پروژه "منهتن ۲" و هوش مصنوعی

به گزارش ازار محمود لیالی در مقاله ای به بررسی پروژه منهتن۲ ترامپ پرداخت و چنین نوشت:

دونالد ترامپ اخیرا پروژه ای بنام پروژه منهتن ۲ را کلید زده و در بیانیه ای اعلام کرده ایجاد دپارتمان ارتقای بهره وری در دولت Department of Government Efficiency (DOGE) که رهبری آن را به طور مشترک، «ایلان ماسک»، مالک شبکه اجتماعی «ایکس» و از حامیان اصلی او در انتخابات اخیر و «ویوک راماسوامی»، از نامزدهای جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری اخیر بر عهده خواهند گرفت، به طور بالقوه میتواند تبدیل به «پروژه منهتن» زمان ما گردد. یعنی همانگونه که پروژه منهتن توانست برتری مطلق نظامی را برای آمریکا به دنبال داشت، اکنون ایجاد دپارتمان ارتقای بهره وری دولت، میتواند برتری مطلق اقتصادی را برای آمریکا به ارمغان بیاورد.

در این مقاله بررسی می کنیم آیا این پروژه، همانند سازی برتری آمریکا توسط هوش مصنوعی در حال حاضر مثل برتری آمریکا در جنگ جهانی دوم در استفاده از بمب اتمی می‌باشد؟

حضور افرادی مانند ایلان ماسک و ویوک راماسوامی در این پروژه نشان دهنده نیت استفاده از فناوریهای نوین و نگرشهای نوآورانه برای مدرن سازی و بهینه سازی ساختارهای دولتی است. ارتباط این پروژه با هوش مصنوعی (AI) و نقش احتمالی ایلان ماسک در این زمینه، از چند منظر قابل بررسی است.
آمریکا با کلید زدن پروژه منهتن ۲، تلاش دارد تا برتری نظامی خود را در دوران جدید با الهام از کلان پروژه اولیه منهتن که بین سالهای ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ به منظور ساخت بمب هستهای اجرا شد، دوباره تحقق بخشد.
پروژه منهتن، نام کلان پروژه ای است که توسط آمریکا، به مدت چهار سال از سال ۱۹۴۲ تا ۱۹۴۶ اجرا شده و نهایتا به ساخت بمب هسته ای انجامید و در زمان جنگ جهانی دوم، آمریکا را به قدرت نظامی برتر جهان بدل کرد و به دنبال آن، جنایتهای ناکازاکی و هیروشیما رقم خورد. این پروژه با استخدام ۱۳۰ هزار نفر و هزینهای نزدیک به ۲ میلیارد دلار (معادل ۲۹ میلیارد دلار سال ۲۰۲۳) انجام پذیرفت. اکنون بعد از گذشت ۸۰ سال از آن تاریخ، رئیس جمهور منتخب آمریکا بار دیگر نام این پروژه را بر زبان آورده ولی این بار نه برای یک پروژه نظامی.

ارتباط پروژه "منهتن ۲" با هوش مصنوعی

۱. لایه های اقتصادی و فناوری پروژه:

- هدف اصلی این پروژه دستیابی به برتری اقتصادی مطلق از طریق مدرن سازی دولت است. نیرویی که امروزه میتواند برتری اقتصادی را ایجاد کند، شامل فناوریهایی مانند هوش مصنوعی، داده های بزرگ (Big Data)، و اتوماسیون پیشرفته است. بنابراین، حضور هوش مصنوعی به عنوان یکی از اصلی ترین ابزارهای تسهیل بهره وری و نوآوری در همه جنبه های پروژه امری بسیار محتمل است.

- همانطور که پروژه منهتن اصلی از فناوری نظامی برای برتری نظامی آمریکا استفاده کرد، پروژه منهتن ۲ ممکن است از هوش مصنوعی و فناوریهای دیجیتال برای ایجاد برتری اقتصادی استفاده کند. این فناوریها میتوانند برای بهینه سازی عملکرد داخلی دولت، تسریع در تصمیم گیریها، حذف فرآیندهای غیرضروری، و ارتقای سرعت و کیفیت خدمات دولتی به کار گرفته شوند.

۲. ابتکارات هوش مصنوعی در دولت:

- هوش مصنوعی امروزه به عنوان نیروی محرکه اقتصادهای آینده شناخته میشود. کشورها در حال رقابت برای دستیابی به برتری در این حوزه هستند. «پروژه منهتن ۲» اگرچه رسماً بر هوش مصنوعی متمرکز معرفی نشده است، اما هم از نظر مفهومی و هم از منظر نیروی محرکه اصلی، پتانسیل این را دارد که بخش زیادی از تمرکز خود را بر هوش مصنوعی بگذارد و حضور ایلان ماسک در این پروژه این گمانه را تقویت می کند.

- به عنوان نمونه، استفاده از هوش مصنوعی در بخشهای دولتی میتواند خدماتی مثل شفافیت مالی، مدیریت منابع، شناسایی نقاط ضعف ساختاری، و حتی پیشبینی نیازهای آینده کشور را بهبود بخشد.

۳. شباهت به "پروژه ای برای هوش مصنوعی":

- برخی از تحلیلگران پروژه و بیانیه ترامپ درباره "منهتن ۲" را مشابه ایده ای میدانند که مدتهاست در مورد. "پروژه ای برای هوش مصنوعی" مطرح شده است. ایده این است که همانند رقابت هسته ای در قرن بیستم، رقابت در هوش مصنوعی میتواند تعیین کننده آینده برتری اقتصادی و نظامی کشورها باشد. آمریکا با پروژه هایی مانند این، میخواهد پیشرفتهای اقتصادی خود را بر مبنای فناوریهایی مثل AI حفظ و گسترش دهد.

نقش ایلان ماسک در این پروژه و هوش مصنوعی

حضور ایلان ماسک در رهبری این پروژه کاملاً در راستای نوآوری و فناوری است، به ویژه با توجه به نقش مستقیم او در ساخت و گسترش فناوریهای روز به کمک هوش مصنوعی:

۱. تجربه ماسک در هوش مصنوعی:

- ایلان ماسک در شرکتهایی مانند Tesla و SpaceX توجه ویژه ای به کاربردهای هوش مصنوعی دارد. برای مثال، تسلا از هوش مصنوعی پیشرفته برای توسعه خودروهای خودران استفاده میکند. علاوه بر این، ماسک با بنیانگذاری شرکتهایی مانند OpenAI و Neuralink نشان داده که به شدت به نقش تحول آفرین هوش مصنوعی در آینده باور دارد.
البته ایلان ماسک دیگر مالک یا مدیریت کننده OpenAI نیست (از سال ۲۰۱۸) ولی او هنوز مالک و مدیر Neuralink است و این شرکت بخشی از امپراتوری فناوری او شامل Tesla، SpaceX، و The Boring Company به شمار می آید.

او همواره درباره اهمیت استفاده مسئولانه از AI هشدار داده و بر استفاده کنترل شده و هوشمندانه از این فناوری تأکید کرده است.

۲. مدیریت نوآوری در ساختار دولت:

- ایلان ماسک نه تنها به دلیل نگاه فناوری محور بلکه بهخاطر توان مدیریتی برجسته اش در کاهش هزینه ها، افزایش کارایی، و دستیابی به نوآوری های بزرگ انتخاب شده است. احتمالاً حضور او در این پروژه به منظور دخیل کردن تجربه های وی در فناوریهایی مانند اتوماسیون هوشمند، هوش مصنوعی کاربردی، و تحلیل داده ها (Data Analytics) است.

۳. ارتباط با رقابت جهانی در هوش مصنوعی:

- در بیانیه های پیشین، ماسک اشاره کرده که هوش مصنوعی میتواند به "برتری اقتصادی و نظامی" تبدیل شود. اگرچه پروژه "منهتن ۲" صراحتاً به هوش مصنوعی مرتبط نشده، اما حضور ماسک احتمال این را تقویت میکند که AI یکی از ابزارهای کلیدی در پروژه به حساب بیاید. به ویژه با توجه به رقابت کشورها (مانند چین) برای تسلط بر هوش مصنوعی، این پروژه میتواند پاسخی به این چالش باشد.

آیا پروژه منهتن ۲ لزوماً بر هوش مصنوعی متمرکز است؟

خیر، اما هوش مصنوعی احتمالاً جزئی حیاتی از این پروژه خواهد بود. پروژه "منهتن ۲" کاربرد گسترده تری دارد و بر بهره وری و مدرنیزه سازی ساختار دولت تأکید دارد، اما هوش مصنوعی میتواند به عنوان یکی از ستونهای اصلی این تلاشها نقش ایفا کند. ابزارهایی مانند سیستمهای تحلیل دادهای (AI-driven analytics)، روباتهای دولتی برای پردازش سریعتر اطلاعات، و حتی الگوریتم های بهبود فرآیندهای داخلی میتوانند در راستای اهداف این پروژه به کار گرفته شوند.

بطور خلاصه پروژه "منهتن ۲" به دنبال دستیابی به برتری اقتصادی است، مشابه برتری نظامی که پروژه اصلی منهتن به آمریکا داد.

- ارتباط با هوش مصنوعی: اگرچه هوش مصنوعی هدف مستقیم پروژه نیست، اما مسلماً فناوریهایی مانند AI و نوآوری های دیجیتال میتوانند ابزارهای اصلی این حرکت باشند.

- نقش ایلان ماسک: تجربه ماسک در هوش مصنوعی و نگاه او به کارآمدی و نوآوری در مدیریت کلان، او را گزینه ای ایده آل برای هدایت پروژه ای با چنین اهدافی کرده است. احتمالاً یکی از نقشهای اصلی او در این پروژه، استفاده از فناوریهای AI برای افزایش بهره وری دولت خواهد بود.

نهایتا، این پروژه را میتوان حرکتی استراتژیک برای آماده سازی اقتصاد و دولت آمریکا در مقابل چالشهای فناوری و رقابتهای بین المللی در دنیای امروز دانست.