بازار؛ گروه بین الملل: گروه بریکس یک گروه بینالمللی به رهبری قدرت های اقتصادی نوظهوری است. بریکس (BRICS) مخفف پنج اقتصاد بزرگ در حال ظهور است: برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی. از سال ۲۰۰۹، دولت های کشورهای بریکس سالانه در اجلاس های رسمی تشکیل جلسه داده اند.
از ابتدای سال جاری، روند همسویی کشورهای آسیایی با بریکس به پدیده ای برجسته در عرصه دیپلماسی تبدیل شده است. پس از درخواست سوریه در ۵ اکتبر، سریلانکا آخرین کشور آسیایی بود که روز دوشنبه برای عضویت در مکانیسم همکاری بریکس درخواست داد.
انتخاب زمان مناسب برای پیوستن به بریکس به آرزویی مشترک در سراسر آسیا تبدیل شده است. در ماه مه، دولت تایلند پس از جلسه کابینه اعلامیه ای صادر کرد که در آن طرح درخواست رسمی برای عضویت در بریکس تصویب شد. در ماه ژوئن، نمایندگان ۱۲ کشور غیرعضو علاقه مند به خانواده بریکس در گفتگوی وزیران خارجه بریکس با کشورهای در حال توسعه که در روسیه برگزار شد، شرکت کردند. در ماه جولای «انور ابراهیم»، نخست وزیر مالزی فاش کرد که کشورش رسماً برای پیوستن به بریکس درخواست داده است.
«لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا و «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه بارها در محیط های دیپلماتیک تاکید کرده اند که سیاست های خارجی کشورهای آسیایی با سیاست های ایالات متحده همگرا است و به روابط امنیتی قوی بین ایالات متحده آمریکا و ژاپن، کره جنوبی و فیلیپین و همچنین ارتباطات نزدیکتر بین ناتو و شریکهای هند و اقیانوسیه اشاره کرده اند. با این حال باتوجه به روند اکثر کشورهای آسیایی که به دنبال پیوستن به بریکس هستند، این ادعا از سوی ایالات متحده قانع کننده به نظر نمی رسد.
دلیل علاقه کشورهای آسیایی برای عضویت در بریکس
باید دید دلیل اصلی پیگیری کشورهای آسیایی برای عضویت در بریکس چیست؟ اول این مهم نشان دهنده شکاف رو به رشد بین اکثر کشورهای آسیایی و استراتژی هند و اقیانوس آرام ایالات متحده آمریکاست. واشنگتن آسیا را مرکز رقابت خود با پکن می داند. از زمان چرخش دولت باراک اوباما به آسیا، ایالات متحده آمریکا به طور مداوم فشار سیاسی اعمال کرده و از کشورهای آسیایی خواسته است به مسائل منطقه ای از دریچه رقابت استراتژیک ایالات متحده آمریکا و چین نگاه کنند و در کنار ایالات متحده قرار بگیرند. در پاسخ، اکثر کشورهای آسیایی موضعی بی طرف اتخاذ کرده اند.
در مقایسه با گذشته، کشورهای آسیایی به طور کلی اکنون از پایه های سیاسی با ثبات تری در داخل برخوردار هستند. امور داخلی آنها با اولویت های ایالات متحده آمریکا همسو نیست: به عنوان مثال حمایت از تقابل ایالات متحده و چین در دستور کار سیاسی اکثر کشورهای آسیایی گنجانده نشده است.
دوم اینکه تشکیل اردوگاه های اقتصادی با منافع کشورهای آسیایی همسو نیست. تمایل بیشتر کشورهای آسیایی به بریکس نشانه ناامیدی آنها از نظم اقتصادی تحت رهبری ایالات متحده است. تمرکز اصلی آنها بر رشد اقتصادی است و توسعه عامل اصلی هدایت آنها به سمت بریکس است. بازارهای باز پایه و اساس توسعه اقتصادی برای همه کشورهای آسیایی است.
دوم اینکه تشکیل اردوگاه های اقتصادی با منافع کشورهای آسیایی همسو نیست. تمایل بیشتر کشورهای آسیایی به برجام نشانه ناامیدی آنها از نظم اقتصادی تحت رهبری ایالات متحده است. تمرکز اصلی آنها بر رشد اقتصادی است و توسعه عامل اصلی هدایت آنها به سمت بریکس است. بازارهای باز پایه و اساس توسعه اقتصادی برای همه کشورهای آسیایی است.
استفاده مکرر ایالات متحده آمریکا از امنیت ملی به عنوان بهانه ای برای ممانعت از روابط اقتصادی سالم، به مانع مهمی در برابر اقتصاد باز جهانی تبدیل شده است
استفاده مکرر ایالات متحده آمریکا از امنیت ملی به عنوان بهانه ای برای ممانعت از روابط اقتصادی سالم، به مانع مهمی در برابر اقتصاد باز جهانی تبدیل شده است. در نتیجه، اکثر کشورهای منطقه از دیدگاه پیشنهادی ایالات متحده آمریکا فاصله دارند. در حالی که هفت کشور آسه آن به چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام (IPEF) پیوسته اند، ایالات متحده به آنها دسترسی تجاری بیشتری را ارائه نکرده است. در مقابل، تأثیر اقتصادی عظیم طرح یک کمربند یک جاده (BRI) پیشنهادی چین، باعث میشود که چارچوب اقتصادی هند و اقیانوس آرام در مقایسه تا حد زیادی نمادین به نظر برسد.
نظم اقتصادی به رهبری ایالات متحده آمریکا که حول اتحادها و اردوگاه های اقتصادی بنا شده است، کاملاً در تضاد با تمایل کشورهای آسیایی برای جستجوی فرصت ها و اشتراک منافع در بازارهای آزاد قرار دارد
نظم اقتصادی به رهبری ایالات متحده آمریکا که حول اتحادها و اردوگاه های اقتصادی بنا شده است، کاملاً در تضاد با تمایل کشورهای آسیایی برای جستجوی فرصت ها و اشتراک منافع در بازارهای آزاد قرار دارد. در نتیجه طرح یک کمربند یک جاده، مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای و بریکس به گزینه های طبیعی برای این کشورها تبدیل شده اند. اعلامیه اخیر در بیست و هفتمین اجلاس سران آسه آن و چین در لائوس چین نشان میدهد که این کشورهای آسیایی نمیخواهند اجازه دهند ژئوپلیتیک روابط اقتصادی را محدود کند یا در بحبوحه ظهور انزواطلبی خطر بازنده شدن را داشته باشد.
تحت تأثیر ایالات متحده آمریکا و سایر کشورها، استانداردهای کارایی در اقتصاد جهانی با استانداردهای امنیتی گسترده تری جایگزین می شوند. تمایل روزافزون بسیاری از کشورها برای پیوستن به خانواده بریکس نشان میدهد که اقتصادهای نوظهور به دنبال مکانیسمهای چندجانبه بینالمللی جدید هستند که با همکاری «بریکس بزرگ» نشان داده میشود تا پویایی این دنیای جدید را بهتر منعکس کند.
عضویت ایران در بریکس
دولت ایران در راستای سیاست خارجی جامع، متوازن و مبتنی بر همگرایی، توسعه روابط با سازمانهای بین المللی و منطقهای را در دستور کار خود قرار داده است. سرعتبخشیدن به فرآیند عضویت در سازمان همکاری شانگهای، تعمیق روابط با اتحادیه اقتصادی اوراسیا، فعالترکردن همکاریها با سازمان «اکو» و عضویت در بریکس، بیانگر تقویت سیاست چندجانبهگرایی است؛ سیاستی که هدف از آن حل مسایل اقتصادی ایران و مقابله با تحریمهای ظالمانه است.
یکی از مهمترین مزایای پیوستن به بریکس، بخصوص برای ایران که مشمول تحریمهای غرب است، تأسیس «بانک کشورهای بریکس» است که به سلطه صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی در جهان، پایان خواهد داد.
یکی دیگر از اهداف بریکس، انفصال از دلار به عنوان ارز معیار تجارت بینالمللی است. در بُعد اقتصادی مهمترین هدف بریکس، دلارزدایی از مبادلات تجاری با بهرهگیری از ارزهای ملی است که ایجاد یک ارز جدید و جایگزین را دنبال میکنند. تشکیل صندوق «ذخیره ارزی بینالمللی» بر اساس ارز کشورهای عضو نیز یکی دیگر از مزایای عضویت در این گروه به شمار میرود.
نظر شما