بازار؛ گروه بین الملل: برای آلمان، فرانسه و اروپا در کل، اولین سفر رسمی خارج از کشور «لی کیانگ»، نخست وزیر چین پس از استقرار دولت جدید نه تنها سفری برای پیشبرد دوستی سنتی آنها و تعمیق همکاری آنها بلکه سفری مهم است جهت ترویج توسعه روابط چین و اروپا. همچنین این سفر فرصتی نادر برای آنها فراهم می کند تا دخالت های داخلی و خارجی را کنار بگذارند و افکار پیچیده و درهم خود را در مورد چین مرتب کنند.
اروپا نباید این فرصت را از دست بدهد. نخست‌وزیر لی کیانگ پس از ورود به برلین عصر یکشنبه با «فرانک والتر اشتاین‌مایر»، رئیس‌جمهور آلمان دیدار و با رهبران تجاری آلمان گفت‌وگو کرد و ریاست هفتمین رایزنی بین‌دولتی چین و آلمان با «اولاف شولتز» صدراعظم آلمان را بر عهده داشت.
وی همچنین یک سفر رسمی به فرانسه داشت و حسن‌نیت و صداقت چین را رو در رو اعلام کرد و موضع چین را در مورد یک سری مسائل مهم تشریح کرد که قطعا تأثیر مثبتی داشت است.
مستقیم ترین جلوه این تأثیر این است که افکار عمومی اروپا در مورد چین، حداقل در کوتاه مدت، عملگراتر و منطقی تر شده است. بر اساس گزارش ها، دو کشور آلمان و چین بیش از ۱۰ موافقت نامه همکاری در زمینه هایی از جمله تولید مواد پیشرفته و حفاظت از محیط زیست امضا کردند و اجماع بیشتری برای همکاری در مقابله با تغییرات آب و هوایی و تقویت توسعه سبز و سایر موارد ایجاد کردند. این پیام اعتماد مردم را در مورد اینکه روابط چین و اروپا و همکاری عملگرایانه بین دو طرف هنوز چشم اندازهای روشنی دارد، افزایش می دهد.
بزرگترین مانع روابط چین و اروپا بدون شک مسائل سیاسی و ایدئولوژیک است
بدون شک در برخی مسائل بین چین و اروپا اختلافاتی وجود دارد که برخی مشکلات قدیمی و برخی جدید است. بزرگترین مانع بدون شک در سطح سیاسی و ایدئولوژیک است و برخی از نیروهای ضد چین تا زمانی که به بن بست نرسند تسلیم نخواهند شد. چین باید نهایت تلاش خود را انجام دهد، اما همچنین باید برای پیچیدگی ها و پیچش ها و چرخش های کنونی و آینده روابط چین و اروپا آمادگی کامل داشته باشد. در روزهای اخیر، نیروهای ضد چین در اروپا نیز رشته های خود را سفت کرده اند و نه تنها سر و صدای زیادی ایجاد کرده بلکه به دنبال فرصت هایی برای ایجاد دردسر هستند.
مقامات دولتی در بسیاری از کشورهای اروپایی از برچسب «موضع نرم نسبت به چین» می ترسند. این امر می تواند آنها را در موقعیت منفعل سیاسی قرار دهد، بنابراین آنها اغلب ترجیح می دهند به جای دفاع از منافع ملی، احساسات پوپولیستی را تامین کنند. آنها همچنین ممکن است مجبور به سازش شوند که بدون شک مشکلات غیرضروری برای روابط چین و اروپا ایجاد می کند. برای دستیابی به استقلال استراتژیک در اروپا و توسعه سالم روابط چین و اروپا، به سیاستمداران و استراتژیست های واقعی برای غلبه بر این مخمصه و فراتر رفتن از آن مورد نیاز است.
نخست وزیر لی : بزرگترین خطر عدم همکاری و بزرگترین خطر امنیتی پنهان عدم توسعه است
در تئوری، سوء تفاهم ها و برداشت های نادرست عمدتاً از طریق تقویت ارتباطات و تبادلات قابل حل است و این مهم در مورد روابط چین و اروپا نیز صدق می کند. در طول سفر نخست وزیر لی به اروپا، تمایل شدید چین و اروپا برای برقراری ارتباط و تبادل نظر احساس می شد که این مهم و پایه‌ای برای دیدار دو طرف در نیمه راه است. نخست وزیر لی گفت: بزرگترین خطر عدم همکاری و بزرگترین خطر امنیتی پنهان عدم توسعه است. این اظهارات نخست وزیر چین در اروپا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. افراد عاقل به راحتی می توانند درک کنند که این مهم نشان دهنده موضع و نگرش طرف چینی نسبت به توسعه روابط چین و اروپا است.
به نظر می‌رسد که اکنون بزرگترین مخمصه اروپا همکاری با چین نیست، بلکه این است که همکاری را در کدام حوزه ادامه هد. در واقع هنگامی که همکاری های متقابل سودمند با پانسیاسی شدن، پان ایدئولوژی و پان-امنیتی جایگزین شود، ناگزیر آسیب های اساسی به محیط همکاری وارد می کند. نتیجه نهایی رویارویی سیاسی، معضلات امنیتی و رقابت شریرانه خواهد بود و خواه ناخواه دامنه همکاری بسیار فشرده خواهد شد. این امر بسیار ناراحت کننده خواهد بود. اروپا باید از این منظر به مشکل معرفت‌شناختی «ریسک زدایی» بپردازد و از به کار بردن لغت «ریسک زدایی» برای بیان مفاهیم خطر زدایی و سپس فرصت‌زدایی، همکاری‌زدایی و ثبات‌زدایی و عدم توسعه بپرهیزد.
اصول همکاری برد-برد، جستجوی زمینه های مشترک در عین حفظ تفاوت ها و برابری با یکدیگر را نمی توان تغییر داد
چین در حال تغییر است، اروپا در حال تغییر است و روابط چین و اروپا نیز تغییر می کند. روابط چین و اروپا نه بازگشت به گذشته است و نه می تواند به گذشته برگردد، بلکه به سمت جلو حرکت می کند و حرکت رو به جلو مستلزم تلاش مشترک دو طرف برای کنترل مداوم تغییرات است و راز مدیریت تغییرات، پایبندی به اصول مهمی است که همکاری پایدار بین دو طرف را ممکن ساخته است. به عنوان مثال، اصول همکاری برد-برد، جستجوی زمینه های مشترک در عین حفظ تفاوت ها و برابری با یکدیگر را نمی توان تغییر داد. تا زمانی که این موارد بدون تغییر باقی بمانند، آینده روابط چین و اروپا ارزش چشمگیری دارد.
نظر شما