بازار؛ گروه بین الملل: دکتر «جواد حیران نیا» مدیر گروه مطالعات خلیج فارس و کشورهای همجوار در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه به تازگی مقاله ای را تحت عنوان «ایالات متحده برای تقویت نظم امنیتی خلیج فارس ضمانت های جدیدی به کشورهای عربی ارائه می کند» به نگارش در آورده که در اندیشکده امریکایی راهبردی «استیمسون» منتشر شده است. ترجمه این مقاله را در ادامه می خوانیم.
امضای اخیر «توافقنامه جامع برای یکپارچگی امنیتی و رفاه» بین امریکا و بحرین به معنای تقویت نظم امنیتی تحت رهبری ایالات متحده در خلیج فارس و تکمیل روند عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل به رهبری امریکا است. بحرین در حال حاضر میزبان بزرگترین پایگاه دریایی ایالات متحده در منطقه، ناوگان پنجم امریکا است و به عنوان متحد اصلی غیر ناتو طبقه بندی می شود.
توافق جدید شامل ماده ای مانند ماده پنجم ناتو نمی شود، که آمریکا را ملزم می کند هرگونه حمله خارجی به بحرین را به عنوان حمله به ایالات متحده تلقی کند، با وجود این، این توافق گسترده ترین ترتیب امنیتی است که ایالات متحده به یک کشور عربی ارائه کرده است. در همین راستا، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا، در امضای این توافق گفت: «تقویت هماهنگی بین نیروهای مسلح و ادغام ظرفیت های اطلاعاتی، به ما این امکان را می دهد که در صورت بروز تهدیدات حتی بهتر از آنها جلوگیری کرده و به آنها پاسخ دهیم. ما مشتاقانه منتظر استفاده از این توافق به عنوان چارچوبی برای کشورهای دیگری هستیم که ممکن است بخواهند در تقویت ثبات منطقهای، همکاری اقتصادی و نوآوریهای فناوری به ما بپیوندند.»
ایالات متحده در تلاش های گذشته برای ایجاد «ناتوی عربی» شامل یک سیستم دفاع هوایی یکپارچه برای منطقه، شکست خورده است. به گفته واشنگتن، یکی از اهداف پیمان جدید، «تقویت امنیت، ثبات و رفاه منطقه ای خاورمیانه از طریق تقویت بازدارندگی و یکپارچگی دفاعی و قابلیت همکاری به ویژه در حوزه هوایی و دریایی برای مقابله با راههای یکپارچهسازی بیشتر قابلیتهای دفاع هوایی و موشکی، نیروهای عملیات ویژه، ظرفیت اطلاعاتی، امنیت سایبری، ارتباطات استراتژیک و آگاهی متقابل از تهدیدات نوظهور به طور منظم است».
با وجود ادعاهای مکرر ایالات متحده مبنی بر «چرخش به سمت آسیا»، دولت بایدن تلاشهای خود را برای گسترش توافقنامه ابراهیم که روابط اسرائیل با امارات متحده، بحرین و مراکش را عادی میکرد و شامل عربستان سعودی نیز میشد، دو چندان کرده است
با وجود ادعاهای مکرر ایالات متحده مبنی بر «چرخش به سمت آسیا»، دولت بایدن تلاشهای خود را برای گسترش توافقنامه ابراهیم که روابط اسرائیل با امارات متحده، بحرین و مراکش را عادی میکرد و شامل عربستان سعودی نیز میشد، دو چندان کرده است. جو بایدن رئیس جمهور امریکا که در دهلی نو برای اجلاس اخیر گروه ۲۰ در دهلی نو برگزار شد، از ایجاد یک کریدور مدیترانه- عربی برای اتصال هند به اروپا از طریق امارات و عربستان، اردن، اسرائیل و دریای مدیترانه خبر داده است.
در کنار گسترش همکاری در گروه I۲U۲ امارات، هند، ایالات متحده و اسرائیل، این پروژه جدید با هدف رقابت با نفوذ منطقهای در حال افزایش چین انجام میشود. آخرین اعلامیه ها و بیانیه های ایالات متحده در راستای اهداف اعلام شده در نشست نقب (Negev Forum) است که طرف های توافق ابراهیم و مصر را گرد هم می آورد.
در اولین اجلاس نقب در صحرای اسرائیل در سال ۲۰۲۲، یایر لاپید، وزیر امور خارجه وقت اسرائیل، از «معماری جدید منطقه ای» برای جلوگیری از تهدیدات هوایی و دریایی ایران و نیروهای نیابتی آن صحبت کرد. نشست دوم برای سال ۲۰۲۳ در مراکش برنامه ریزی شده بود، اما به دلیل خشم اعراب از اقدامات دولت راستگرای فعلی اسرائیل علیه فلسطینی ها برگزار نشد.
عادی سازی روابط با اعراب و ورود اسرائیل به فرماندهی مرکزی آمریکا بخشی از استراتژی تل آویو برای مقابله و مهار جمهوری اسلامی ایران است
عادی سازی روابط با اعراب و ورود اسرائیل به فرماندهی مرکزی آمریکا بخشی از استراتژی تل آویو برای مقابله و مهار جمهوری اسلامی ایران است. در پاسخ، ایران در تلاش است تا روابط خود را با عربستان سعودی، بحرین و امارات بهبود بخشد و از سیستم دفاع هوایی یکپارچه ایالات متحده، اسرائیل و اعراب جلوگیری کند. در حقیقت، ایران نگران است که همگرایی بیشتر اعراب خلیج فارس با اسرائیل موجب «کسری موازنه» علیه خود و متحدان منطقهای آن شود.
برای مقابله با این روند همگرایی، ایران به دنبال «مجمع گفتگوی منطقهای» متشکل از هشت کشور است که در حاشیه مجمع عمومی امسال سازمان ملل برگزار میشود. این نشست به ابتکار دبیرکل سازمان ملل متحد بر اساس قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل است که به جنگ ایران و عراق در سال ۱۹۸۸ پایان داد و قرار است ایران، عراق و شش کشور عربی در شورای همکاری خلیج فارس حضور داشته باشند.
این ایده که توسط دولت قبلی حسن روحانی نیز دنبال شد، با افزایش تنش ها پس از خروج آمریکا از توافق هسته ای ۲۰۱۵، در سال ۲۰۱۸ مورد استقبال کشورهای عربی قرار نگرفت. با وجود این، این ابتکار عمل پس از سرگیری روابط عادی بین ایران و عربستان سعودی در توافقی که با میانجیگری چین انجام شد، مورد توجه جدیدی قرار گرفت. با این حال، بعید است که نتایج مهمی داشته باشد.
دولت بایدن تمایل خود را برای ارائه تضمینهای امنیتی قویتر به متحدان منطقهای نشان داده است و در صورت تمایل ریاض برای عادیسازی روابط با اسرائیل، تعهد نظامی قویتری برای عربستان سعودی و همچنین تأمین زیرساختهای هستهای در نظر گرفته است
دولت بایدن تمایل خود را برای ارائه تضمینهای امنیتی قویتر به متحدان منطقهای نشان داده است و در صورت تمایل ریاض برای عادیسازی روابط با اسرائیل، تعهد نظامی قویتری برای عربستان سعودی و همچنین تأمین زیرساختهای هستهای در نظر گرفته است.
بر این اساس، اگرچه بهبود روابط عربستان و ایران از سوی دو کشور تصمیمی راهبردی تلقی می شود، اما در میزان عمق روابط نباید اغراق کرد. هدف عربستان سعودی کاهش تهدیدات ایران و نیروهای نیابتی آن در صورت درگیری بین ایران و آمریکا یا ایران و اسرائیل است. ریاض همچنان نگران موشک ها و پهپادهای ایران است. در عین حال، پیشرفت در حل نگرانیها در مورد موضوع هستهای ایران میتواند به روند مثبتی در روابط ایران با اعراب خلیج فارس منجر شود.
با این حال، تا زمانی که ایران به غنیسازی اورانیوم ادامه میدهد، بعید است ریاض از تمایل خود برای دستیابی به چرخه سوخت هستهای بومی دست بکشد. عامل چین را نیز نباید دست بالا گرفت. اگرچه امارات و عربستان سعودی روابط خود را با چین در واکنش به درک کاهش تعهد ایالات متحده به منطقه گسترش داده اند، نظم امنیتی خلیج فارس همچنان می تواند برای آینده قابل پیش بینی یک دستور تحت رهبری آمریکا در نظر گرفته شود.
نظر شما