بازار؛ گروه بین الملل: اقتصاد افغانستان تقریباً ناچیز است. تولید ناخالص داخلی این کشور، در زمان حضور نیروهای بینالمللی (در سال ۲۰۲۰)، به حدود ۱۹.۸ میلیارد دلار آمریکا رسید، در حالی که تجارت خارجی آن در سال ۲۰۱۹ حدود ۹.۵ میلیارد دلار آمریکا بود.
با این حال طی سالها، ایران روابط تجاری خود را با افغانستان توسعه داده و به یکی از بزرگترین صادرکنندگان به این کشور تبدیل شده به طوری که افغانستان سومین مقصد صادرات ایران است.
تجارت بین ایران و افغانستان پس از رشد تولید ناخالص داخلی ایران در دوره ۲۰۱۵-۲۰۱۷ پس از امضای توافق هسته ای با جامعه بین المللی گسترش یافت. اما تجارت دوجانبه از سال ۲۰۱۸ به چند دلیل کاهش یافته است، از جمله خروج ایالات متحده از توافق هسته ای، تحریم های بعدی علیه ایران و بدتر شدن تولید ناخالص داخلی ایران به نصف رقم ثبت شده در سال ۲۰۱۶. در نتیجه، صادرات ایران به افغانستان به میزان قابل توجهی کاهش یافت.
مبادلات تجاری بین ایران و افغانستان علیرغم تلاش های متعدد برای ارتقاء آن کاهش یافت. ایران تلاش کرده است تا کالاهای صادراتی را متنوع کند، بازارهای مرزی را تقویت کند و سرمایهگذاریهای ایرانیان در صنایع کوچک و متوسط در افغانستان را افزایش دهد.
همچنین تلاش کرد تا توافق ایران، هند و افغانستان برای بهره برداری از بندر چابهار برای صادرات کالا به افغانستان را تسریع بخشد. با این حال، پس از خروج آمریکا از افغانستان، صادرات ایران به این کشور به سیر نزولی خود ادامه داد و در سال ۲۰۲۰ تنها به ۱.۷ میلیارد دلار رسید.
اهمیت افغانستان برای ایران بخشی از نقشه تجاری است که شامل قدرت های کلیدی منطقه ای، یعنی چین، هند و پاکستان است. روابط تجاری ایران و همسایه شرقی آن نشان دهنده وضعیت اقتصادی ایران است. تلاش برای بازگشت به توافق هستهای، لغو تحریمها و جوانسازی اقتصاد ایران، شرط لازم برای ارتقای روابط اقتصادی با افغانستان بدون توجه به اینکه چه کسی کشور را کنترل میکند، است
برای ایران، چین و پاکستان بازیگران اصلی شکل دهنده تجارت با افغانستان هستند. با وجود اختلافات مرزی بین افغانستان و پاکستان، ظهور طالبان به عنوان متحد پاکستان، موانع تجاری بین دو کشور را برطرف خواهد کرد. مبادلات تجاری بین دو طرف رشد خواهد کرد و بخش بزرگی از تجارت بینظم پایان خواهد یافت.
بر این اساس، ایران باید تا حد امکان قدرت خود را برای رقابت با طرف پاکستانی در جبهه های اقتصادی یا سیاسی حفظ کند. آنها همچنین باید چین را متقاعد کنند که وارد یک پروژه اقتصادی یکپارچه متناسب با منافع اقتصادی ایران شود. به عبارت دیگر، آنچه ایران باید انجام دهد این است که افغانستان را «مجموعه ای از شرایط در نظر بگیرد که در آن چین در مقام رئیس و پاکستان جایگاه رقیب اصلی را داراست.
ادامه اعمال تحریم ها بر اقتصاد ایران، صادرات ایران به افغانستان را از ۳ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۸ به تنها ۱.۷ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۰ رساند و توانایی رقابت با پاکستان را تضعیف کرد. بر این اساس، تحریم ها عامل اصلی کاهش مبادلات تجاری با همسایه شرقی بوده است. این عامل بیش از تغییر نظام سیاسی کابل بر روابط تجاری بین دو کشور تأثیر دارد.
جدای از تأثیرات میان مدت و بلندمدت، تهران باید آمادگی داشته باشد تا در کوتاه مدت به دلیل ورود بازیگران جدید به این کشور بحران زده و وخامت اوضاع، افت مجدد مبادلات تجاری با افغانستان را مهار کند. ساختار اقتصادی افغانستان و آمارهای گمرک ایران حاکی از آن است که صادرات کشور در شش ماهه نخست سال جاری نسبت به سال قبل ۱۰ درصد کاهش داشته است.
ایران تسلط نسبی بر صادرات انرژی و سوخت، هم بر برق و هم بر بنزین دارد. با این حال، آینده این بخش به پویایی های دیگری از جمله توانایی ایران در حفظ ظرفیت تولید و صادرات برق و بنزین و رفتار بازیگران جدید بستگی دارد. همچنین به آینده برخی پروژه های بلندپروازانه از جمله پروژه تاپی برای انتقال گاز از ترکمنستان به هند و پاکستان از طریق افغانستان و پروژه CASA-۱۰۰۰ برای انتقال برق از آسیای مرکزی به افغانستان بستگی دارد.
روابط افغانستان و ایران در دراز مدت به آینده بندر چابهار و پروژه کریدور چابهار برای انتقال کالا به افغانستان بستگی دارد. پروژه چابهار منافع اقتصادی زیادی برای ایران دارد و منافع استراتژیک و ژئواکونومیک زیادی برای توسعه روابط با شرق و آسیا دارد. با این حال، این پروژه در آینده به دلیل برنامه های متناقض بازیگران تأثیرگذار در افغانستان جدید، در معرض تهدیدات وجودی قرار خواهد گرفت.
نظر شما