به گزارش بازار، محسن پیرهادی با بیان اینکه کاهش قدرت خرید، در سال های اخیر طبقه متوسط را از خانه دار شدن دور کرده است، گفت: بر اساس سرشماری سال ۹۵ تنها ۶۰ درصد از مردم کشور داری خانه ملکی هستند و بخش عمده ای از مردم به ناچار اجاره نشینی پناه بره اند.
پیرهادی با بیان اینکه اقدام دولت در تعیین سقف ۲۵ درصدی اجارهبها میتواند برای طیفی از جامعه مستاجران کشور تسکین دهند باشد، اظهار کرد: اما واقع امر این است که با توجه به میزان نرخ تورم در کشور و روند صعودی آن کمتر مالکی به افزایش ۲۰ تا ۲۵ درصدی نرخ اجاره بها رضایت میدهد و متاسفانه شرایط تورمی کشور آنها را به سمت قیمت های واقعی سوق میدهد، به همین دلیل عملا چنین مواردی به دلیل عدم ضمانت اجرایی و بستر واقع بینانه آن در جامعه رعایت نمیشوند و بازهم بار اصلی تورم بر دوش مردم و اجاره نشینان سنگینی خواهد کرد.
این نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی، ادامه داد: در سالهای اخیر، علاوه بر کند شدن شدید تولید و عرضه مسکن، رشد غیرمنطقی قیمت مسکن، قدرت خرید و استطاعت مسکن برای مردم را به شدت کاهش داده و اقشار متوسط و ضعیف جامعه را بیش ازپیش از خانه دار شدن دور کرده است. به همین دلیل درصد کمتری از خانوارها به تهیه مسکن ملکی قادر بوده و بخش عمده آنها به ناچار متقاضی مسکن استیجاری شده و سیلی از مردم به سمت اجاره نشینی پناه بردند که این موضوع خود افزایش مضاعف وبی سابقه اجاره بها را به دنبال داشته است.
کاهش ۱۳ درصدی جمعیت صاحب خانه ها در ۲۰ سال
وی با بیان اینکه در بازه زمانی سال ۸۵ تا سال ۹۵ قیمت مسکن در کشور ۷ برابر شده است، گفت:طبق سرشماری سال ۱۳۷۵ چیزی حدود ۷۳ درصد از مردم دارای خانه ملکی بوده اند، اما این آمار در سال ۱۳۹۵ به ۶۰ درصد رسیده یعنی ۴۰ درصدخانوارها ناگریز از اجاره نشینی هستند و در مقابل با رشد جمعیت و به دلیل ناتوانی مردم از خرید مسکن، اجاره نشینی در این بازه زمانی حدود دو برابر شده است.
پیرهادی با بیان اینکه در بحث اجاره بها مساله اصلی کاهش قدرت خرید مردم در روند صعودی تورم است، ادامه داد: تورم و کاهش قدرت خرید مردم در جای خالی مدیریت دقیق بازار مسکن و ارایه تسهیلات ناچیز از سوی دولت به مردم درحوزه مسکن سبب شده است، بحث مسکن و مدیریت و سامان دهی آن به یکی از مسائل مدیریتی کشور بدل شود.
عدم هدایت نقدینگی به سمت تولید مسکن ارزان و نبود صنعتی سازی خانه و تولید مسکن از مهمترین فاکتورهای عدم توفیق دولت ها در بخش مسکن
وی با بیان اینکه متاسفانه دولت درحوزه تولید مسکن، تسهیلات مناسب مسکن و بالا بردن قدرت خرید مردم موفق نبوده است، افزود: در مقایسه با تسهیلاتی ۷۰ تا ۹۰ درصدی قیمت تمام شده مسکن که اغلب کشورها در اختیار شهروندانشان قرار می دهند، تسهیلات پرداختی در کشورما در حوزه مسکن تقریبا هیچ است و کمکی به بهبود حال مردم در این حوزه نمی کند.
نایب رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی مدیریت و تاخیر در تصمیم گیری، عدم هدایت مدیریت شده نقدینگی به سمت تولید مسکن ارزان ونبود صنعتی سازی خانه و تولید مسکن از مهمترین فاکتورهای عدم توفیق دولت ها در رفع و حتی ساماندهی بحث مسکن در کشور دانست
کاهش قدرت خرید، طبقه متوسط را از خانه دار شدن دور کرده است
پیرهادی افزود : در سالهای اخیر، علاوه بر کند شدن شدید تولید و عرضه مسکن، رشد غیرمنطقی قیمت مسکن، قدرت خرید و استطاعت مسکن برای مردم را به شدت کاهش داده و اقشار متوسط و ضعیف جامعه را بیش ازپیش از خانه دار شدن دور کرده است. به همین دلیل درصد کمتری از خانوارها به تهیه مسکن ملکی قادر بوده و بخش عمده آنها به ناچار متقاضی مسکن استیجاری شده و سیلی از مردم به سمت اجاره نشینی پناه بردند که این موضوع خودافزایش مضاعف وبی سابقه اجاره بها رابه دنبال داشته است.
وی با اشاره به گزارش مرکز آمار در سال ۱۳۹۵ درباره وجود ۲ میلیون ۶۰۰ هزار خانه خالی در کشور، گفت: وجود خانه خالی به منظور نقل و انتقال امری ذاتی در بازار مسکن است. موردی که مسئله خانه خالی را پررنگ میکند، اختلاف آن در ایران با متوسط نرخ آن است که رغبت محتکران را به خرید و نگهداری ملک برای کسب سود و انباشت سرمایه نشان میدهد.
نایب رئیس فراکسیون انقلاب اسلامی، افزود: این خانه ها برای استفاده از بازار کم ریسک و پرسود مسکن خالی است که این مسئله، به کاهش عرضه خانه به منظور بهره برداری و سرمایه ای شدن این کالای مصرفی و به تبع آن رشد قیمت اجاره و افزایش فشار بر مستأجران و فاقدان مسکن ملکی را به دنبال دارد. علاوه براین، خالی ماندن خانه ها به دلیل محبوس شدن حجم عظیمی از سرمایه کشور، به رشد تولید و اشتغال نیز آسیب میرساند.
رشد چهاربرابری خانههای خالی در ۱۰ سال
پیرهادی ادامه داد: بررسی تجارب کشورها نشان میدهد که دولتها برای برقراری ثبات در بازار و کنترل قیمتها از اهرم مالیاتی استفاده میکنند و با سازوکار مشخص برای مالکانی که به قصد کسب سودهای غیرمنطقی به بازار مسکن گام گذاشتهاند، هزینه ایجاد میکنند. این اقدام مالکان دارای تعداد زیاد خانه را به عرضه واحدها یا پرداخت مالیات هدایت میکند که در هر دو حالت برای بخش عمده مردم منفعت خواهد داشت.
این نماینده مردم در مجلس یازدهم تصریح کرد: زمانی اهمیت اخذ مالیات از خانه های خالی دو چندان میشود که طی بازه ۱۰ سال – از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۵– شمار خانه های خالی در کشور چهار برابر شده است و بر اساس گزارش مرکز آمار از ۶۳۳ هزار واحد در سال ۱۳۸۵ به ۲میلیون و ۶۰۰ هزار واحد در سال ۱۳۹۵ افزایش یافته است.
وی تاکید کرد : این رشد چهار برابری در حالی اتفاق افتاده است که با توجه به افزایش سالیانه قیمت مسکن، قیمت مسکن طی این بازه حدودا ۷ برابر شده است و اقشار متوسط جامعه توانایی مالی خود را برای خرید خانه از دست داده و بالجبار به اجاره نشینی روی آورده اند.
وی گفت: باوجود اینکه قانون اخذ مالیات از خانههای خالی از قبل انقلاب درکشور وجود داشته است و چندین بار دچار تغییراتی شده اما تاکنون عملا اجرایی نشده است. آخرین تغییر این قانون مربوط به آذر سال ۱۳۹۹ میشود که در این اصلاحیه ایرادهای اساسی قانون مالیات بر خانه های خالی که منجر به عدم اجرایی شدن آن شده بوده است، مرتفع شد اما به دلیل برخی اهمال کاریها، بستر سازی برای اجرای این قانون مهم و حیاتی و اجرایی شدن آن همچنان معطل مانده است.
نظر شما