بازار؛ گروه انرژی: ۲۴ آبان پارسال بود که طرح سهمیه بندی بنزین در دستور کار دولت حسن روحانی قرار گرفت. حالا حدود ۲۰ روز به یک سالگی این طرح باقی مانده و نمایندگان مجلس و بخش خصوصی از ناعادلانه بودن اجرای این طرح سخن میگویند. طرحی که در همان روزهای نخست اجرای آن مسئولان بار تورمی آن را کمتر از ۱۰ درصد اعلام میکردند، طبق گفتههای آرش نجفی رئیس هیات مدیره انجمن بهینه سازی مصرف انرژی بار تورمی بیش از ۶۰ درصد را به جامعه تحمیل کرده است. او که معتقد است باید اجازه داد خرید و فروش بنزین به قیمت واقعی انجام شود، میگوید که جامعه نسبت به قیمت بنزین حساس شده است. اگر پدیده اثرپروانه ای را از قیمت بنزین بگیریم، افزایش قیمت بنزین تا این اندازه در کشور تورم ایجاد نمی کند. به گفته او، در دولتهای نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم افزایش قیمت پلکانی به افزایش موجی تبدیل شد. چند سال قیمتها ثابت میماند و یکباره چند برابر میشود. در حالیکه اگر اجازه داده میشد، قیمتها به صورت پلکانی بالا میرفت، حالا حداقل قیمت بنزین در کشور ۴ هزار تومان بود و چنین حساسیتی هم ایجاد نشده بود. به گفته او، مدیران دولتی به جای اینکه به فکر توسعه و افزایش بهره وری باشند مدام به دنبال روبان قیچی کردن و شرکت در جلسات هستند. متن کامل گفتگوی بازار با آرش نجفی رئیس هیات مدیره انجمن بهینه سازی مصرف انرژی را در ادامه میخوانید.
جامعه ما در ۴۰ سال گذشته فرتوت اقتصادی شده است. بنیه اقتصادی ضعیف کشور، شکنندگی جامعه در برابر افزایش قیمتها را به شدت بالا برده است. به همین دلیل شاهد بودیم که رشد قیمت بنزین در آبان سال گذشته خیلی بیشتر از سهم واقعی خود قیمت کالاها و خدمات را بالا برد. این همان پدیده روزنانس یا پروانه ای است
* حدود یک سال از اجرای دوباره طرح سهمیه بندی بنزین در کشور سپری میشود. طرحی که نفع آن تنها جیب عده ای خاص رفته و حالا مجلس به دنبال اصلاح این بی عدالتی است. هم اکنون بهارستان نشینها پیشنهاد کرده که یارانه انرژی به صورت مستقیم به مردم پرداخت شود و قیمت بنزین سهمیه از ۱۵۰۰ تومان به هزار تومان کاهش یابد. این طرح چقدر قابلیت اجرایی شدن دارد؟
وقتی روند اجرای یک طرح را در کشور پیچیده میکنید، فضای رانت و سوء استفاده را در کشور ایجاد میکنید. باید نحوه معاملات و مبادلات به نوعی تعریف شود که سطح جامعه بتواند خود را با تطبیق بدهد. بر همین اساس ما پیشنهاد ما این است که قابلیت نقد شوندگی پرداخت یارانه انرژی به مردم گرفته شود. نگاهی به تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که سیستم توزیع کوپنی کالا در کشور اشتباه است. بر همین اساس در نظر گرفتن دوباره سهمیه بنزین رویه اشتباهی است که نباید سراغ آن رفت. باید اجازه داد که خرید و فروش بنزین به قیمت آزاد صورت گیرد از آن طرف امکان فروش اعتبار یارانه انرژی برای کسانی که مصرف کمتری دارند هم فراهم شود.
* اما اثرات تورمی رشد قیمت بنزین در ایران بسیار بالاست. بر همین اساس بسیاری بر این باورند که با توجه به تضعیف سطح درآمدی خانوارها در یک سال گذشته، اقتصاد ایران تحمل دوباره شوک ناشی از رشد قیمت بنزین را ندارند؟
متاسفانه جامعه ما در ۴۰ سال گذشته فرتوت اقتصادی شده است. بنیه اقتصادی ضعیف کشور، شکنندگی جامعه در برابر افزایش قیمتها را به شدت بالا برده است. از طرفی سیستم مدیریت و نظارت درست و کافی را هم برای افزایش قیمت سوخت در کشور ایجاد نشده است. شاهد بودیم که رشد قیمت بنزین در آبان سال گذشته خیلی بیشتر از سهم واقعی خود قیمت کالاها و خدمات را بالا برد. این همان پدیده روزنانس یا پروانه ای است. در این پدیده هم افزایی قیمتها موجب میشود که تورمهای شدیدتری از آن آنچه در پارامترهای تشکیل دهنده قیمت تمام شده کالا وجود دارد، رخ بدهد. بر همین اساس پیشنهاد ما این است که قیمت بنزین و خرید و فروش آن آزاد باشد. در مقابل دولت کارت انرژی تعریف میکند که در آن اعتبار وجود دارد. اعتباری که با آن تنها امکان خرید و پرداخت هزینههای انرژی وجود داشته باشد. صورت حسابهای انرژی را پرداخت شود.
یک اشتباه جدی کردیم و آن این بود که بعد از دولت اصالاحات افزایش قیمت پلکانی بنزین را متوقف کردیم. حال آنکه اگر این روند را ادامه داده بودیم هم اکنون سوخت به به قیمتهای واقعی خود در کشور نزدیک شده بود و حداقل به قیمت ۴ هزار تومان فروخته می شد
* در طرح پیشنهادی بخش خصوصی اگر خانواده ای مصرف کمتری داشته باشد، چطور میتواند از مازاد سهمیه دریافتی خود نفع ببرد؟
در این حالت دولت دیگر پولی پرداخت نکرده و کالای خود را به قیمت واقعی یا همان فوب خلیج فارس در اختیار مردم قرار میدهد. در واقع کسانی که صاحب خودرو هستند به جای پرداخت پول بنزین، از کارت انرژی خود استفاده میکنند. این فرآیند تا زمانی که سقف یارانه پرداختی دولت همچنان پر نشده تکرار میشود. در این روش کسانی که مازاد مصرف دارند، میتواند از کارت انرژی کسانی که استفاده کمتری دارند، استفاده کند. به اصطلاح عمل کارت به کارت انجام شود. البته این امکان برای کسانی که مصرف بالایی دارند، وجود دارد که در بانک کارتهای انرژی خود را شارژ کنند.
* با توجه به اینکه امکان فروش اضافه اعتبار باقی مانده در کارت انرژی وجود دارد، اجرای این طرح میتواند منجر به افزایش نقدینگی و نرخ تورم در کشور شود؟
باید توجه داشت که پشتوانه کارتهای انرژی پول است با این تفاوت که دیگر پولی تحت عنوان یارانه به مردم پرداخت نمی شود. بنابر این انحراف معیار اقتصادی هم در کشور رخ نمی دهد. حتی اگر یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی که دولت ماهانه به هر نفر به صورت نقدی پرداخت میکند، در حوزه انرژی مدیریت میشد نه تنها بار تورم نداشت بلکه امروز شاهد کاهش مصرف انرژی در کشور بودیم. اما به دلیل سیاست گذاریهای اشتباه این اتفاق در عمل رخ نداده و شاهد بار تورمی اجرای این طرح در کشور بودیم. دولت در حال حاضر سوبسیدهای نهفته و پنهان بسیاری را پرداخت میکند که اتفاقا نه تنها به نفع مردم نبوده بلکه شرایط اقتصادی خانوار را بدتر هم کرده است.
جامعه نسبت به قیمت بنزین حساس شده است. اگر پدیده پروانه ای را از قیمت بنزین بگیریم، افزایش قیمت بنزین تا این اندازه در کشور تورم ایجاد نمی کند. تغییرات قیمتی آبان ماه نزدیک به ۶۰ درصد در کشور تورم ایجاد کرد. در حالیکه درصد رشد آن خیلی کمتر از این میزان بوده است
* اما حساسیتها نسبت به قیمت بنزین بالاست و هرگونه تغییر آن میتواند تبعات اقتصادی و حتی اجتماعی متعددی را به همراه داشته باشد. به همین دلیل دولتها حاضر نیستند که ریسک این تغییر را به جان بخرند؟
جامعه نسبت به قیمت بنزین حساس شده است. اگر پدیده پروانه ای را از قیمت بنزین بگیریم، افزایش قیمت بنزین تا این اندازه در کشور تورم ایجاد نمی کند. تغییرات قیمتی آبان ماه نزدیک به ۶۰ درصد در کشور تورم ایجاد کرد. در حالیکه درصد رشد آن خیلی کمتر از این میزان بوده است. اگر این حساسیت را از جامعه بگیرید واقعی سازی قیمت بنزین به مراتب راحت تر خواهد بود. اما باید پذیرفت که با واقعی کردن قیمت بنزین تا ۶ ماه مردم مشکلاتی را در زندگی خود احساس خواهند کرد اما بعد آن این مشکلات تا حدود زیادی برداشته میشود. و جامعه عادت میکند که سوخت خود را با قیمت واقعی خریداری کند.
* چطور میتوان این حساسیت را کمتر کرد؟
یک اشتباه جدی کردیم و آن این بود که بعد از دولت اصلاحات افزایش قیمت پلکانی بنزین را متوقف کردیم. حال آنکه اگر این روند را ادامه داده بودیم هم اکنون سوخت به به قیمتهای واقعی خود در کشور نزدیک شده بود. متاسفانه در دولتهای نهم، دهم، یازدهم و دوازدهم افزایش قیمت پلکانی به افزایش موجی تبدیل شد. چند سال قیمتها ثابت میماند و یکباره چند برابر میشد. . طبیعی است که در چنین شرایطی جامعه نسبت به رشد قیمت بنزین چنین واکنش سختی را از خود نشان میدهد. اگر این سوخت هر سال رشد طبیعی خود را طی کرده بود حالا قیمت بنزین به ۴ هزار تومان افزایش پیدا کرد و حساسیت جامعه هم کمتر شده است. اما متاسفانه مدیران دولتی ما به جای اینکه به فکر کاهش قیمت تمام شده تولید و بهره وری بالا باشند، در طول ۱۵ سال گذشته درگیر جلسات بی فایده و قیچی کردن روبانهای افتتاح بودند. باید عادت بکنیم که صرفه جویی منطقی کنیم البته منظور از صرفه جویی تحمل ریاضتهای احمقانه نیست.
عرضه بنزین به قیمت هزار تومان به این معنی است که ما سوختی که حداقل قیمت آن در بازار کشورهای همسایه ۳۵ سنت است را میخواهیم ۳ سنت بفروشیم. وقتی چنین اختلاف قیمتی بین ایران و کشورهای همسایه وجود دارد، طبیعی است که قاچاق هم بیشتر شود
* با توجه به اینکه قیمت بنزین یارانه ای هم ۱۵۰۰ تومان است. امکان کاهش آن به هزار تومان وجود دارد؟
این پیشنهادی که در مجلس مطرح شده کاملا غیر کارشناسی است. عرضه بنزین به قیمت هزار تومان به این معنی است که ما سوختی که حداقل قیمت آن در بازار کشورهای همسایه ۳۵ سنت است را میخواهیم ۳ سنت بفروشیم. در حال حاضر قیمت بنزین در کشوری همچون ترکیه ۱.۲ دلار است. وقتی چنین اختلاف قیمتی بین ایران و کشورهای همسایه وجود دارد، طبیعی است که قاچاق هم بیشتر شود.
* در صورتی که کارت یارانه انرژی در بین مردم توزیع شود. اعتبار این کارتها برای هر ایرانی ماهانه چقدر باید شارژ شود؟
پاسخ دقیق به این سوال نیاز به یک کار کارشناسی دارد. اما در صورت اجرایی شدن این طرح حدودا ۵۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان به هر سرپرست خانوار پول شود در مقابل قیمتهای سوخت در کشور واقعی شود. جدای از صرفه جویی اجرای این طرح مزایای دیگری هم دارد. به عنوان مثال میتوان به خانوار اعلام کرد که کسانی که اقدامی اساسی برای صرفه جویی مصرف انرژی انجام دهند یارانه ۵ سال خود را به صورت یکجا دریافت میکنند و با شرکت طرف قرارداد تسویه کنند. اگر همین کار را با یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی انجام داده بودیم، حالا میزان مصرف انرژی در کشور ۳۵ درصد کمتر شده بود.
* واقعی سازی قیمت بنزین در شرایطی که مصرف سوخت خودروهای داخلی تا این اندازه بالاست، به زیان مصرف کنندگان است. چطور میتوان این مشکل را حل کرد؟
یک اتفاق بزرگ یک دفعه ایجاد میشد. بعد از واقعی کردن قیمت بنزین، مطالبه گری مردم شروع میشود. وقتی قیمت بنزین در کشوری به ۷ هزار تومان برسد، دیگر کسی حاضر به خرید خودروهای پر مصرف نخواهد بود. در این حالت تولید یا واردات خودروی کم مصرف دغدغه مردم شده و خودروساز هم دیگر قادر به تولید خودروهای پز مصرف نخواهد بود.
نظر شما