بازار، گروه استانها: پروژههای نیمه تمام استان سمنان بسیار زیاد هستند. طرحهایی که از دولت اول احمدی نژاد کلنگزنی شده و همچنان هستند و هر سال به تعداد آنها هم افزوده شده است این رویه در دولت روحانی و دیگران هم تداوم داشت تا روز به روز بر طرح های نیمه تمام استان افزوده شود.
مشکل این طرحها اما این است که اگر روز نخست با تامین اعتبار و برنامهریزی صحیح و مدیریت درست در سایه دانش برنامهریزی، کارها صورت میگرفت می توانستیم شاهد تکمیل طرحهایی مانند ورزشگاه ۱۵ هزار نفری و پنج هزار نفری و ... با سه میلیارد تومان اعتبار باشیم طرحهایی که حالا بعد از یک و نیم دهه حتی با ۹۰ میلیارد تومان هم به اتمام نمیرسند و این مصداق بارز اتلاف منابع است.
برای اتلاف منابع اما چند دلیل نیز ذکر میشود که نخستین آنها سوء مدیریت است. مدیریتی که فقدان برنامهریزی در آن به وضوح دیده میشود و گرفتاریهای آن مستقیماً برای مردم است. ما در استان سمنان طرحهایی داریم که از سال ۸۴ تاکنون افتتاح نشده و در مقاطعی برای آن اعتبار هم گذاشته شده است. مثلا طرح های راهسازی که دست کم در چهار مقطع چهار بار اعتبار برایشان گذاشته شد اما هنوز افتتاح نشده اند.
دیگر عامل این اتلاف منابع تورم است زیرا وقتی طرحی در زمان مقرر تکمیل نمی شود، مشمول تورم شده و روز به روز گرانتر و پرهزینهتر میشود و این خود باعث طولانیتر شدن عمرشان خواهد شد و در این مورد هم ضرر مستقیم آن برای مردمی است که قرار بود از این طرح ها منتفع شوند. اما راهکار برون رفت از این اتلاف منابع چیست؟ اصلا چرا منابع ما در استان هدر می روند؟ با امیرحسین طوسی کارشناس برنامه ریزی و اقتصاد به گفتگو نشستیم.
* درباره هدر رفت منابع بگویید
یکی از مشکلات ما در استان سمنان هدر رفت اعتبارات است پروژه های نیمه تمام در استان سمنان که عمرشان بالای ده سال است، فراوان وجود دارد و مشکل اینجا است که برای این طرح ها همیشه اعتبارات گذاشته شده و برای مثال عنوان شده که تا پایان سال افتتاح می شوند اما به دلیل هدر رفت اعتبارات هرگز این طرح ها راه اندازی نشده و باز سال آتی اعتبارات بیشتری را بلعیده اند.
برای اتلاف منابع اما چند دلیل نیز ذکر می شود که نخستین آنها سوء مدیریت است
این به معنای ساده تعریف اتلاف و هدر رفت اعتبارات است علت اصلی این موضوع فقدان برنامه ریزی مدون در استان سمنان در بخش اقتصادی و برنامه ریزی است. ما در واقع کسانی را که برنامهریزی کنند تا یک طرح چطور پیش برود نداریم کسانی که به ما بگویند که این طرح چه میزان اعتبار میخواهد و اگر مقدار مشخصی از اعتبار در اختیار این طرح قرار گیرد، شاهد افتتاح آن خواهیم بود.
* اتلاف منابع مصادیقی هم دارد؟ و دلایل آن چیست؟
بله؛ وقتی یک طرح مثلا ورزشگاه یک روگذر و ... برای مکانی مصوب و مطالعات آن آغاز میشود به هر روی مقدار مشخصی اعتبار می خواهد و وقتی آن اعتبار تامین می شود اما طرح افتتاح نمیشود مشخص است که این اعتبارات هدر رفت و اتلاف دارد و این یکی از اصلیترین عوامل نیمهکاره مانده طرحهای اقتصادی و عمرانی در استان سمنان است، طرحهای بسیاری در استان وجود دارد که بارها و بارها برایشان اعتبار گذاشته شده اما هنوز نیمه تمام هستند.
اتلاف اعتبارات دو دلیل دارد نخست فقدان برنامه ریزی و ناکارآمدی مدیریت بودجه و اعتبارات و دوم تورم؛ مورد نخست در استان سمنان به وضوح دیده میشود. متاسفانه اتلاف بیتالمال در استان نه تنها یک مورد منفی نیست بلکه روتین هم شده است. ما ورزشگاه شاهرود، سد مجن، روگذر شهرک صنعتی سمنان، منطقه اقتصادی گرمسار، مصلاهای شاهرود و سمنان و ... را داریم که مصداق بارز اتلاف اعتبارات هستند. طرحهایی که اگر در زمان خود به اتمام می رسیدند مثلا ۱۰ میلیارد تومان اعتبار می خواستند اما امروز با ۳۰۰ میلیارد تومان هم نمی توان آنها را به اتمام رساند.
موضوع بعد تورم است که وقتی با تعلل مدیران همراه می شود فاجعه میآفریند. ورزشگاهی که اعتبارات آن سه میلیارد تومان بود حالا با ۹۰ میلیارد تومان هم به بهرهبرداری نخواهد رسید و دلیل عمده آن هم گرای مصالح، دستمزد، کارگر، حمل و نقل و ... نسبت به روز نخست کلنگ زنی طرح است.
* این موضوع چه ضرری دارد؟
فقدان برنامه ریزی مدون در کنار اعتبارات ضربات مهلکی را به طرحها میزند و مردم متضرر اول و آخر آن خواهند بود موضوع دیگری که باید در اینجا به آن پرداخت این است که بر حسب یک قانون نانوشته، یک پروژه در صورت طولانی شدن، سنگین شده و افتتاح آن بسیار دشوار می شود. در واقع شما اگر یک طرح که برآورد اولیه آن سه ساله است را در زمان مقرر با نهایتاً شش ماه تا یک سال تاخیر افتتاح کردید که طرح انجام میشود اگر نکردید این طرح به ازای هر ماه یک سال از موعد افتتاح خود دور می شود به طوری که طرح های ده ساله اصلا افتتاح نمیشوند.
تورم وقتی با تعلل مدیران همراه می شود فاجعه می آفریند
مهمترین مشکل اینجا است که وقتی شما ورزشگاهی را در دولت نهم کلنگزنی کرده و ساخت آن را آغاز کردید و حالا بعد از یک و نیم دهه همچنان افتتاح نشده، در واقع اعتماد عمومی و اعتماد سرمایه گذاران و پیمانکاران و ... را از دست دادهاید اما از آن بدتر این است که اگر همین امروز این ورزشگاه شما افتتاح شود در روز اول ۱۵ سال عمر دارد! شگفت اور این است که هیچ مدیری هم موضوع اتلاف منابع را گردن نمی گیرد طرح در زمان فردی کلنگ زنی شده اما ده سال است که به اتمام نرسیده و بعضاً همین فرد در پست بالاتری حضور دارد به جای اینکه پاسخگو باشد.
اگر عمر مفید یک ساختمان یک سازه را مثلا ۴۰ سال بگیریم شما در روز اول افتتاح ۱۵ سال از آن را از دست داده اید چرا که بتون های آن مثلا در سال ۸۵ ریخته شده و روسازی آن در سال ۱۴۰۰ در نتیجه این ساختمان یک چهارم عمر خود را همین حالا کرده است و این به نظر می رسد بزرگترین مشکلی باشد که اتلاف منابع و اعتبارات پدید می آورند.
* آیا فقط درباره طرح های اقتصادی باید گفت اتلاف صورت گرفته است؟
خیر؛ ما در ترک فعل ها هم شاهد اتلاف منابع هستیم مثلا جنگل ابر شاهرود ثبت جهانی است اما سال ها است که دست روی دست گذاشتهایم و حتی یک طرح جامع گردشگری خشک و خالی هم نداریم این برهه زمانی که مردم، اقتصاد محلی، اقتصاد استانی و کشور، گردشگری و ... از عدم بهره برداری داشته های گردشگری سود نمیکند، خودش خیانت است و مصداق اتلاف منابع محسوب میشود.
گاهی ضرر کردن فقط سود نکردن نیست گاهی محروم شدن از سودی که می توانید کنید هم ضرر محسوب میشود. این موضوع اما مشخص میکند که مسئولان ما اصلا هیچ برنامهای برای توسعه اقتصادی و بهره مندی از داشته ها ندارند و این ترک فعل به وضوح مصداق بارز اتلاف منابع است. وقتی شما یک طرح را تمام نکرده طرح دومی را ایجاد میکنید مصداق بارز هدر رفت منابع هستید چرا که با همان منابع می توانید طرح شماره یک را تکمیل کنید.
متاسفانه اتلاف بیت المال در استان نه تنها یک مورد منفی نیست بلکه روتین هم شده است
اگر شما بین شرق و غرب استان بین شمال و جنوب و بین شهر و روستا تفاوت قائل می شوید شما مصداق بارز هدر رفتن منابع محسوب می شوید و این نارضایتی در جامعه ایجاد می کند جامعه ای که می تواند از چیزی بهرهمند شود اما محروم مانده است چرا که مسئولان ما اصلا نمیدانند برنامهریزی چیست؟ آن کسی هم که می داند چیست اقدام به این کار نمیکند چرا که فکر میکند برنامه را کسی جز او نمی تواند اجرا کند و در سیستم دولتی هر لحظه ممکن است فرد تغییر کند. دوم اینکه مدیران ترجیح میدهند کارهایی کنند که در چشم دیده شود و مثلا برنامه ریزی به واسطه اینکه در دراز مدت جواب میدهد، کار چشم گیری نیست در نتیجه کمتر سمت آن میروند.
* راهکار چیست؟
راهکار برون رفت از این مشکل این است که اولا مسئولان تا مدتها وعده تکمیل هیچ طرحی را ندهند از سوی دیگر برنامهریزی مدون باید صورت گیرد تا شما در یک طرح تقویم عملیاتی داشته باشید موضوع دیگر این است که باید مدیریت مستمر و پیوسته باشد و با تغییر اتوبوسی افراد به هیچ جا نخواهید رسید و دست آخر برون سپاری و واگذاری طرحها به بخش خصوصی و کمک گرفتن از نمایندگان برای تامین اعتبار می تواند مفید باشد. راهکار دیگر این است که دولت از متخصصان بخواهد که به کمک بیایند برنامه بدهند اما متاسفانه این کار هم صورت نمیگیرد.
نظر شما