مریم بهرامی؛ گروه استانها: مهمترین اولویت اقتصادی یزد تبدیل شدن به قطب اقتصاد دانشبنیان کشور است. این سخن تنها از سوی فعالان حوزه دانشبنیان استان مطرح نمیشود بلکه اکنون یزد در شرایطی قرار دارد که تمام مسئولان اجرایی آن نیز یکصدا فریاد میزنند و تکاپو میکنند تا یزد به شهری دانشبنیان تبدیل شود.
دانشمحوری، گزینۀ ایدهآلی برای تبدیل یزد به قطب توسعۀ اقتصادی ایران و حتی تبدیل ایران از یک کشور در حال توسعه به کشوری توسعهیافته است. شاید تا سالها پیش این مسئله و ادبیات «اقتصاد دانشبنیان» برای این شهر و کشور یک آرمان ناشناخته بود اما اکنون با تغییر شعارها به نگرشهای مثبت و عملگرا، جریان متفاوت شده است. این سخنان و شعارها، خبرنگار بازار را به قرار ملاقات با یکی از دغدغهمندان و فعالان حوزه اقتصاد دانشبنیان در استان سوق داده است.
مباحثی اعم از چگونگی شکلگیری ادبیات اقتصاد دانشبنیان در استان، سنگبنای حوزه علم و فناوری و دغدغههایی که از گذشته تاکنون در این حوزه وجود داشته است، همچنین شیرینیها و تلخیهای کار در حوزه فناوری، پتانسیلهای موجود در این حوزه بهانه ای شد تا با رامین زارع فعال حوزه شرکت های دانش بنیان و حوزه فناوری و توسعه بازار های سرمایه گذاری به گفتگو بنشینیم.
* ادبیات اقتصاد دانشبنیان از چه زمانی در یزد شکل گرفت؟
سنگ بنای اقتصاد دانشبنیان در یزد از سال ۸۲ با تأسیس پارک علم و فناوری نهاده شد. استان یزد جزو اولین استان هایی بود که با تأسیس این پارک، خواست اکوسیستمی برای رشد کسب و کارهای نوپای دانش پایه ایجاد کند.تقریباً از نیمه دوم دهه هشتاد با شکلگیری معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، ادبیات و مفاهیم اقتصاد دانشبنیان در حوزه نوآوری و فناوری گسترش یافت. من جزو افرادی بودم که از اواسط دهه ۸۰ رسمأ در حوزه فناوری و دانشبنیان وارد شدم.
آن زمان وجود افرادی چون دکتر اختیاری، دکتر اولیا، مهندس کلانتری و مهندس سفید در جایگاههای مسئولیتی استان باعث شد یزد در این حوزه پیشرو باشد زیرا نگرش غالب مسئولان وقت، توسعه از طریق دانش و فناوری بود.
* با طرح «اقتصاد دانشبنیان»، انقلاب بزرگی در تعریف دانش در کشور و استان شکل گرفت؟
در برهه ای از زمان شاخص های نخبگی در کشور ما شاخص های کمی مانند معدل، رتبه تحصیلی، تعداد مقالات و مواردی از این دست بود؛ در حالیکه این شاخصها جایگاه علمی را اعتبار میداد، اما نشانی از ثروتآفرینی بر پایه دانش نبود
پس از تشکیل پارکهای علم و فناوری، شرکتهای فناوری و دانش بنیان و استارتاپها، به تدریج ملاکها تغییر کرد و دانشی ارزشمند بود که منجر به رفع نیاز جامعه شود و ثروت و کارآفرینی تولید کند و نخبگان حوزه کسب و کار دارای جایگاهی بالاتر از نخبه دانشگاهی و صرفأ علمی محسوب شوند.
* وضعیت دانشبنیانهای یزد چطور است؟
بنده مطالعه یا تحقیق علمی در مورد مقایسه یزد با دنیا یا شاخصهای استخراج شده برای چنین مقایسهای را مشاهده نکردم. اما اگر مقایسههای شعاری و اینچنین را حذف کنیم، یزد زیرساختهای مقبولی در حوزه زیستبوم نوآوری و فناوری دارد. استان دارای دانشگاههایی است که میتواند سرمایه انسانی لازم زیست بوم را پرورش دهد و نیز پارک علم و فناوری، مراکز رشد، مراکز نوآوری و شتابدهندههایی دارد که میتواند تسهیل کننده ورود سرمایه انسانی به فضای کسب و کار دانش بنیان باشد.
یزد دارای بخشهای دولتی مکملی است که اکنون آمادگی تسریع فضای زیست بوم نوآوری و فناوری را دارند و از همه مهمتر، وجود شرکتهای دانش بنیان و فناوری که ظرفیتهای قابل توجهی در بخشهای مختلف رفع نیازهای جامعه ایجاد کردند و نیز بخش خصوصی و خوشههای صنعتی غالب استان که به عنوان سرمایهگذاری برای رفع نیازهای فناوری خود وارد این زیست بوم شده است، از زیرساختهای مطلوب استان است.
* برخی می گویند یزد آمادگی تبدیل شدن به پایلوت اقتصاد دانش بنیان کشور را دارد، شما چه نظری دارید؟
خوشبختانه اغلب مسئولان استان در گفتار، از حامیان اقتصاد دانشبنیان هستند. استاندار کنونی یزد و معاونان ایشان از جنس حوزه های فناوری هستند. انتخاب معاون توسعه، مدیریت و منابع استانداری با رویکرد توسعه زیستبوم نوآوری و فناوری نشان داد که این موضوع به واقع محور اولویت توسعه استان قرار گرفته است؛ از اینرو، معتقدم اکنون شرایط استان برای شکوفایی در حوزه دانشبنیان بسیار مناسب است، زیرا نگرش مسئولان ارشد و نگاه به این موضوع به نگاهی واقعبینانه و به جنس عمل تبدیل شده است.
اما موضوع مهم این است که تنها نگرش مقام ارشد استان و معاون استاندار برای تحقق شعار اقتصاد دانشبنیان کافی نیست؛ بلکه لازم است تکتک مدیران در کوچکترین نهادها و بخشهای دولتی و خصوصی در این زمینه تغییر نگرش دهند.
تحقق اقتصاد دانشبنیان نیازمند نگرشهای عملگراست و نه صرفأ شعار محوری. از این رو این مسئله را میگویم که بنده و چند تن از فعالان حوزه فناوری، چندین سال پیش حتی نتوانستیم وقت ملاقات با یکی از نمایندگان استان بابت طرح موضوعات اقتصاد دانشبنیان و مشکلاتی که آن زمان وجود داشت تدارک ببینیم، اما اکنون همان مسئول مدام شعار دانشمحوری و تحقق اقتصاد دانشبنیان می دهد. مهم است که آیا این سخنان به واقع به دلیل تغییر نگرش است و درک اهمیت موضوع منجر به تغییر رویکرد امثال ایشان شده است و یا بر اساس مطرح بودن و تبلیعاتی بودن این موضوع، مدنظر قرار گرفته است.
* به نظر شما اقتصاد دانشمحور چقدر در اشتغازایی و کاهش معضل بیکاری مؤثر است؟
بهتر است این موضوع را به گونه دیگری ببینیم؛ با این نگاه که اگر بتوان با تسهیل فضای کسب و کار و خلق یک اکوسیستم کارآفرینی مبتنی بر نوآوری تعداد کسب و کارهای دانشبنیان را افزایش داد، به طبع آن، تعداد اشتغال نیز افزایش مییابد.
به نظر من، در شرکتهای حوزه فناوری و دانشمحور باید به سمت بهرهوری و کارآیی رفت. ایجاد ارزش افزوده و بهرهوری به این معنی است که با کمترین هزینه بیشترین سودآوری برای کسب و کار داشته باشیم و مهم این است که مشخص شود چقدر ارزش افزوده ایجاد میشود و نه اینکه چه تعداد نیروی بیمه شده در یک کارگاه دانش بنیان وجود دارد.
وقتی صحبت از بهرهوری میشود، دیگر تعداد نیروهای بیمهشده و تعداد اشتغال ایجاد شده در یک واحد ملاک نیست، ملاک ایجاد ارزش افزوده و خلق یک زنجیره ارزش پایدار است.
* درباره مشکلات و شیرینیهای کار در حوزه فناوری و دانشبنیان بگویید
شیرینیهایی در حوزه فناوری و دانشبنیان وجود دارد که اغلب شامل اثرگذاری و حس مفید بودن برای محیط پیرامون است. در واقع اعم افرادی که در اکوسیستم کارآفرینی دانشبنیان فعالیت میکنند مسائل مادی و کسب درآمدی برایشان اولویت ندارد بلکه آنها مفید بودن در یک بستر عادلانه و توسعه کسب و کار و نوآوری در ابعاد مختلف را ترجیح می دهند؛ به همین دلیل است که همیشه استارتاپها به سمت ریسک نوآوری و تجارب جدید میروند.
در عین حال، بعضیها، افراد مشغول به کار در حوزه دانشبنیان و شرکتهای فناور را افرادی شیک پوش و با انگیزه میدانند که در حوزه تخصصی خود مشغول به کار و درآمدزایی هستند؛ بعضی دیگر گمان میبرند این افراد که عمومأ از قشر تحصیل کرده و نخبه هستند دیگر مرادی در زندگی ندارند چرا که شغل مشابه رشته تحصیلی و تخصص خود را یافتهاند.
واقعیت امر این است که آواز دُهل از دور خوش است و اگر در بطن کسب و کارهای نوآوری باشید خواهید دید که چه دشواریها، دلشکستگیها، فراز و نشیبها و ناامیدیهایی متوجه این حوزه است، بخش بزرگی از مسائل شرکت ای فناور و دانشبنیان به امور حقوقی، مالیاتی و بیمه ای مربوط میشود. متأسفانه قوانین مربوط به حمایت از کسب و کارهای فناور و دانش بنیان با وجود شفافیت، در اجرا توسط برخی دستگاه های مربوطه آنقدر پیچیده و ناعادلانه است که بسیاری از استارتاپهای با انگیزه را پس از مدتی خسته و نامید میکند. در برخی قوانی از جمله مالیات شاید بیش از یک دهه چالش وجود دارد و از طرق مختلف پیگیری شده ولی هنوز نتیجه مشخصی حاصل نشده و هر مرتبه با بخش نامههای سازمانی مانع جدیدی ایجاد میشود.
* سخن شما با بخش اجرایی در مورد چالشهای حوزه دانشبنیان چیست؟
با توجه به شرایط اقتصادی جامعۀ امروز و نیز مشکلات اشتغال، تولید، صادرات و واردات، میتوان به گونهای عمل کرد که شرایط برد- بردی برای دولت و شرکتهای فناور ایجاد شود و در کنار آن، جهش تولید که شعار سال نیز هست و کشور به آن اذعان دارد محقق شود.
گلایهای وجود دارد که چرا برخی همکاران دستگاههای اجرایی متوجه رشد کسب و کارهای کوچک و متوسط نمیشوند؛ در حالی که ما میتوانیم به گونه دیگری به این موضوع نگاه کنیم. مثلا معافیت مالیاتی بخش دانشبنیان باعث میشود که آن بخش به جای پرداخت مالیات، افراد تحصیل کرده و مورد نیاز بیشتری را جذب کند و به مراتب تولیدات بیشتری داشته باشد؛ پس به این طریق، اشتغالزایی بیشتری ایجاد خواهد شد که اشتغالزایی نیز جزو مهمترین دغدغههای دولت محسوب میشود.
از دیگر سو، معافیت در پرداخت مالیات برای این حوزه باعث میشود، قیمت تمام شدۀ محصول دانش بنیان داخلی کاهش یافته و توان رقابتی آن با محصول مشابه وارداتی بیشتر شود؛ در نتیجه با این کار هم از تولید داخل حمایت شده است و هم شعار جهش تولید محقق می شود.
* برای ارتقای وضع موجود چه پیشنهادی دارید؟
پیشنهاد خاص من این است که قوانین حمایت از شرکتهای فناور و دانش بنیان با نظارت مجلس در سطح کلان ملی و توسط دستگاههای دولتی مربوطه کامل اجرا شود. همچنین با تشکیل زیرکمیته تخصصی ذیل کارگروه تسهیل و رفع موانع تولید استانی و با همافزایی دستگاههای استانی و نظارت مدیریت ارشد استان، موانع بررسی و تسهیل شود. این کمیته تخصصی به شناسایی نیازهای جدید موردنیاز قانونی شرکتها بپردازد و در صورت نیاز ضوابط و سازکارهای جدیدی برای تسهیل فضای کسب و کار این حوزه تدبیر کند.
به طور کلی ارتقای فعالیت در حوزه دانشبنیان به دو مقوله بستگی دارد؛ نگرش دستگاههای دولتی اعم از مدیر، معاون و کارمند و نیز قدرت شبکهسازی و تیم حکمرانی استان در حوزه فناوری؛ به این معنی که اگر هر فرد در حوزه وظیفه خود بهترین عملکرد را داشته و به توسعۀ استان و کشور بر اساس اقتصاد دانشبنیان اعتقاد داشته باشد، میتوان این آرمان را به تحقق نزدیک کرد.
بیان این جمله پایانی خالی از لطف نیست تا زمانی که ادارههایی مانند امور مالیاتی به درستی به وظیفه خویش عمل نکنند و تا زمانیکه بخش دولتی در امورات مختلف رقیب بخش خصوصی فرض شود و حاضر به کاهش تصدیگری نباشد و تا زمانی که بخش خصوصی و مراکز مرتبط با آن دیده نشوند و به آنها جایگاه داده نشود؛ آنگونه که باید اهداف ما در اقتصاد دانشبنیان و توسعه زیست بوم نوآوری و فناوری محقق نخواهد شد.
نظر شما