۸ آذر ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۴
دلایل شکست سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران/ اهداف واشنگتن از تحریم تهران
بازار گزارش می‌دهد؛

دلایل شکست سیاست «فشار حداکثری» علیه ایران/ اهداف واشنگتن از تحریم تهران

واشنگتن باید تشخیص دهد که فشارهای عظیم به تنهایی در دستیابی به اهدافش در قبال ایران کمک نمی‌کند. به باور برخی از کارشناسان تنها با بازگشت به میز مذاکره می‌تواند مشکلات منطقه را حل کند.

بازار؛ گروه بین‌الملل: در چند سال گذشته، نفوذ واشنگتن در خاورمیانه به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. برای نمونه، ایالات متحده به طور مداوم نتوانست عربستان را متقاعد کند که تولید نفت خود را برای کاهش قیمت نفت افزایش دهد. علیرغم تلاش‌های آمریکا، پکن در میانجی‌گری عادی‌سازی بین عربستان سعودی و ایران موفق بود و علیرغم تلاش‌های فراوان، واشنگتن در وادار ساختن عربستان سعودی به موافقت‌نامه ابراهیم موفق نبود. بنابراین، خاورمیانه در شرایطی است که به راحتی خود را در اختیار واشنگتن قرار نمی‌دهد. از همین روی، درگیری نظامی با ایران، چه در سوریه و عراق و چه بصورت تحریم، سیاست خاورمیانه جدید را تا چند دهه به عقب خواهد زد.

به گزارش رسانه‌های آمریکایی، دونالد ترامپ، رئیس جمهور تازه منتخب آمریکا آماده است تا کمپین «فشار حداکثری» علیه ایران را آغاز کند. بر اساس گزارشی فایننشال تایمز، تیم جدید ترامپ قصد دارد در دوره دوم ریاست جمهوری او همان سیاست دور اول را اعمال کند. در این گزارش به نقل از یک کارشناس امنیت ملی نزدیک به تیم جدید ترامپ، او احتمالا با دستورات اجرایی خود ایران و عمدتا صادرات نفت آن را هدف قرار می‌دهد که می‌تواند در روز اول روی کار آمدن ترامپ امضا شود.

«سیاست فشار حداکثری» مجموعه اقداماتی است که در سال ۲۰۱۸ پس از خروج غیرقانونی ترامپ از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) علیه ایران اعمال شد. این توافق که در سال ۲۰۱۵ امضا شد، برنامه هسته‌ای ایران را در ازای کاهش تحریم‌های اقتصادی و مالی محدود کرد. ترامپ این توافق را تنها به این دلیل که توسط باراک اوباما، رئیس جمهور دموکرات امضا شد، یک فاجعه نامید. براساس برخی از اظهارات او می‌خواهد اطمینان حاصل کند که ایران هرگز سلاح هسته‌ای دریافت نخواهد کرد، در حالی که قول داده بود نفوذ منطقه‌ای ایران را محدود کند.

به عبارت دیگر، جهان تجربه بسیار خطرناکی در خاورمیانه دارد: از یک سو، اسرائیل به طور کاملاً غیرقانونی سلاح‌های هسته‌ای و تجهیزات ارسال آن را توسعه داده و از سوی دیگر، ترامپ در تلاش است تا ایران را از توسعه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز منع کرده و با روابط تهران با همسایگان خود مخالفت کند. منتقدان این پرسش را مطرح می‌کنند که این چه نوع دموکراسی است و منظور ترامپ از کلمه «دموکراسی» دقیقا چیست؟

هدف ترامپ قبلا چه بود؟

به گزارش ژورنال نئو؛ ایران از سال ۱۹۷۹ همواره با تحریم‌های آمریکا مواجه بوده است. کمپین «فشار حداکثری» دولت ترامپ به اندازه ابداع محدودیت‌های جدید نبود، بلکه دامنه آن گسترش چشمگیر داشت. پس از خروج ایالات متحده از برجام (یک سند بین‌المللی)، ترامپ بلافاصله تحریم‌هایی را علیه بخش‌های انرژی، کشتیرانی، کشتی‌سازی، خودروسازی و نفت ایران بر اساس فرمان صادر شده در ۶ آگوست ۲۰۱۸ بازگرداند. تفاوت اصلی این بود که اجرای به اصطلاح «تحریم‌های ثانویه» را درنظر می‌گرفت که سازمان‌های خارجی را به دلیل تجارت با ایران مجازات می‌کرد. هدف این بود که فشار قابل توجهی بر بازیگران بین المللی برای تبعیت از تحریم‌های آمریکا وارد شود. ظاهرا ترامپ بقیه را دست نشاندگان خود می‌دانست که هدف آن‌ها تحقق توصیه‌های ترامپ بوده است.

جهان سابقه بسیار خطرناکی در خاورمیانه دارد: از یک سو، اسرائیل به طور کاملاً غیرقانونی سلاح‌های هسته‌ای و تجهیزات ارسال آن را توسعه داده و از سوی دیگر، ترامپ در تلاش است تا ایران را از توسعه انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز منع کرده و با روابط تهران با همسایگان خود مخالفت کند.

در ماه می‌۲۰۱۹، دولت ترامپ با تشدید تحریم‌ها بر تولید آهن، فولاد، آلومینیوم و مس، صنعت متالورژی ایران (دومین منبع بزرگ درآمد صادراتی) را هدف گرفت. این امر شامل تحریم‌های طراحی شده علیه هر مؤسسه مالی خارجی است که معاملات بزرگ مرتبط با این صنایع را تسهیل می‌کند. در عین حال، واشنگتن کاملاً به عقاید و منافع سایر طرف‌های درگیر در تجارت صلح‌آمیز با ایران بی‌علاقه بود.

سومین فرمان بزرگ ترامپ علیه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و هر سازمان یا اشخاصی بود که با آن مبادلات مالی انجام می‌دادند. هدف اعلام شده محدود کردن تولید موشک‌های بالستیک ایران بود. اما دولت جدید بایدن که بر خلاف انتظارات به قدرت رسید، به سیاست ترامپ پایان نداد. به گفته آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه، همه تحریم‌ها به قوت خود باقی می‌ماند و صدها تحریم جدید به آن‌ها اضافه می‌شود. قابل درک نیست که چگونه یک کشور قدرتمند تلاش می‌کند تا بر تمام جهان حکومت و قوانین و تجارت خود را ایجاد کند که فقط به نفع آن است.

آیا سیاست ترامپ به ثمر نشست؟

بدون تردید ترامپ و بایدن مشکلات بزرگی برای ایران ایجاد کرده‌اند، اما آیا آن‌ها توانستند به اهداف خود برسند؟ مطلقا نه. نرخ غنی‌سازی اورانیوم ایران از ۳ به ۶۰ درصد افزایش یافته و پتانسیل نظامی ایران در هفت سال گذشته به طور قابل توجهی تقویت شده است. علاوه بر این، تهران با موفقیت روابط دوستانه خود را با همسایگان خود توسعه می‌دهد و توانسته است محور مقاومتی را ایجاد کند که با موفقیت با آمریکا و اسرائیل در منطقه مقابله می‌کند.

مهندسان و کارشناسان ایرانی به طور مستقل پروژه‌هایی را برای توسعه میادین گازی و نفتی که قبلاً به همکاری غرب وابسته بود، تکمیل کرده‌اند. این اعتماد به نفس در نهایت به سایر صنایعی که قبلاً به واردات وابسته بودند، مانند صنایع غذایی و پزشکی نیز سرایت کرد.

در مورد نیازهای داخلی، ایران با یافتن تامین کنندگان جایگزین، وابستگی خود به شرکای اروپایی و متحدان سابق (مانند کره و ژاپن) را با موفقیت کاهش داده است. خروج خودروسازان اروپایی منجر به افزایش شدید واردات خودروهای چینی شده و ایران را به یک بازار بزرگ تبدیل کرده است. علاوه بر این، مهندسان و کارشناسان ایرانی به طور مستقل پروژه‌هایی را برای توسعه میادین گازی و نفتی که قبلاً به همکاری غرب وابسته بود، تکمیل کرده‌اند. این اعتماد به نفس در نهایت به سایر صنایعی که قبلاً به واردات وابسته بودند، مانند صنایع غذایی و پزشکی نیز سرایت کرد.

تحریم و دیگر هیچ

محور اصلی سیاست ترامپ در خاورمیانه از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱، تلاش ناموفق برای ایجاد شکاف بین کشورهای عربی و ایران و در عین حال قرار دادن اسرائیل به عنوان یک شریک امنیتی منطقه‌ای کلیدی بود. اکنون این رویکرد بسیار کمتر قابل دوام است. بهبود روابط ایران با کشورهایی مانند عربستان سعودی و تلاش‌های مداوم برای عادی‌سازی روابط با کشورهای دیگر مانند مصر، این استراتژی را تضعیف می‌کند. علاوه بر این، عملیات موفقیت‌آمیز حماس در ۷ اکتبر تمام تصورات شکست‌ناپذیری اسرائیل و اقدامات رژیم اسرائیل برای نابودی فلسطینی‌ها را کاملاً از بین برد و ادامه توافق‌های عادی‌سازی منعقد شده در چارچوب «توافق ابراهیم» ترامپ را بعید ساخت.

واشنگتن باید تشخیص دهد که فشارهای عظیم به تنهایی در دستیابی به اهدافش در قبال ایران کمک نمی‌کند. به باور برخی از کارشناسان تنها با بازگشت به برجام و نشستن بر سر میز مذاکره است که می‌توان مشکلات منطقه را حل کرد.

کارشناسان بر این باورند که تنها گزینه آزمایش نشده دیگر - گزینه نظامی - که افراطی‌های ایالات متحده و اسرائیل به آن تمایل دارند، مملو از خطرات زیادی است. چنین اقداماتی می‌تواند منجر به پیامدهای ویرانگر برای غرب، اختلال بالقوه گسترده در عرضه نفت، حمله به پایگاه‌های غربی در خاورمیانه و تغییرات اساسی در سیاست هسته‌ای ایران شود. در نهایت، واشنگتن باید تشخیص دهد که فشارهای عظیم به تنهایی در دستیابی به اهدافش در قبال ایران کمک نمی‌کند. به باور برخی از کارشناسان تنها با بازگشت به برجام و نشستن بر سر میز مذاکره است که می‌توان مشکلات منطقه را حل کرد. ایران برای این امر آماده بوده و این را بیش از یک بار بیان کرده است. آیا ترامپ به اصطلاح «صلح‌جو» برای این کار آماده است یا فقط به استفاده از زور می‌اندیشد؟

کد خبر: ۳۱۳٬۸۴۸

اخبار مرتبط

اخبار رمزارزها

    برچسب‌ها

    نظر شما

    شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha