای حفاری و تولید نفت در امریکا و ممنوع شدن صادرات از این کشور دوباره بازار نفت به شرایطی که قبل از دونالد ترامپ داشت بازمی گردد. باز اوپک قدرت اصلی در بازار می شود و روسیه و عربستان می توانند با سیاست گذاری های خود قیمت را در بازار تعیین کنند.
شاید دلیل اصلی تصمیم گیری بایدن برای وضع این محدودیتها در صنعت نفت شیل این باشد که او قصد بازگشت به توافق هسته ای ایران و از بین بردن تحریم های نفتی را داشته باشد، شاید در نظر داشته باشد بیشتر تمرکز خود را روی مسایل داخلی امریکا قرار دهد و از حضور در خاورمیانه و تنش زایی بکاهد و شاید در نظر دارد به جای توجه به منافع کوتاه مدتی که در نتیجه سرمایه گذاری در صنعت نفت حاصل می شود، به منافع بلند مدت کشور توجه کند و سرمایه گذاری روی تولید انرژی های پاک را در دستور کار خود قرار دهد.
حال باید دید دولت تازه امریکا چه سیاستی در پیش می گیرد. آیا اهداف بلندمدت با تمرکز روی تبدیل کردن امریکا به اقتصادی سبز و پایدار را به عنوان اولویت اصلی خود در نظر خواهد گرفت یا اینکه به همان سیاستهای قبلی ادامه می دهد و مانعی در مسیر تولید نفت شیل آن هم درسالی که به دلیل کرونا بیکاری و مشکلات اقتصادی در این کشور بیداد می کند، ایجاد نخواهد کرد.
نظر شما