سهیلا روزبان؛ بازار: «دلار ارزان میشود، خودرو بخرید متضرر میشوید، کاهش نرخ سود مانع رشد نقدینگی میشود، قیمت بلیت هواپیما گران نشده و...» اینها تنها بخشی از گفتههای مسئولین دولتی در ماههای گذشته بود که دقیقا عکس آن اتفاق افتاده است. حالا بهای دلار در مقایسه با ابتدای سال دو برابر شده، خودرو افزایش ۱۰۰ درصدی را تجربه کرده، رقم نقدینگی از ۲۶۵۷ هزار میلیارد تومان به حدود ۲۹۷۶هزار میلیارد تومان در پایان مرداد رسیده و قیمت بلیت هواپیما به استانبول ترکیه در آستانه ۱۰ میلیون تومان قرار گرفته است.
وعدههای تو خالی طبق گفتههای کارشناسان، مردم را به مسئولین و رسانههای داخلی بیاعتماد کرده است. کاهش اعتماد تا آنجا پیش رفته که کامران ندری عضو پژوهشکده پولی و بانکی به بازار میگوید: مردم کشور ما به روسای جمهور آمریکا بیشتر از مسئولین خود کشور اعتماد دارند. شاهد هستیم که اقتصاد وارد فاز انتظار شده و بسیاری از فعالین اقتصادی، تجار، تولیدکنندگان و حتی مردم عادی منتظر تعیین تکلیف انتخابات این کشور شده اند.
این در حالی است که بسیاری از کارشناسان حوزه سیاست و اقتصاد معتقدند که انتخابات آمریکا در حل مشکلات داخلی اقتصاد تاثیر ندارد . این همان موضوعی است که رهبر معظم انقلاب هم بارها و به بیانهای متعدد، روی آن تاکید داشته اند و از ضرورت توجه مسئولین به درون نظام و رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی با توانمندیهای داخلی سخن گفته اند.
فرشید فرزانگان رییس اتاق مشترک ایران و امارات در این باره با انتقاد به گره زدن اقتصاد و تجارت به انتخابات آمریکا ، گفته است: «انتخابات آمریکا مشکلات گمرکی ، مشکلات تورم قوانین تجارت را حل نمی کند لذا گره زدن مشکلات موجود اقتصاد به انتخابات آمریکاو یا پیروزی بایدن ،آدرس غلط دادن است.
کاهش اعتماد مردم حالا به قدری زیاد شده که عبدی، روزنامه نگار نسبت به تبعات اجتماعی و البته اقتصادی آن ابراز نگرانی میکند و میگوید: «باید هر چه سریع تر برای برگرداندن آن کاری کرد.» چرا که طبق گفتههای کارشناس بانکی، «کاهش اعتماد مردم به مسئولین موجب شده که مردم حتی دولت را در اجرای سیاستهای درست همراهی نکنند و اصلاحات صحیح اقتصادی ابتر و بی نتیجه باقی بماند. به بیان دیگر کاهش اعتماد عمومی نسبت به سیاست گذار هزینههای سیاستگذاری را برای اقتصاد ما را به شدت بالا برده است. »
بهترین مثالی که میتوان در اینباره زد، همان آزاد سازی بهای بنزین یا حتی آزاد سازی قیمت خودرو است که فربد زاوه کارشناس صنعت به آنها اشاره میکند. او به بازار میگوید: بسیاری از کارشناسان و حتی عامه مردم واقعا باور دارند که تنها چاره بهتر شدن وضعیت بازار خودروی ایران آزاد سازی قیمتها و عرضه بر اساس نظام عرضه و تقاضاست؛ یا هر کسی به خوبی میداند که برای کنترل مصرف و کاهش کسری بودجه، باید بهای بنزین در کشور واقعی شود. اما دیگر کسی حاضر به حمایت از این اصلاحات نیست. چرا که می دانیم دولت به موازات افزایش درآمدها هزینه های خود را هم بالا می برد و سهم مردم از این اصلاح درست اقتصادی تنها بار تورمی آن خواهد بود. همین وضعیت را در صنعت خودرو نیز داریم. به طوری که معمولا بعد از آزاد سازی قیمت ها و افزایش درآمد خودروسازها، شاهد اجرای پروژه های فاقد توجیه اقتصادی توسط آنها هستیم.
در ماه های اخیر هر گاه کالایی گران شده ابتدا این گرانی ها تکذیب و یا غیر قانونی اعلام شده و سپس مجوز گرانی و افزایش قیمتها صادر شده است
اقتصاد منهای شفافیت
شفافیت در اقتصاد ایران داستان طولانی دارد. نامزدهای ریاست جمهوری نمایندگان مجلس پیش از انتخابات از اهمیت شفافیت میگویند و از اینکه اگر مردم به او رای بدهند با مفسدان اقتصاد چنین میکنم و چنان. از زمان آقای احمدی نژاد گرفته که اسامی مفسدان اقتصادی را در جیب داشت و از نقش جمشید بسم الله در برهم ریختگی بازار ارز سخن گفته میشد تا حالا که پای ۷۰ کارتن خواب به تجارت و البته بازار ارز باز شده است. اما مساله اصلی اساسی اینجاست که شفافیت در اقتصاد ایران جایی ندارد.
ندری کارشناس پولی و بانکی معتقد است متاسفانه ساختار حکمرانی در کشور ما به گونه ای است که شفافیت را برنمی تابد و قادر به پذیرش صداقت نیست. این وضعیت حاصلی نداشته جز کاهش اعتمادمردم به سیاست گذار. هر اظهار نظری که مطرح میشود، مردم انتظار دارند عکس آن اتفاق بیفتد.
استراتژی انکار
این روند تنها در حوزه های تصمیمات و اظهار نظرات مسئولان اجرایی کشور خلاصه نمی شود در ماه های اخیر هر گاه کالایی گران شده ابتدا این گرانی ها تکذیب و یا غیر قانونی اعلام شده و سپس مجوز گرانی و افزایش قیمتها صادر شده است. اخرین مورد این موضوع قیمت روغن است که هنوز هم اعضا انجمن ها افزایش قیمت روغن را که برای چندمین بار افزایش یافته، غیر قانونی اعلام می کنند اما با کم شدن روغن و عرضه محدود به مشتریان با قیمت های جدید مواجه هستند.
به عبارت دیگر فاز تاخیری در اعلام گرانی ها نیز خود به عاملی در کاهش اعتماد به دستگاه های ناظر موثر بوده در حالی که عملکرد درست اطلاع رسانی و برخورد صحیح با واقعیت های موجود اقتصادی قطعا هزینه های افزایش بی اعتمادی را کمتر می کرد.
نبود وحدت رویه در حوزه اطلاع رسانی به گونه ای است که در روزهای اخیر حتی صدای رییس جمهور را نیز درآورده و خواستار انعکاس اخبار از طریق سخن گو ی ستاد ملی مبارزه با کرونا شده است .
وی گفت: از آنجایی که از جمله وظایف قرارگاه عملیاتی ستاد ملی مبارزه با کرونا، هم افزایی و تقویت توانایی های مختلف در سطح کشور است، لازم است این قرارگاه از تمامی ظرفیت های درون کشور اعم از دولتی و خصوصی، قوای نظامی و انتظامی و سازمان های مردم نهاد، بسیج، تشکلهای مذهبی، مساجد و خیرین استفاده کند.
رییس جمهور همچنین کمیته های بهداشت و درمان ، امنیتی- اجتماعی و آموزش و تبلیغات را موظف کرده که موضوعات”ایجاد تفاهم میان نیروهای اجتماعی، تقویت روحیه همکاری و تحکیم مسئولیتهای عمومی در مواجهه با شرایط پیچیده کنونی” و “ارتقاء فضای همافزایی، همکاری و همدلی میان بخشهای دولتی و خصوصی و قوای کشوری و لشکری” را پیگیری کنند.
ساختار سیاسی و اقتصادی ایران به گونه ای نیست که سوء مدیریت تبعات قضایی داشته باشد. تا به حال نشده مدیری به خاطر مدیریت بد خود محاکمه شود. همین مساله باعث شده که مسئولین خیلی راحت وعده های پوچ و تو خالی سر بدهند
سوء مدیریت در ایران تبعات قضایی ندارد
با این حال «ساختار سیاسی و اقتصادی ایران به گونه ای نیست که سوء مدیریت تبعات قضایی داشته باشد. تا به حال نشده مدیری به خاطر مدیریت بد خود محاکمه شود.» فربد زاوه بر این باور است که سر دادن وعدههای غیر عملیاتی و بعضا غیر واقعی مسئولین ناشی از پاسخ گو نبودن آنها است و میگوید: «سالهاست که وزرای صنعت وعده بهتر شدن بازار خودرو را میدهند و خودروسازها از بهتر شدن کیفیت محصولات تولیدی سخن میگویند. در این سالها چندین وزیر و مدیر خودروساز تغییر کرده است. تا حالا شده کسی از آنها بپرسد چرا وعده ای که داده بودید محقق نشد؟ تا حالا شده فلان مسئول دولتی بابت اشتباهات خود در سیاست گذاری و به زمین زمین تولید و تجارت مجازات یا حتی بازخواست شود؟»
این کارشناس صنعت خودرو که بسته بودن حقله مدیریت را دلیل دیگر عملکرد ضعیف مدیران دولتی میداند، گفت: مدیران هیچ گاه نگران از دست دادن شغل خود نیستند. فردی که در گذشته معاون وزیر بوده حالا مدیر یک خودروسازی شده. این مدیر خود میداند که هر عملکرد بدی هم در این مجموعه داشته باشد بیکار نمی شود و بعد از اینجا میتواند یک شغل دیگر دولتی داشته باشد.
حلقه مدیران در ایران به شدت بسته است و مدیران هیچ گاه نگران از دست دادن شغل خود نیستند. فردی که در گذشته معاون وزیر بوده حالا مدیر یک خودروسازی شده. این مدیر خود میداند که هر عملکرد بدی هم در این مجموعه داشته باشد بیکار نمی شود و بعد از اینجا میتواند یک شغل دیگر دولتی داشته باشد
اعتماد به روسای جمهور آمریکا بیش از مسئولین داخلی!
«بازار دلار را سامان دهی میکنیم» این جمله را در ماههای گذشته بارها به نقل از رئیس کل بانک مرکزی روی خروجی رسانهها قرار گرفته است. وعده ای که هیچ گاه محقق نشد و در نهایت بهای دلار از حدود ۱۵ هزار تومان در ماههای نخست سال به حدود ۳۰ هزار تومان رسید. رشد قیمتی که دست آخر صادرکنندگان مقصر آن شناخته شده اند. حالا همه چیز به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا گره خورده است. تجار دست از تجارت کشیده اند و تولیدکنندگان قید تولید را زده اند. فعالان بازار هم خرید خود را به بعد از انتخابات موکول کرده اند. کامران ندری عضو پژوهشکده پولی و بانکی میگوید: این نشان میدهد که مردم کشور انگار به گفتهها و وعدههای رئیس جمهور آمریکا بیش از مسئولین داخلی اعتماد دارند و میدانند که هر کدام از نامزدهای این انتخابات پیروز میدان شود، وعدههای خود را عملیاتی خواهد کرد.
اقتصاد ایران وارد فاز انتظار شده و بسیاری از فعالین اقتصادی منتظر تعیین تکلیف نتیجه انتخابات آمریکا هستند. این نشان میدهد که مردم کشور به گفتهها و وعدههای رئیس جمهور آمریکا بیش از مسئولین داخلی اعتماد دارند و میدانند که هر کدام از نامزدهای این انتخابات پیروز میدان شود، وعدههای خود را عملیاتی خواهد کرد
کاهش نرخ سود رشد نقدینگی را کنترل نکرد
شاید باورش سخت باشد اما میزان رشد نقدینگی در چند ماه گذشته بیش از ۱۲ درصد افزایش یافته است. آمارهای اعلامی از طرف بانک مرکزی نشان میدهد که رقم نقدینگی که در پایان پارسال رقمی بالغ بر ۲۶۵۷ هزار میلیارد تومان بوده در پایان مرداد امسال به بیش از ۲۹۷۶هزار میلیارد تومان رسیده است. این رشد نقدینگی در حالی اتفاق افتاده که در ابتدای سال نرخ سود بانکی به بهانه کنترل رشد نقدینگی و تورم کاهش یافت. حالا تورم بر اساس آخرین گزارش منتشر شده از سوی مرکز آمار ۳۲ درصد گذشته و بهای کالا و خدمات هر روز در حال گران شدن است. روند رو به رشد نقدینگی در حالی همچنان ادامه دارد که در روزهای نخست سال هدف اصلی از کاهش نرخ سود بانکی، کاهش خلق پول توسط نظام بانکی و البته کند شدن آهنگ رشد نقدینگی اعلام میشد. اما حالا نه تنها نقدینگی کنترل نشده بلکه سایر بازارها هم بر هم ریخته و نرخ تورم به حدود ۳۲ درصد رسیده است.
مسئولین با دادن وعدههای تو خالی به نوعی سرمایه اجتماعی خود را به حراج گذاشته اند. در چنین شرایطی انجام و کنترل اصلاحات اساسی تقریبا غیر ممکن شده است. چراکه برای اصلاحات بزرگ اقتصادی نیازمند سرمایه اجتماعی بالای بدنه اجرایی دولت و قانون گذاری حاکمیت هستیم
حراج سرمایههای اجتماعی و حال بد بازار خودرو
مثالی دیگر: اواسط مرداد امسال بود که حسین مدرس خیابانی که تازه بر صندلی وزارت صنعت، معدن و تجارت تکیه زده بود از به تعادل رسیدن بازار خودرو خبر داد. قرار بود که عرضه خودرو به صورت قرعه کشی بساط دلالی خودرو را جمع کند و خرید و فروش خودرو دیگر توجیه اقتصادی نداشته باشد. حالا پرایدی که در آن روزها حدود ۸۰ میلیون تومان قیمت داشت از مرز ۱۴۰ میلیون تومان گذشته و بهای پژو ۲۰۶ تیپ ۲ از ۱۳۰ میلیون تومان به ۲۴۰ میلیون تومان رسیده است.
فربد زاوه کارشناس صنعت میگوید: بازار هم اکنون قابلیت کنترل خود را هم از دست داده است. به عبارت ساده تر اجرایی کردن هر تصمیم یا سیاستی که بتواند اقتصاد را از این بل بشو خارج کند، تقریبا دیگر نشدنی شده است.
او که معتقد است فضای بی اعتمادی امروز جامعه حاصل عملکرد دولتهای مختلف گذشته بود و اصلاح طلب و اصولگرا نمیشناسد، گفت: مسئولین با دادن وعدههای تو خالی به نوعی سرمایه اجتماعی خود را به حراج گذاشته اند. در چنین شرایطی انجام و کنترل اصلاحات اساسی تقریبا غیر ممکن شده است. چراکه برای اصلاحات بزرگ اقتصادی نیازمند سرمایه اجتماعی بالای بدنه اجرایی دولت و قانون گذاری حاکمیت هستیم. وقتی این دو سرمایههای اجتماعی خود را حراج میگذارند تقرییا انجام هر پروژه اقتصادی غیر ممکن میشود. کشور هم اکنون نیازمند تصمیمات سخت اقتصادی است. ولی عملا هیچ کس جرات چنین کاری را ندارد.
بی اعتمادی مردم به مسئولین موجب شده که مردم حتی دولت را در اجرای سیاستهای درست همراهی نکنند و سیاستهای درست اقتصادی ابتر و بی نتیجه باقی بماند. اما متاسفانه بی اعتمادی عمومی نسبت به سیاست گذار هزینههای سیاست گذاری را برای اقتصاد ما را به شدت بالا برده است
فرهنگ خاص در ایران
نگاهی به تجربه کشورهای مختلف جهان نشان میدهد که هیچ بحرانی بدون همکاری مردم سپری نشده و هیچ اصلاحی بدون کمک آنها اجرایی نشده است. به عنوان مثال وقتی کشور ژاپن دچار سونامی شود و از مردم خود میخواهد که مصرف برق خود را کاهش دهند، مردم حتی در مترو هم کمتر از این انرژی استفاده میکنند. طبق گفتههای ندری، دلیل این اتفاق ناشی از سطح فرهنگ بالای مردم ژاپن نیست بلکه حاصل سطح فرهنگی بالای حکمرانی در این کشور است.
به گفته او، کاهش اعتمادی مردم به مسئولین موجب شده که مردم حتی دولت را در اجرای سیاستهای درست همراهی نکنند و سیاستهای درست اقتصادی ابتر و بی نتیجه باقی بماند. اما متاسفانه کاهش اعتماد عمومی نسبت به سیاست گذار هزینههای سیاست گذاری را برای اقتصاد ما را به شدت بالا برده است.
دولت واقعا اگر میخواهد مردم را در اصلاحات اقتصادی با خود همراه کند، بهتر است که با شفافیت کامل آنچه در اقتصاد افتاده را برای مردم توضیح دهد و دست از لاپوشانی بردارد. نباید فراموش کرد که دولت ژاپن تنها با جلب اعتماد عمومی توانست راحت بحران سونامی را پشت سر بگذارد.
نظر شما