وحید پورتجریشی؛ بازار: مساله ناامنی ایجاد شده در دریای سرخ به یکی از مهمترین نگرانی های مشترک میان شرق و غرب در زمینه مبادلات تجاری تبدیل شده است. با اینحال، طی حدود یک سال گذشته، هم چین و هم غرب دست به ابتکارات تازه ای برای جایگزین سازی مسیری جدید و امن به جای دریای سرخ و کانال سوئز زده اند.
در حالیکه چینی ها با استفاده از مکانیزم های موجود بر بستر ریلی و جاده ای پروژه کمربند و جاده تلاش در تلاش هستند تا با استفاده از مسیر کشورهای ازبکستان و قزاقستان عرض دریای خزر را پیموده و از طریق جمهوری آذربایجان و ترکیه، مسیر ترانزیتی غرب را در پیش بگیرند، به نظر می رسد اروپایی ها راهی ساده تر و البته پرمنفعت تر از شریک شرقی خود را در پیش گرفته و ترجیح می دهند ترازیت خود با خاورمیانه را از طریق خاک ایران گسترش دهند.
رشد ۷۷ درصدی ترانزیت جاده ای ایران به لطف لهستانی ها!
شرکت مشهور لهستانی «میلتون» که از بزرگان صنعت ترازیت جاده ای جهان به حساب می آید، در تازه ترین گزارش خود به سازمان بین المللی حمل و نقل جاده ای (IRU) اعلام کرده است که بخش مهمی از ترافیک بار ترانزیتی میان اروپا و خاورمیانه به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به بخش جاده ای عبوری از ایران منتقل شده است.
میلتون در گزارش خود اعلام کرده که با استفاده از موفقتنامه TIR، بار جاده ای اروپا به خاورمیانه از طریق ۱۳ کشور عضو این توافق از جمله ایران، ترانزیت شده و میزان ترانزیت میان دو طرف طی ۱۵ روز گذشته، تا ۷۷ درصد افزایش یافته است.
این شرکت لهستانی اظهار داشته که مبداء این مسیر جدید که از آن به عنوان جایگزینی برای مسیر دریای سرخ و حمل و نقل پر هزینه هوایی استفاده می شود، کشور لتونی بوده و در ادامه با عبور از کشورهای لیتوانی، لهستان، جمهوری چک، اسلواکی، مجارستان، رومانی، بلغارستان، ترکیه و ایران، نهایتا به بندرعباس رسیده و از آنجا با استفاده از سیستم «رو - رو» و کشتی، راهی امارات خواهد شد.
پیمایش سراسر مسیر عبوری از ایران با استفاده از مزایای موفقتنامه TIR، تنها ۹ روز به طول انجامیده و این در حالیست که پیمایش مسیر دریایی عبوری از دریای سرخ و کانال سوئز، حدود ۴۰ روز زمان نیاز دارد.
بار ترانزیتی یاد شده همچنین در ادامه، راهی دو کشور عربستان سعودی و کویت خواهد شد. نکته مهم اینکه بر اساس نقشه راه ارائه شده از سوی میلتون، بندرعباس به عنوان هاب مبادلاتی نهایی میان مسیر خشکی اروپا تا ایران و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، ایفای نقش خواهد کرد که نشانه ای مثبت از کاهش بار تحریم ها علیه مسیرهای ترانزیتی ایران و بندرعباس استراتژیک محسوب می شود.
تشدید بحران میان تهران و غرب طی سال های اخیر، متاسفانه منجر به ورود بازیگران جدید همچون جمهوری آذربایجان، ترکیه و حتی ترکمنستان به عرصه ترانزیت میان شرق و غرب شده و مسیر ارزان قیمت و امن ایران، جای خود را به مسیر ترکیبی و پر هزینه ترانس کاسپین داد.
نکته مهم دیگر اینکه پیمایش سراسر مسیر عبوری از ایران با استفاده از مزایای موفقتنامه TIR، تنها ۹ روز به طول انجامیده و این در حالیست که پیمایش مسیر دریایی عبوری از دریای سرخ و کانال سوئز، حدود ۴۰ روز زمان نیاز دارد. اما حتی اگر بحران دریای سرخ نیز برطرف شود، مسیر جدید جاده ای عبوری از ایران باز هم به لحاظ طول مدت پیمایش، هزینه و امنیت ارجحیت ویژه ای نسبت به مسیر سنتی این دریا خواهد داشت. چراکه حتی اگر مشکلات میان غرب و حوثی های یمن نیز مرتفع شود، مشکلات دیگری همچون دزدان دریایی سومالی همچنان در این مسیر وجود دائمی خواهند داشت که قابل برطرف شدن نیست.
چینی ها نیز علیرغم ابراز حمایت های مکرر خود از ایران، هیچ گونه مسیر ترانزیتی برای بارهای خود را به دلیل تحریم ها، به ایران تخصیص نداده و به جای آن، تلاش و سرمایه گذاری گسترده ای برای توسعه کریدور رقیب، یعنی ترانس کاسپین نمودند.
اما باید بدانیم که میلتون، تنها شرکت فعال در این مسیر نبوده و طی هفته های گذشته، بسیاری از شرکت های لجستیکی جاده ای بزرگ از کشورهای مولداوی، لیتوانی و استونی، به صورت مستقل اقدام به استفاده از این مسیر نموده اند که جریان این بار، همچنان ادامه دارد.
لزوم استفاده دولت چهاردهم از مسیرهای ترانزیتی عبوری از ایران
نکته مهمی که باید به آن اشاره کرد اینکه می بایست در رویکردهای سیاست خارجی در قبال مساله ترانزیت، تحولی اساسی ایجاد نمود. به لحاظ موقعیت ژئوپولیتیکی، ایران به عنوان چارراه ترانزیتی جهان محسوب می شود. با اینحال، تشدید بحران میان تهران و غرب طی سال های اخیر، متاسفانه منجر به ورود بازیگران جدید همچون جمهوری آذربایجان، ترکیه و حتی ترکمنستان به عرصه ترانزیت میان شرق و غرب شده و مسیر ارزان قیمت و امن ایران، جای خود را به مسیر ترکیبی و پر هزینه ترانس کاسپین داد.
برای کشوری چون ایران، ارتباط مستمر و پایدار میان شرق و غرب، تنها نسخه ای است که می تواند منجر به کسب سود و بهره وری حداکثری برای مسیرهای ترانزیتی ایران شود.
چینی ها نیز علیرغم ابراز حمایت های مکرر خود از ایران، هیچ گونه مسیر ترانزیتی برای بارهای خود را به دلیل تحریم ها، به ایران تخصیص نداده و به جای آن، تلاش و سرمایه گذاری گسترده ای برای توسعه کریدور رقیب، یعنی ترانس کاسپین نمودند. حال، در آستانه روی کار آمدن دولت چهاردهم، به نطر می رسد که کابینه جدید می بایست با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، اقدام به بهود روابط با غرب در راستای کسب سود حداکثری در بخش ترانزیت نماید.
اساسا باید به این نکته توجه داشت که یکی از پارامترهای تعیین کننده در سیاست و تجارت خارجی، موقعیت جغرافیایی کشور است. یعنی برای کشوری چون ایران، ارتباط مستمر و پایدار میان شرق و غرب، تنها نسخه ای است که می تواند منجر به کسب سود و بهره وری حداکثری برای مسیرهای ترانزیتی ایران شود. در غیر اینصورت، ارتباط محض و محور قرار دادن شرق یا غرب به صورت یک طرفه و دوری از طرف دیگر، چیزی جز ضرر برای صنعت ترانزیت کشور در پی نخواهد داشت.
نظر شما