بازار؛ گروه بین الملل: پیمان ابراهیم، یک رابطه ویژه بین اسرائیل و تعداد کمی از کشورهای عربی؛ به نظر یک اقدام متعادل کننده است که در شرف فروپاشی است. اما همانطور که جورجیو کافایرو مدیر عامل مؤسسه تحلیلی گلف استیت مستقر در واشنگتن، در حوزهی مشاورهی ریسک ژئوپلتیک، تحلیل کرده، دو شریک اصلی آن_امارات و مراکش_حداقل در حال حاضر به عنوان حامیان سرسخت آن برجسته هستند، اگرچه خطرات هم برای ماندن با اسرائیل و هم برای خروج از آن زیاد است.
از زمانی که شاخه نظامی حماس، گردانهای عزالدین القسام، عملیات طوفان الاقصی را در ۷ اکتبر آغاز کرد، مسائل زیادی در خاورمیانه تغییر کرده است. تا پیش از آن تهاجم بیسابقه به جنوب اسرائیل، این روایت دروغین مبنی بر اینکه مسئله فلسطین در جهان عرب دیگر اهمیتی ندارد، کشش قابل توجهی پیدا کرده بود.
توافقنامه ابراهیم که امارات، بحرین، مراکش و تا حدی سودان را به برقراری روابط دیپلماتیک کامل با اسرائیل در سال ۲۰۲۰ واداشت، به این روایت شتاب بخشید. اگرچه رویارویی اعراب/مسلمانان و اسرائیلی ها در جام جهانی فوتبال ۲۰۲۲ قطر تا حدودی این بحث را به عنوان یک تبلیغ صرف آشکار کرد، اما واکنش منطقه عربی به جنگ مداوم اسرائیل علیه غزه که به گفته پزشکان غزه منجر به کشته شدن حداقل ۱۳۰۰۰ فلسطینی شده است، این بحث در مورد اینکه جهان عرب از آرمان فلسطین عبور کرده است را از بین برد.
در این راستا، باید سؤالات مهمی مبنی بر اینکه توافقنامه ابراهیم در این مقطع در کجا قرار دارد مطرح شود. اگرچه هیچ کارشناسی انتظار ندارد که کشورهای عربی_مسلمان بیشتری با توجه به خطرات سیاسی به زودی به توافقنامه ابراهیم بپیوندند، اما لزوماً مشخص نیست که کشورهای عربی که قبلاً روابط خود را با تل آویو رسمی کردهاند، در مقابل اسرائیل چگونه پیش خواهند رفت. در حال حاضر، هیچ کشور عربی در اردوگاه عادی سازی، روابط خود را با اسرائیل در واکنش به کشتار غزه قطع نکرده است، با این حال باید دید که آیا این جنگ ادامه دارد یا خیر.
دولتهای عربی که روابط خود را با اسرائیل رسمی کردهاند، بیانیههایی در محکومیت اقدامات اسرائیل منتشر کرده و برخی حتی اقداماتی را انجام دادهاند که بهطور کامل روابط دیپلماتیک خود را آنگونه که بسیاری از شهروندان خود میخواهند، قطع کنند
با این وجود، دولتهای عربی که روابط خود را با اسرائیل رسمی کردهاند، بیانیههایی در محکومیت اقدامات اسرائیل منتشر کرده و برخی حتی اقداماتی را انجام دادهاند که بهطور کامل روابط دیپلماتیک خود را آنگونه که بسیاری از شهروندان خود میخواهند، قطع کنند. در اوایل ماه جاری، اردن و بحرین سفیران خود را فراخواندند و به اکثریت اعضای جامعه بین المللی در خواستار آتش بس پیوستند. ملک عبدالله دوم، پادشاه اردن مخالفت شدید خود را با طرحهایی که اسرائیل برای اشغال هر بخشی از غزه انجام میدهد، ابراز کرده است.
رهبر اردن گفته که ریشه بحران اشغال سرزمین های فلسطینی توسط اسرائیل و انکار حقوق مشروع فلسطینیان است. برای مراکش، همه چیز واضح نیست. رهبری آن مجبور شده است با خشم عمومی با برخی از سیاستمداران که از پادشاه محمد ششم درخواست می کنند تا روابط دیپلماتیک خود را با تل آویو قطع کند، مقابله کند. مراکش سعی کرده تا حد نسبتاً معتدلی را به ویژه در مقایسه با سایر دولت های عربی ایجاد کند.
ریکاردو فابیانی، مدیر پروژه گروه بحران بین المللی آفریقای شمالی، در مصاحبه با سایت مغربی گفت: آنها حمله اسرائیل را محکوم کردهاند، اما در مقابل حمله حماس نیز موضع گرفتهاند و خواستار حفاظت از غیرنظامیان هر دو طرف شدهاند. مقامات مراکشی ممکن است مجبور شوند جنبه های عادی سازی با اسرائیل را کاهش دهند تا از دشمنی با افکار عمومی خود جلوگیری کنند. فشار عمومی حتی ممکن است در تعلیق موقت عادی سازی موفق شود در حالی که مطمئناً سرعت همکاری دوجانبه را کاهش خواهد داد.
سارا لی ویتسون نگران است که داغی که برای نخبگان در کشورهای خودشان ایجاد می شود ممکن است برای برخی از آنها به نقطه شکست برسد. با این حال، فابیانی باور ندارد که مراکش خود را از توافقنامه ابراهیم خارج کند. او به مغربی گفت: احتمالاً مقامات از تغییر موضع در مورد عادی سازی، که یک تصمیم استراتژیک برای مراکش است، خودداری خواهند کرد. آنها همچنان به تظاهرات مردمی اجازه خواهند داد و تلاشها برای حمایت از فلسطینیها در غزه و میانجیگری برای آتشبس را علنی خواهند کرد. مراکش عادت دارد تظاهرات عمومی را تحمل کند (همانطور که در سال ۲۰۱۱ اتفاق افتاد) و لفاظی های خود را طوری تنظیم کند که افکار عمومی داخلی را بدون تغییر موضع عوض کند.
امارات نیز به عنوان یک روند ساز منطقه ای در نظر گرفته می شود، اگرچه خود را با یک معضل دشوار مواجه می کند. بر همین اساس، نمی توان انکار کرد که ابوظبی از جهات مهمی از پیمان ابراهیم بهره می برد. امارات از حفظ روابط رسمی با تل آویو در زمینه سرمایه گذاری، فناوری، گردشگری، تجارت، به اشتراک گذاری اطلاعات و غیره سود زیادی دارد. همافزایی ایدئولوژیک بین این دو کشور وجود دارد که هر دو دارای دولتهایی هستند که به شدت مخالف دموکراسیسازی در جهان عرب هستند.
رابطه ابوظبی با اسرائیل به توضیح این موضوع کمک می کند که چرا امارات با عواقب جدی در واشنگتن با توجه به پذیرش سوریه توسط این کشور خلیج فارس، سازگاری روسیه در بحبوحه جنگ جاری در اوکراین، رشد روابط نظامی با چین و ادعای حمایت مالی از این کشور مواجه نشده است
علاوه بر این، امارات توانسته است شبکه ها را گسترش دهد و نفوذ خود را در واشنگتن به عنوان پیشتاز توافق ابراهیم تعمیق بخشد. رابطه ابوظبی با اسرائیل به توضیح این موضوع کمک می کند که چرا امارات با عواقب جدی در واشنگتن با توجه به پذیرش سوریه توسط این کشور خلیج فارس، سازگاری روسیه در بحبوحه جنگ جاری در اوکراین، رشد روابط نظامی با چین و ادعای حمایت مالی از این کشور مواجه نشده است. اما در عین حال، خشم عظیمی در جهان عرب_اسلام وجود دارد که علیه آمریکا و اسرائیل است.
رهبری امارات با داشتن عناصر منطقهای، نمیتواند نسبت به جنایات جنگی اسرائیل بیتفاوت ظاهر شود، جنایات جنگی اسرائیل که افراد عادی آن را نسلکشی میدانند. همچنین در داخل کشور، خشم وجود دارد و توافقنامه ابراهیم در میان شهروندان اماراتی خارج از حلقه نخبگان حاکم در ابوظبی محبوبیتی ندارد. در این چارچوب، مقامات اماراتی بیانیههای قوی در محکومیت رفتار اسرائیل و استفاده از موضع امارات به عنوان تنها کشور عربی حاضر در شورای امنیت سازمان ملل برای دفاع از فلسطینیها و همچنین نگه داشتن ابوظبی در اردوگاه عادیسازی، منتشر کرده و به زودی ممکن است متوجه شویم که آیا تصمیم امارات برای عادی سازی روابط با اسرائیل برگشت ناپذیر است یا خیر.
به عبارت دیگر، آیا اسرائیل می تواند به معنای واقعی کلمه از هر چیزی فرار کند و همچنان روابط رسمی خود را با ابوظبی حفظ کند، یا آیا خطی وجود دارد که اسرائیل از نظر تئوریک می تواند از آن عبور کند که منجر به لغو توافقنامه ابراهیم توسط امارات شود؟
سارا لیا ویتسون، مدیر اجرایی دموکراسی برای جهان عرب در مصاحبه با مغربی گفت که اگر امروز تعداد پیش روی ما به ۲۰ هزار، ۳۰ هزار و غیره تبدیل شود، اگر غزه ها به مصر رانده شوند، من نمی دانم چگونه امارات می خواهد شکست عمومی ادامه روابط نزدیک تر و نزدیک تر با اسرائیل را مدیریت کند. علیرغم چالشهای مدیریت توافقهای عادیسازی با تلآویو در حالی که جنگ در غزه با بدتر شدن فجایع انسانی منطقه محاصره شده و افزایش تعداد کشتهها هر روز ادامه دارد، ممکن است تصور اینکه امارات رسماً از توافقنامه ابراهیم با میانجیگری ایالات متحده خارج شود دشوار باشد.
خروج از توافق ابراهیم یک تشدید بزرگ خواهد بود و این مسئله احتمالاً مهمترین پل ساخته شده توسط امارات را تضعیف می کند، زیرا توافقنامه ابراهیم از نظر استراتژیک امارات را در برابر انتقادات زیادی از طرف شرکای ایالات متحده به دلیل روابط عمیق و تعامل آنها با روسیه و چین محافظت کرده است
دانشیار گروه مطالعات دفاعی کینگز کالج لندن نیز گفت که خروج از توافق ابراهیم یک تشدید بزرگ خواهد بود. این مسئله احتمالاً مهمترین پل ساخته شده توسط امارات را تضعیف می کند زیرا توافقنامه ابراهیم از نظر استراتژیک امارات را در برابر انتقادات زیادی از طرف شرکای ایالات متحده به دلیل روابط عمیق و تعامل آنها با روسیه و چین محافظت کرده است.
فریال سعید، دیپلمات ارشد سابق آمریکایی نیز در مصاحبه با مغربی، استدلال کرد که سناریویی که به موجب آن امارات از توافق عادی سازی خود با اسرائیل پس می گیرد، بعید است اما غیرممکن نیست. او به این دلیل گفت که چنین اقدامی «یک چالش مستقیم برای واشنگتن» در بحبوحه دوره تشدید ناامنی در سراسر خاورمیانه است. خروج از توافقنامه ابراهیم یک تشدید بزرگ خواهد بود.
این موضوع احتمالاً مهمترین پل ساخته شده توسط امارات را تضعیف می کند، زیرا توافقنامه ابراهیم از نظر استراتژیک امارات را در برابر بسیاری از انتقادات شرکای ایالات متحده محافظت کرده است. محمد بن زاید، رئیس امارات، دیدگاهی خوابآلود درباره موضوع فلسطین دارد، اما سایر گوشههای پادشاهی او ممکن است دیدگاه متفاوتی داشته باشند. با افزایش احتمال جنگ گستردهتر، ارزش چتر امنیتی آمریکا نیز افزایش مییابد و امضاکنندگان توافقنامه ابراهیم احساس آسیبپذیری میکنند. در نتیجه، آنها با اکراه صرفاً به واشنگتن و تل آویو شفاف سازی کرده اند که مجبور کردن غیرنظامیان به تحمل بار این جنگ غیرقابل قبول است.
سعید اضافه کرد: آنها ممکن است تا قطع رسمی روابط دیپلماتیک پیش بروند، اما من تمایل دارم به این موضوع فکر کنم که در منطقه خیلی زیاد است که بتوانند از آن عبور کنند، که می تواند منبع جدیدی از غیرقابل پیش بینی بودن را به منطقه ای که در حال حاضر در منطقه ای که آشفته است، تزریق کند. این دیپلمات سابق آمریکایی همچنین مشاهده کرده که چگونه همه انگیزههای اقتصادی که ابوظبی برای عادیسازی روابط با اسرائیل در سال ۲۰۲۰ داشت، همچنان مرتبط است و از ۷ اکتبر تغییر نکرده است.
سعید به سایت مغربی گفت: هیچکس نمی تواند پیش بینی کند که این بحران چگونه پایان خواهد یافت، بنابراین اکنون زمان باز نگه داشتن گزینه ها است.
تلاش های امارات متحده عربی برای حفظ وضعیت موجود
حتی قبل از عادی سازی روابط با اسرائیل در سال ۲۰۲۰، امارات هرگز بازیگری متخاصم در درگیری اعراب و اسرائیل نبوده است. در حالی که پویایی های منطقه ای، ابوظبی را برای صدور بیانیه هایی در محکومیت رفتار تهاجمی اسرائیل تحت فشار قرار داده است، ابوظبی نمی خواهد به یک درگیری آشفته کشیده شود. همین امر را می توان در مورد عربستان سعودی نیز بیان کرد، که بر پیشبرد برنامه تنوع اقتصادی خود، معروف به چشم انداز ۲۰۳۰ متمرکز است، در حالی که به صلح و ثبات هم در داخل پادشاهی و هم در سراسر همسایگی نیاز دارد.
البته مقامات ابوظبی نگران تشدید ناآرامی در خاورمیانه قبل از نشست COP۲۸ هستند که اواخر این ماه آغاز می شود. به زبان ساده، مقامات اماراتی، عربستان سعودی و دیگر اعضای شورای همکاری خلیج فارس، خواهان کاهش تنش این درگیری هستند که عمدتاً به دلیل منافع خود در حفظ ثبات نسبی و صلح در خلیج فارس است. حاکمان پادشاهی در شبه جزیره عربستان نگران احتمال سرایت این درگیری به سایر مناطق خاورمیانه مانند عراق و یمن هستند که می تواند تهدیدی مستقیم برای امنیت ملی کشورهای شورای همکاری خلیج فارس باشد.
کویت از امارات جدا شده است و در عوض با برخی کشورهای عربی دیگر مانند الجزایر و تونس از نظر ایستادگی در برابر عادی سازی اعراب با اسرائیل در شرایط کنونی همسوتر است
دکتر جواد حیران نیا نیز به مغربی گفت: از نظر تاریخی، اعراب خلیج فارس با اسرائیل در مناقشه نبوده اند و آرمان هایی مانند اتحاد جهان عرب و جهان اسلام جزء دغدغه های آنها نبوده و نخواهد بود. آنها متوجه شدهاند که پیگیری این ایدهها نه تنها منافع آنها را تامین نمیکند، بلکه آنها را وارد درگیریهایی میکند که از نظر سیاسی و اقتصادی برایشان سودمند نیست. گفته می شود، همه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به اسرائیل و فلسطین نگاه یکسانی ندارند. به عنوان مثال، کویت از امارات جدا شده است و در عوض با برخی کشورهای عربی دیگر مانند الجزایر و تونس از نظر ایستادگی در برابر عادی سازی اعراب با اسرائیل در شرایط کنونی همسوتر است. حتی در داخل امارات، خانوادههای سلطنتی مختلف موضعگیریهای منحصربهفردی نسبت به موضوع فلسطین دارند.
مدیر گروه مطالعات خلیج فارس و کشورهای همجوار در پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه افزود: اگرچه قدرت سیاسی در ابوظبی متمرکز شده است، جایی که محمد بن زاید در راس تصمیم گیری سیاست خارجی امارات قرار دارد، ایستادگی برای آرمان فلسطین در برخی از امارت های دیگر فدراسیون از اولویت بالاتری برخوردار است.
نباید فراموش کرد که در مورد موضوع فلسطین در میان اعضای مختلف خانواده سلطنتی در امارات اختلاف نظر وجود دارد به طوری که خاندان سلطنتی آل مکتوم همیشه طرفدار فلسطین بوده است
نظر دکتر کریگ این است که ما نباید فراموش کنیم که در مورد موضوع فلسطین در میان اعضای مختلف خانواده سلطنتی اختلاف نظر وجود دارد. بن زاید به طور خصوصی به دیپلمات ها و همتایان خود گفت که او واقعاً به آرمان فلسطین اعتقاد ندارد و این چیزی نیست که واقعاً نگران آن باشد و هر چیزی که اسرائیل و آمریکا را راضی نگه دارد، چیزی است که او را خوشحال می کند. من فکر میکنم که او شخصاً کسی نیست که خیلی در قضیه فلسطین نقش داشته باشد. این موضوع در واقع برای سایر خانواده های اماراتی، به ویژه خانواده های شارجه و دبی، متفاوت است. خاندان سلطنتی آل مکتوم همیشه طرفدار فلسطین بوده است. این زیبایی فدراسیون بودن امارات است. بدیهی است که شما آن دولت فدرال و رئیس فدرال آل نهیان را دارید که ممکن است رویکرد شدید طرفدار فلسطین را در پیش نگیرد.
دکتر گریک افزود: اما پس از آن شما همه این رهبران اماراتی دیگر را در سطح امارات خواهید داشت، نه در سطح فدرال، که دارای آن درجه از خودمختاری برای توسعه سیاست خود در قبال فلسطین هستند. ما شاهد کمک مالی مکتومها به غزه بودهایم، علاوه بر آنچه امارات به عنوان یک کشور انجام میدهد.
تقسیمات ژئوپلیتیک در جهان اسلام
در ۱۱ نوامبر، عربستان سعودی میزبان نشست مشترک سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب بود. در آن گردهمایی، الجزایر پیشنهادی را برای اقدام مشخص با هدف پاسخگویی اسرائیل به خاطر جنایات خود در غزه ارائه کرد که تعدادی دیگر از کشورهای شرکت کننده در نشست اسلامی_عربی از آن حمایت کردند.
این پیشنهاد خواستار پایان دادن به روابط عادی با اسرائیل در شرایط کنونی، ممنوعیت استفاده از پایگاههای نظامی آمریکا به منظور تسلیح اسرائیل و استفاده از نفوذ انرژی/اقتصادی به عنوان فشار بر برخی طرفها در رابطه با وضعیت غزه بود. در همین راستا جای تعجب نیست که امارات و برخی دیگر از کشورهای عربی با این پیشنهاد مخالفت کردند و مانع از دستیابی اعضای سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه عرب به اجماع به نفع طرح اقدام پیشنهادی الجزایر شدند.
باید دید که ابوظبی و دیگر پایتختهای عربی در اردوگاه عادیسازی چگونه مانع از انجام این اقدام ملموس با حمایت جمعی گسترده در سراسر جهان بزرگ اسلام میشوند و این مسئله چه تأثیری بر تصویر آنها در چشم بسیاری از اعراب و مسلمانان خواهد گذاشت که از دولتهایشان میخواهند این کار را بیشتر برای دفاع از فلسطینی ها فراتر از استفاده از لفاظی های قوی انجام دهند.
ویتسون به مغربی گفت: آنها احساس می کنند که به طور فزاینده ای در انزوا و انگ از سایر کشورهای عربی و مسلمان به دلیل عملکرد مؤثر مانند وتوی ایالات متحده در شورای امنیت سازمان ملل متحد، هستند؛ در صورتی که این در نهایت نقشی است که آنها در حال ایفای آن هستند؛ وقتی که خشم مردم عرب و حتی دولت های عربی اکنون در چنین سطح بالایی قرار دارد.
نظر شما