۲۰ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۱۱
هدف ما هم کاهش تورم است ...

هدف ما هم کاهش تورم است ...

این که اولین پیامد خلق پول هدایت شده به تولید افزایش تولید است را که قبول دارید؟ حال دو مرحله جلوتر بروید: این خلق پول را بدون نرخ بهره و به صورت بلاعوض قرار دهید تا پیامد خلق پول در بازار محصول را هم تحت شعاع قرار دهد (سوای این که قرار بود خلق پول همین دو ماهیت را داشته باشد)...

محمدشهاب بازار: هدف گذاری کاهش تورم را میلتون فریدمن در انحصار خود درآورده است به گونه ای که این تصور میشود اگر عده ای خلاف نظریه ی او صحبت کنند آنها هدف گذاری دیگری دارند و نمیخواهند تورم را کاهش دهند. نظریه میلتون فریدمن سبب شده است که بانک های مرکزی با هدف کاهش نرخ تورم از خلق پایه پولی اجتناب کنند و این گونه بیان شود که خلق پول سبب افزایش تورم می شود. عده ای از اقتصاددانان دیگر نیز میگویند اگر خلق پول توام با خلق تولید شود اثر تورمی نخواهد نداشت و منظور میلتون فریدمن آن بوده است که خلق پولی که به تولید هدایت نشود منجر به تورم می شود! بنابراین در اقتصاد ایران چون خلق پول به تولید هدایت نمیشود از اساس باید مانع خلق پول شد! همان طور که در ایران چون عده ای ارز ۴۲۰۰ واردکرده اند و ۱۲ هزار تومان به فروش رسانده اند باید از اساس مانع قیمت گذاری ارز در ۴۲۰۰ تومان شد! و همچنین چون نمیتوان جلوی قاچاق را گرفت باید از اساس نرخ ارز را افزایش داد تا مانع افزایش قاچاق شد و هم چنین چون نمیتوان بهره وری در مصرف ایجاد کرد باید همچنان قیمت ها را افزایش داد تا مانع کاهش بهره وری در مصرف شد! مرحبا به ما که صورت مساله ها را پاک می کنیم و می گوییم چون نمیتوانیم...

چرا نمیتوانیم؟ آیا ممکن نیست به این دلیل باشد که قدرت آنها که واردات می کنند در تولید هستند صاحب ارز هستند به قدری بالا است که همین ما نمیتوانیم ها را یا خود یا عوامل خود بیان میکنند و کمک به افزایش بیشتر حجم بازار و قیمت گذاری رانتی آنها شود؟ بگذریم! در مورد آنچه از سیاست پولی گفته شد: حقیقت مساله آن است که حتی آن عده اقتصاددانانی که سیاست پولی را از این زاویه که اگر به تولید منجر شود تورم نخواهد داشت؛ تطهیر می کنند در مورد آنچه میلتون فریدمن از آن صحبت کرده است صحبت نکرده اند. میلتون فریدمن از سیاست پولی در بازار محصول صحبت میکند که هدایت سیاست پولی به بازار تولید این دیگر سیاست پولی در بازار محصول نیست بلکه سیاست پولی در بازار تولید است. بلی اولین پیامد سیاست پولی در بازار تولید افزایش تولید است که میتواند توام با افزایش دستمزد و قیمت نیز باشد.  سیاست پولی مرتبط با تولید میتواند منجر به افزایش دستمزد ها شود و هم چنین اگر بر آن نرخ بهره وضع شود نیز منجر به افزایش قیمت متناسب با آن نرخ بهره وضع شده نیز میشود اگر نرخ بهره وضع نشود که هزینه نهایی تولید  افزایش نمی یابد و عامل افزایش قیمت نمیشود و اگر به صورت بلاعوض نیز داده شود هزینه های تولید از ناحیه افزایش دستمزد در بازار کار نیز افزایش نمی یابد و چون دستمزد ها افزایش می یابد بدون آنکه حتی هزینه های تولید امکان افزایش پیدا کند طرف تقاضای خرید محصول بیشتر میشود که عملا سیاست پولی مرتبط با تولید را در پیامد افزایش تولید میتواند به صورت نتیجه بخش تری ظاهر سازد(منظور میلیتون فریدمن نیز از سیاست پولی، خلق پول بدون بازخواست اصل و فرع آن است چرا که در صورتی که قرار باشد اصل و فرع بازخواست شده و برگردانده شود که نقدینگی ای در جامعه افزایش نیافته است). سیاست پولی مرتبط با تولید در عین آنکه از همراهی تولید با خلق پول صحبت می کند میتواند با تکیه بر پیامد های دیگر سیاست پولی مرتبط با تولید، پیامد سیاست پولی مرتبط با بازار محصول را نیز تغییر دهد.

سیاست درست در قالب سیاست پولی مرتبط با تولید سبب ایجاد اعتماد در بین فعالان اقتصادی میشود. این مساله سبب میشود که قوانین بازار اثر گذاری و اثر پذیری خود در تغییرات قیمت را از دست بدهد و جایگزین اثر گذاری و اثر پذیری قوانین بازار بر انتظارات، اعتماد تولید کنندگان به سیاست گذاری های حمایتی دولت ها شود. بنابراین اگر اولین پیامد سیاست پولی مرتبط با تولید افزایش تولید است، اولین پیامد سیاست پولی مرتبط با بازار محصول نیز میتواند افزایش قیمت نباشد ولو آنکه افزایش تولید نیز همراه با خلق پول هدایت شده در بازار محصول نباشد. لذا اگر از کاهش تورم صحبت میشود و همراه با آن تکیه بر خلق پول و تخصیص آن به صورت بلاعوض است؛ با این منطق است که پیامدهای سیاست پولی مرتبط با تولید، پیامد های خلق پول در بازار محصول را نیز تحت شعاع خود قرار میدهد. در نظر بگیریم که فریدمن برای اثبات نظریه خود علاوه بر آنکه خلق پول را محدود به بازار محصول کرده بود از فرض های زیر نیز استفاده کرد:

۱- اولین پیامد افزایش تقاضا در بازار محصول افزایش قیمت است.

۲- زاویه منحنی عرضه با محور مختصات ۴۵ درجه است.

۳- افزایش دستمزد ها منطبق بر میزان خلق پول دوبار منظور شود. امروز شرایط کویید ۱۹ وجود دارد. کشورهایی که خلق پول خود را درست ماهیت بندی کنند و و در بازار درست از آن استفاده کنند، درآمد سرانه شان ارتقاء می یابد و کاهش قیمت های بیشتری را دنبال خواهند کرد. و کشورهای دیگری که هم چنان از خلق پول می ترسند آنها حداقل این است که به ارتقاء درآمد سرانه ای که تا دیروز هم نمی رسیدند هم چنان پایبند بوده ولی نتوانستند به درستی سیاست درست تعطیل کردن اقتصاد از طریق جلوگیری از پیامد های منفی آن از طریق عرضه درست حمایت از اقتصاد دنبال کنند.  

ضمیمه: در ایران واقع امر خلق پول صورت نمیگیرد! چرا که اصل و فرع آن بازخواست توسط بانک ها میشود بنابراین میزان سکه و اسکناس در دست مردم افزایش پیدا نمیکند که بگوییم تورم مرتبط با خلق پول است. تورم در ایران مرتبط با خلق پول از این ناحیه است که خود عاملان خلق پول، تورم را ایجاد کرده اند(در واقع در ایران نه از سیاست پولی مرتبط  با بازار محصول و نه از سیاست پولی مرتبط -برای - با بازار تولید خبری نیست بلکه آنچه برقرار است و وجود دارد سیاست پولی مرتبط با بازار پول و برای صاحبان اصلی بازار پول است).  

کد خبر: ۵۳٬۰۰۸

اخبار مرتبط

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha