توحید ورستان؛ بازار: برای اولین بار در ۲۰ سال گذشته، ارزش یورو و دلار برابر شدند و این نشان میدهد که بازار معتقد است حمله روسیه به اوکراین باعث رکود شدید اقتصاد اروپا خواهد شد.
در حال حاضر ۱ یورو برابر با ۱ دلار آمریکا است و با این تغییر، کسبوکارها و مصرفکنندگان اروپایی هزینه بیشتری برای کالاها و خدماتی که وارد میکنند پرداخت خواهند کرد و در عین حال شاهد کاهش فوری قیمت صادرات اروپا در بازارهای جهانی خواهند بود.
از اوایل فوریه که ارزش یورو بیش از ۱.۱۳ دلار بود که به شدت کاهش یافته است. ترس از اینکه روسیه، تامین کننده اولیه انرژی اتحادیه اروپا، صادرات گاز خود را به طور کامل در پاسخ به تحریمهای غرب قطع کند، باعث شده است که این رکود در هفتههای اخیر سرعت بیشتری بگیرد.
اکنون ۱۲ کشور اتحادیه اروپا کاهش کامل یا جزئی گاز روسیه را تجربه کردهاند. همچنین برای تعمیر و نگهداری برنامه ریزی شده ۱۰ روزه، عرضه خط لوله نورد استریم ۱ در اوایل این هفته به حالت تعلیق درآمد. مشخص نیست که آیا کرملین دستور خواهد داد که این تعلیق تا آن تاریخ ادامه یابد و به طور نامحدود ادامه یابد. برونو لومر، وزیر دارایی فرانسه، گفته است: خود را برای قطع کامل گاز روسیه آماده کنیم.
البته ارزش یورو در نوامبر ۲۰۰۲ برابر ۰.۹۹ دلار بود. با این حال، حمله همه جانبه روسیه به اوکراین اوضاع را تغییر داده و شدیدا به اقتصاد اتحادیه اروپا آسیب وارد کرده است. قیمت گاز در نتیجه اختلال در بازارهای انرژی به بالاترین حد خود رسیده است. این شوک غیرمنتظره هم به کاهش مداوم فعالیتهای اقتصادی و هم منجر به رکوردشکنی تورم در سراسر منطقه یورو شده که در مجموع ۸.۶ درصد در ژوئن بوده است. بانک مرکزی اروپا در تلاشی برای مهار تورم نرخ بهره را افزایش داده است و در آینده نیز با بدتر شدن اوضاع، قصد دارد این کار را انجام دهد.
با تکمیل فرآیند پیوستن کرواسی به منطقه یورو و تبدیل شدن به بیستمین کشور عضو اتحادیه اروپا که ارز مشترک را اعمال میکند، یورو و دلار به برابری رسیدهاند. انتظار میرود کمیسیون اروپا یک تجدید نظر نزولی جدید در چشم انداز اقتصادی به روز شده خود اعلام کند. بروکسل عمداً از هرگونه پیش بینی قطعی در مورد رکود قریب الوقوع فعلا خودداری کرده و همچنان خوشبین است که منطقه یورو به اندازه کافی قوی باشد تا بتواند در برابر اختلالات ناشی از درگیری در اوکراین و موضوع انرژی مقاومت کند.
افزایش ارزش دلار به چه معناست؟
شاخص دلار آمریکا که ارزش پول آمریکا را در برابر شش ارز اصلی خارجی اندازه گیری میکند، امسال با جهش ۱۲ درصدی به بالاترین سطح در دو دهه اخیر رسیده است. ارزش دلار آمریکا به اندازهای افزایش یافته است که برای اولین بار در ۲۰ سال گذشته تقریباً از نظر ارزش با یورو برابری میکند. این روند به شرکتهای آمریکایی آسیب میزند چون کالاهای آنها برای خریداران خارجی گرانتر میشود و اگر صادرات ایالات متحده تضعیف شود، اقتصاد ایالات متحده نسبت به گذشته بیشتر تضعیف خواهد شد.
با این حال، یک جنبه مثبت نیز برای آمریکاییها وجود دارد: پول قویتر باعث فروکش کردن تورم سرسامآور میشود، چون طیف وسیعی از کالاهایی که به ایالات متحده وارد میشوند - از جمله اتومبیل، رایانه، اسباببازی و تجهیزات پزشکی - ارزانتر میشوند. همچنین دلار تقویت شده برای گردشگران آمریکایی که از اروپا بازدید میکنند، مفید خواهد بود.
دلار عمدتاً به این دلیل در حال افزایش است که فدرال رزرو نرخ بهره را با شدت بیشتری نسبت به بانکهای مرکزی سایر کشورها افزایش میدهد. افزایش نرخ فدرال رزرو باعث افزایش بازده اوراق خزانهداری ایالات متحده میشود، بنابراین سرمایه گذاران سایر نقاط جهان که به دنبال بازدهی هستند را جذب میکند. این افزایش تقاضا برای اوراق بهادار دلاری، به نوبه خود ارزش دلار را افزایش میدهد.
امسال، ارزش یورو به دلیل ترس فزاینده از رکود در ۱۹ کشوری که از این ارز استفاده میکنند، مدام کاهش یافته است. همچنین جنگ در اوکراین بهای نفت و گاز را افزایش داده و به مصرف کنندگان و شرکتهای اروپایی آسیب رسانده است. به ویژه، کاهش اخیر عرضه گاز روسیه باعث افزایش سرسامآور قیمتها شده و نگرانیها از قطع کامل گاز را افزایش داده است که میتواند دولتها را مجبور به سهمیه بندی انرژی کند. اقتصاددانان بانک برنبرگ محاسبه کردهاند که با نرخهای فعلی مصرف، هزینه اضافه شده ۲۲۰ میلیارد یورو (۲۲۴ میلیارد دلار) در طی ۱۲ ماه یا ۱.۵ درصد از تولید اقتصادی سالانه خواهد بود.
بانک مرکزی اروپا اعلام کرده است که نرخ بهره خود را در جلسه پایانی ماه جاری، یک چهارم واحد و احتمالاً تا نیم واحد در ماه سپتامبر افزایش خواهد داد. باید توجه داشت که یورو ضعیف با گرانتر کردن واردات اروپا، فشارهای تورمی را افزایش میدهد.
افزایش ارز دلار دورنمای اقتصادی ایالات متحده را پیچیده میکند. دلار قویتر، کالاهای خارجی را برای آمریکاییها ارزان تر میکند و فشارهای تورمی را تا حدودی کاهش میدهد. براساس محاسبات اقتصاددانان، افزایش ۱۰ درصدی دلار در برابر ارزهای شرکای تجاری در سال گذشته، تورم را حدود ۰.۴ درصد کاهش داد. اگرچه این رابطه «معنیدار» است، اما باید توجه داشت که قیمتهای مصرفکننده در سال گذشته ۸.۶ درصد افزایش یافته که بزرگترین افزایش سالانه از سال ۱۹۸۱ تاکنون است.
یک ارز قویتر به شرکتهای آمریکایی در خارج از کشور آسیب میزند و سود شرکتهای چند ملیتی را که به فروش خارج از کشور متکی هستند، از بین میبرد. دلار قویتر باعث میشود درآمد خارجی آنها وقتی به دلار تبدیل شود و آن را به ایالات متحده بیاورند، کمتر ارزش شود. به عنوان مثال، مایکروسافت ماه گذشته چشم انداز درآمدی آوریل تا ژوئن خود را به دلیل نوسان نرخ ارز کاهش داد.
در مجموع، قویتر شدن دلار بر رشد اقتصادی آمریکا تأثیر میگذارد چون منجر به کاهش صادرات، افزایش واردات و در نتیجه کسری تجاری بیشتر میشود. براین اساس، شکاف تجاری فزاینده، ۳.۲ واحد درصد از رشد اقتصادی ایالات متحده در دوره ژانویه تا مارس کاهش داد که دلیل اصلی کاهش تولید ناخالص داخلی کشور در سه ماهه اول بود.
دلار؛ خطرناکترین سلاح
قدرتمندترین سلاح جنگی آمریکا شلیک نمیکند، پرواز نمیکند و منفجر نمیشود یا یک زیردریایی، هواپیما، تانک یا لیزر نیست؛ بلکه قدرتمندترین سلاح استراتژیک آمریکا امروزه دلار است. در واقع، ایالات متحده از دلار برای پاداش دوستان و تنبیه دشمنان استفاده استراتژیک میکند. استفاده از دلار به عنوان یک سلاح محدود به جنگهای تجاری و جنگ ارزی نمیشود. دلار را میتوان برای تغییر رژیم با ایجاد تورم فوق العاده و نارضایتی داخلی در کشورهای مورد هدف ایالات متحده مورد استفاده قرار داد.
دلار حدود ۶۰ درصد از ذخایر جهانی، ۸۰ درصد از پرداختهای جهانی و تقریبا ۱۰۰ درصد از معاملات جهانی نفت را تشکیل میدهد. بانکهای اروپایی که وامهای دلاری به مشتریان میدهند، مجبورند برای تامین مالی این بدهیها، وام دلاری بگیرند. به طور خلاصه، دلار تامین کننده اکسیژن برای تجارت جهانی است و ایالات متحده می تواند هر زمان که بخواهد اکسیژن شما را قطع کند. فهرست راههایی که از طریق آنها میتوان دلار را به سلاح تبدیل کرد، گسترده است. ایالات متحده از دلار استفاده میکند تا دشمنان خود را در صورت تمایل به مبادله کالاهای خام یا بازار سیاه وادار کند.
نمونههایی از استفاده ایالات متحده از این تسلیحات مالی در همه جا وجود دارد که نمونه اخیر آن، تحریمهای سختگیرانه اعمال شده علیه روسیه در پی تهاجم اخیر این کشور به اوکراین است. آمریکا پس از الحاق کریمه در سال ۲۰۱۴ و حمله به شرق اوکراین، روسیه را تحریم کرد. ایالات متحده از سال۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ یک جنگ مالی تمام عیار با ایران به راه انداخت که منجر به سقوط بانکی، تورم شدید، کاهش ارزش پول محلی و ناآرامی اجتماعی شد. همچنین ایالات متحده مجازاتهای سختی را برای چین به دلیل سرقت مالکیت معنوی اعمال کرد. دیگر قربانیان آشکار تسلیحات مالی آمریکا، کره شمالی، سوریه، کوبا و ونزوئلا هستند.
موارد اشاره شده در روند عادی تجارت و مالی رخ ندادهاند. تحریمهای روسیه، ایران و سایر تحریمهای ذکر شده صراحتاً ژئوپلیتیکی هستند، در حالی که تحریمهای چین تا حدی ژئواستراتژیک هستند که ایالات متحده و چین برای برتری فناوری در قرن بیست و یکم رقابت میکنند. اما هیچ یک از این تحریمها بدون استفاده از دلار و سیستم پرداخت دلاری موثر و حتی ممکن نخواهد بود.
با این حال برای هر عمل یک واکنش وجود دارد. دشمنان آمریکا متوجه شدهاند که در برابر تحریمهای دلاری چقدر آسیب پذیر هستند و حالا دنیایی را متصور هستند که در آن دلار ذخیره و ارز اصلی تجارت نیست. در درازمدت، روسیه، چین، ایران و سایرین به طور مستقیم در حال ایجاد و پیاده سازی ارزهای غیردلاری و سیستمهای پرداخت مستقل هستند. بطوریکه ولادیمیر پوتین در نشست اخیر بریکس یک ارز ذخیره جدید را پیشنهاد کرد.
حتی اروپا نیز نشانههایی از خود نشان میدهد که میخواهد از هژمونی دلار بگریزد. وزیر امور خارجه آلمان خواستار یک سیستم پرداخت جدید مبتنی بر اتحادیه اروپا مستقل از ایالات متحده و سوئیفت شده که شامل پرداخت دلاری نخواهد شد.
سوئیفت کانون شبکه مالی جهانی است. تمام بانکهای بزرگ با استفاده از سیستم پیام سوئیفت، تمام ارزهای اصلی را انتقال میدهند و از همین روی قطع ارتباط یک ملت با سوئیفت مانند برداشتن اکسیژن آن است.
ایالات متحده قبلاً ایران را از سیستم پرداخت دلاری (Fedwire) که تحت کنترل خود است منع کرده بود، اما ایران برای حفظ وصول ارز برای صادرات نفت، برای انتقال یورو و ین به سوئیفت روی آورد. در سال ۲۰۱۲، آمریکا با موفقیت ایران را از سوئیفت خارج کرد که نمیتوانست پول نفت خود را با ارزهای رایج دریافت کند. البته، ایالات متحده روسیه را پس از تهاجم فوریه به اوکراین از سوئیفت منع کرد.
اما در درازمدت، این احتمال وجود دارد که جهان به طور کلی از دلار دور شود و به سمت جایگزینهایی از انواع مختلف، از جمله سیستمهای پرداخت جدید و ارزهای دیجیتال، احتمالاً با پشتوانه طلا، سوق میدهد. نتیجه این است که جهان به دنبال دور شدن از سلطه دلار در امور مالی جهانی است.
نظر شما