بازار؛ گروه بینالملل: قطعا رقابت بین چین و آمریکا برای رهبری صحنه بین المللی به مرحله پیشرفتهای رسیده و پکن و نفوذ روزافزون بین المللی آن به بزرگترین دغدغه سیاست گذاران آمریکایی تبدیل شده است.
با توجه به بیشترین اهمیت استراتژیک که خاورمیانه از آن برخوردار است، صداهایی در واشنگتن بلند میشود که درباره تلاش اژدها برای به ارث بردن نفوذ آمریکا در منطقه هشدار میدهد. برای نمونه، سالها پیش پس از خروج آمریکا از عراق، منافع چین در بغداد به شدت گسترش مییابد که مبتنی بر انرژی برای رفع نیازهای روزافزون این کشور است و پکن همچنین نیروگاهها، کارخانهها و تأسیسات تصفیه آب و همچنین بسیاری از آنها را احداث میکند. دهها قرارداد امضا شده در سالهای اخیر شامل حضور رو به رشد چین در این بخش بوده است.
به نظر میرسد موفقیت چین برای اولین بار در حل بحران خاورمیانه آنهم به وسعت مناقشه عربستان و ایران در حوزه نفوذ انحصاری آمریکا، مرحله جدیدی از دیپلماسی پکن را نشان میدهد. راهی که بیشتر درگیر بحرانهای منطقه و چالشی برای غرب خواهد بود. مانورهای نظامی مشترک بین نیروی دریایی چین، روسیه و ایران در خلیج عمان از ۱۵ تا ۱۹ مارس در چارچوب تقویت حضور پکن در منطقه حساس در جاده ابریشم دریایی برگزار میشود. در واقع، چین از کارآمدی دیپلماسی خود در منطقه قانع نشده و قدرت ناوگان خود را به همراه متحدان روسیه و ایران در دریای عمان به نمایش گذاشت.
بحران یمن و میانجیگری پکن
با این حال، موفقیت چین در دستیابی به یک پیشرفت مهم در تنش بین دو قدرت منطقهای بزرگ در خلیج فارس، راه پکن برای سرمایهگذاری این موفقیت در میانجیگری سایر موضوعات، که شاید برجستهترین آنها جنگ یمن باشد را باز میکند. در حالی که ایران از انصارالله یمن حمایت میکند که کنترل صنعا، پایتخت و بیشتر استانهای شمالی را در اختیار دارند، ارتش سعودی در کنار نیروهای دولتی یمن که کنترل عدن، پایتخت موقت این کشور و بیشتر استانهای جنوبی را در دست دارند، میجنگند.
از زمانی که چین موفق شد عربستان سعودی و ایران را برای از سرگیری روابط دیپلماتیک بین آنها متقاعد کند، راه را برای پایان دادن به جنگ بین دولت یمن و حوثیها کاهش داده است. پس از هشت سال جنگ، هیچ یک از طرفین نتوانسته است با قاطعیت یکدیگر را در یمن شکست دهد. نیروهای دولتی یمن با حمایت ائتلاف عربی هنوز نتوانستهاند وارد صنعا شوند و با تهدید دیگری به نمایندگی از شورای انتقالی جنوب روبرو هستند، در مقابل حوثیها از محاصره رنج میبرند و بحران پزشکی باعث میشود ساکنان مناطق تحت کنترل خود روز به روز به گرسنگی نزدیک شوند. هر گونه توافق بین دولت قانونی و حوثیها برای تقسیم قدرت، به روش توافق طائف (۱۹۸۹) که به جنگ داخلی در لبنان پایان داد، رویکرد جدایی طلبانه شورای انتقالی جنوب را تضعیف و آن را منزوی میکند.
نبرد چین برای تامین نفت
مداخله چین برای پایان دادن به تنشها در خلیج فارس و یمن به همان اندازه که یک ضرورت استراتژیک برای تامین امنیت جاده ابریشم و تامین نفت از طریق تنگه هرمز و باب المندب است، ژست دیپلماتیک نخواهد بود. چین که بزرگترین واردکننده نفت خام در جهان است با بیش از ۱۰ میلیون بشکه در روز، نزدیک به دو سوم نفت مورد نیاز خود را از خلیج فارس از جمله ایران و عراق وارد میکند و بیشتر این محمولهها از تنگه هرمز عبور میکند.
ریاض و تهران با میانگین ۱.۷ میلیون بشکه در روز برای عربستان و ۱.۴ میلیون بشکه در روز برای ایران، دو صادرکننده بزرگ نفت به چین هستند. یعنی حدود یک سوم واردات نفت چین از عربستان سعودی و ایران انجام میشود و همین امر باعث شد پکن وزن دیپلماتیک و اقتصادی خود را در منطقه برای پایان دادن به مناقشه بین دو غول نفتی به منظور جلوگیری از هرگونه درگیری مسلحانه بین آنها بکار بگیرد.
اقدام پکن برای پایان دادن به مناقشه بین ایران و عربستان سعودی، در اصل دفاع از منافع چین است، زیرا دومین اقتصاد بزرگ جهان نمیتواند در صورت یک توافق همهجانبه، حدود دو سوم از عرضه نفت خود را با جنگ در منطقه خلیج فارس از دست بدهد
زمانی که تاسیسات نفتی عربستان در مارس ۲۰۲۲ مورد حمله بزرگ هواپیماهای بدون سرنشین قرار گرفت، باعث کاهش تولید عربستان به میزان حدود ۵.۷ میلیون بشکه در روز یا معادل بیش از نیمی از تولید آن شد. این موضوع به طور غیرمستقیم چین را تحت تأثیر قرار داد. کاهش حجم زیادی از این میزان برای چند هفته و شاید چند ماه حداقل از دو جنبه بر چین تأثیر منفی میگذارد، نخست کاهش عرضه نفت عربستان به بازار تشنه انرژی چین و دوم افزایش قیمت نفت است که بار اقتصاد چین را افزایش میدهد.
اقدام پکن برای پایان دادن به مناقشه بین ایران و عربستان سعودی، در اصل دفاع از منافع چین است، زیرا دومین اقتصاد بزرگ جهان نمیتواند در صورت یک توافق همهجانبه، حدود دو سوم از عرضه نفت خود را با جنگ در منطقه خلیج فارس از دست بدهد. در مقابل، ادامه درگیری ایران و عربستان، چین را به جستجوی بازارهای دیگری سوق خواهد داد که در راس آنها روسیه قرار دارد و تهران و ریاض از دست دادن بزرگترین بازار نفت جهان را تحمل نخواهند کرد. منافع استراتژیک سه کشور، با محوریت عرضه نفت، کلیدواژه ورود چین و اقدام سریع این کشور برای کاهش تنشها بین عربستان سعودی و ایران و تضمین جریان روان نفت از منطقه بود، هرچند که این امر نگرانی ایالات متحده را در مورد نفوذ پکن به حوزه نفوذ خود افزایش داد.
یمن و جاده ابریشم چین
آنچه باعث این باور میشود که چین برای میانجیگری بین طرفهای درگیر خود به یمن میرود، نگاه این کشور به تنگه باب المندب جداکننده دریای سرخ و خلیج عدن است که ۲۰ درصد تجارت جهانی از آن عبور میکند. تنگه بابالمندب در جاده ابریشم دریایی واقع شده است که برای چین اهمیت استراتژیک دارد و همین امر توضیح دهنده ایجاد اولین پایگاه نظامی این کشور در خارج از کشور در جیبوتی بوده که مشرف به تنگه از کرانه باختری است. البته یمن، واقع در کرانه شرقی هنوز زیر آتش جنگ است.
در واقع، درگیری در یمن کشتیهای باری تجاری و کشتیهای نظامی نیروی دریایی عربستان و بمباران بنادر نفتی یمن مشرف به خلیج عدن و دریای سرخ را تهدید میکند. این وضعیت متشنج در دریای سرخ، خلیج عدن و تنگه باب المندب که همگی گذرگاههایی برای عبور کشتیهای باری چینی هستند مورد قبول پکن نیست، زیرا تشدید جنگ یمن «ابتکار کمربند و جاده» را تهدید میکند.
تمایل چین به ایمن سازی جاده ابریشم دریایی این کشور را به درگیر شدن بیشتر در مشکلات منطقه سوق میدهد و آنچه به آن در حل بحرانهای خاورمیانه کمک میکند این است که این کشور به اولین شریک تجاری برای اکثر کشورهای منطقه تبدیل شده است
مداخله چین برای حل بحران یمن به همان اندازه که برای ایمن کردن خطوط تجارت دریایی خود که اقتصادش بر آن استوار است و در حال آماده شدن برای پیشی گرفتن از ایالات متحده در سال ۲۰۳۰ است، یک ضرورت خواهد بود. چین توسط ناوگان آمریکایی در دریای چین شرقی، دریای چین غربی، تنگه مالاکا (بین سنگاپور، مالزی و اندونزی) و همچنین جزایر آندامان هند و نیکوبار احاطه شده است. با این وجود، چین میتواند این دریاها، جزایر و تنگهها را با اتصال خطوط نفتی به بنادر میانمار مشرف به خلیج بنگال یا باز کردن یک مسیر عرضه از طریق بندر گوادر پاکستان مشرف بر دریای عرب دور بزند.
در مجموع، تمایل چین به ایمن سازی جاده ابریشم دریایی این کشور را به درگیر شدن بیشتر در مشکلات منطقه سوق میدهد و آنچه به آن در حل بحرانهای خاورمیانه کمک میکند این است که این کشور به اولین شریک تجاری برای اکثر کشورهای منطقه تبدیل شده است.
نظر شما