توحید ورستان؛ بازار: روز گذشته ولادیمیر نوروف، خبرگزاری اسپوتنیک روسیه به نقل از سرپرست وزارت خارجه ازبکستان که کشورش ریاست دوره ای این سازمان را بر عهده دارد، اعلام کرد که در سال جاری میلادی عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای پذیرفته خواهد شد. یک یادداشت نیز درباره وظایف ایران به عنوان عضو سازمان همکاری شانگهای در سمرقند به امضا خواهد رسید.
گنجاندن ایران در سازمان همکاری شانگهای پیامدهای مهمی برای سازمانی دارد که عمدتاً یک سازمان آسیای مرکزی است. در زمان انزوای بین المللی، تهران امیدوار است که عضویتش فرصتهایی را برای گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای منطقه باز کند. همچنین ایران با داشتن دو عضو سازمان همکاری شانگهای در شورای امنیت سازمان ملل متحد، امیدوار است در مورد موضوعاتی مانند رفع تحریمها با همدلی بیشتری روبرو شود.
سازمان شانگهای از ساختار نمادین تا اهدافی بلندپروازانه
سازمان همکاری شانگهای در سال ۲۰۰۱ با اهداف محدود اما حیاتی برای اعضای خود یعنی مبارزه با به اصطلاح «سه شر»؛ افراط گرایی، تروریسم و جدایی طلبی تاسیس شد که آن زمان تهدیدات جدی برای چین، روسیه و جمهوریهای آسیای مرکزی بود.
البته سازمان وظایف خود را گسترش داده است تا شامل همکاریهای اقتصادی متوسط و توسعه انرژی و مهمتر از همه حفظ سیستمهای سیاسی کشورهای عضو و حمایت از نوع جدیدی از روابط بین المللی باشد که عمدتاً در مخالفت با هژمونی و یکجانبه گرایی ایالات متحده است.
پکن در دو دهه گذشته دامنه و نفوذ خود را در سراسر آسیای مرکزی، دریای جنوب آسیا و به طور فزایندهای در خاورمیانه گسترش داده است. سازمان همکاری شانگهای به چین در تامین منابع انرژی مهم از طریق اوراسیا کمک کرده است، البته طرح «ابتکار کمربند و جاده» برنامههای ژئواکونومیکی و ژئوپلیتیکی چین را گسترش داده و به طور مستقیم موقعیت ایالات متحده در منطقه را به چالش کشیده است.
البته بسیاری از کارشناسان وجود این سازمان را نمادین میدانند و شاید هدف اعضای موسس نیز همین بوده است. وضعیت نمادین سازمان همکاری شانگهای به این معنی است که آنها هنوز هیچ موضوعی را فراتر از هماهنگی تلاشها برای مبارزه با «سه شر» نمیدانند.
باید منتظر ماند و دید که آیا این سازمان برنامه خود را برای ایفای نقش برجستهتر در مسائل امنیتی و اقتصادی آینده که آسیای جنوبی، آسیای مرکزی و خاورمیانه را به هم متصل میکند، بازتعریف خواهد کرد یا خیر. این برنامه شامل توسعه انرژی، ثبات افغانستان و ارتباطات زیرساختی است که اوراسیا، آسیای جنوبی و خاورمیانه را به هم پیوند میدهد.
این سازمان، ۴۰ درصد از جمعیت جهان و ۲۰ درصد از تولید ناخالص داخلی آن را به خود اختصاص داده است، و در واقع به همان اندازه قوی و فعال است که اعضای اصلی آن یعنی، روسیه، چین و تا حدی هند میخواهند. تبدیل پتانسیل سازمان به سیاست مشخص و همکاری عمیقتر به میزان همگرایی منافع داخلی و کشورهای عضو و همچنین فشارها و فرصت های خارجی بستگی دارد. با توجه به تنوع آسیای مرکزی، آسیای جنوبی و خاورمیانه و همچنین منابع قابل توجهی که برای مقابله با مسائل منطقهای مورد نیاز است، این موضوع قابل درک است.
یک نقش بالقوه بزرگ برای سازمان همکاری شانگهای در کمک به ثبات پس از جنگ در افغانستان خواهد بود، که طی آن گروه تماس سازمان همکاری شانگهای-افغانستان که در سال ۲۰۰۵ تأسیس شد، ممکن است نقش فعالتری ایفا کند. چین به دنبال تعهدات دولت طالبان برای ممانعت از استفاده گروههای جدایی طلب اویغور مانند جنبش اسلامی ترکستان شرقی از افغانستان به عنوان پایگاهی برای بیثبات کردن استان سین کیانگ است.
موانعی که برطرف شد
تهران سازمان همکاری شانگهای را باشگاه کشورهایی میداند که با ایالات متحده مخالف هستند و در عین حال چندقطبی در نظام بین الملل را ترویج میکنند. به عقیده ایرانیان، عضویت کامل در این بلوک اوراسیا میتواند به جمهوری اسلامی کمک کند تا در برابر آمریکا تعادل برقرار کند و با تأثیر تحریمها و تهدیدهای نظامی بیشتر واشنگتن مقابله کند. در واقع، در سطح دوجانبه، ایران در حال حاضر روابط نزدیکی با روسیه و چین دارد که نقشهای اصلی در سازمان همکاری شانگهای دارند.
هنگامی که رئیس جمهور پیشین ایران، حسن روحانی در ۱۴ ژوئن ۲۰۱۳ روی کار آمد، به نظر میرسید که موانع قبلی (به ویژه تحریم های سازمان ملل) برای عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای برطرف شده است. اما علیرغم ابراز حمایت برخی از اعضای سازمان از جمله روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان ارتقاء وضعیت تهران در سازمان همکاری شانگهای همچنان با موانع مهمی روبرو بود. نخست، تنش میان ایران و تاجیکستان بر این موضوع تأثیر منفی گذاشته است. دوشنبه نگران است که هرگونه تغییر در وضعیت تهران در سازمان همکاری شانگهای میتواند مانع از ابتکار عمل آن در مورد گروههای اسلامی شود. باید توجه داشت که سیستم رأی گیری در سازمان همکاری شانگهای بر اساس اجماع است، بنابراین حتی کشور کوچکی مانند تاجیکستان میتواند به طور یکجانبه از الحاق عضو جدید جلوگیری کند.
دومین عامل منفی، تنش مجدد بین ایران و ایالات متحده است. اتخاذ «سیاست فشار حداکثری» توسط دولت دونالد ترامپ علیه ایران به شدت روابط تیره تهران-واشنگتن را تشدید کرد که بهطور غیرمستقیم بر چشمانداز عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای تأثیر گذاشت. زمانی که تحریم های یکجانبه آمریکا جایگزین تحریمهای سازمان ملل علیه ایران شد، بسیاری از اعضای سازمان همکاری شانگهای نگران بودند که رویارویی جدید بین ایران و ایالات متحده به منطقه آنها سرایت کند. اگرچه روابط آمریکا و روسیه و همچنین آمریکا و چین نیز کاملاً گرم نیست، و حالا پس از بحران اوکراین و تحریم روسیه، احتمالاً مسکو میخواهد به واشنگتن نشان دهد که روسیه و همپیمانان بینالمللیشان را نمیتوان به این راحتی منزوی کرد.
در واقع، سازمان همکاری شانگهای دو رویه برای اعطای عضویت به کشورهای جدید در تاشکند (۲۰۱۰) و دوشنبه (۲۰۱۴) تصویب کرد که مانع از عضویت هر کشور متقاضی تحت تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل میشود. تحریمهای یکجانبه آمریکا که در سالهای اخیر اعمال شد، بهویژه تحریمهایی که بر سیستم بانکی ایران اعمال شد، احتمالاً همین تأثیر را داشته و علاوه بر این، جمهوری اسلامی را از گسترش روابط اقتصادی و تجاری با سایر اعضای سازمان همکاری شانگهای جلوگیری کرده است.
سومین مانع اصلی برای عضویت ایران در این سازمان، موضع مبهم خود چین بوده است. برخلاف مسکو، پکن در مورد اینکه آیا از عضویت کامل تهران در سازمان همکاری شانگهای حمایت میکند یا خیر، نگران بوده است. پذیرش ایران به عنوان عضو کامل، پیامدهای خاصی برای روابط دیپلماتیک پکن در سرتاسر جهان دارد که آمادگی مقابله با آن را ندارد. احتمالا، چین منتظر زمان بهتری بهتری بود تا تحریمهای ایالات متحده پایان یابد و روابط عربستان و ایران به مسیر مثبتتری تغییر کند.
به طور کلی به نظر میرسد ایران برای پیوستن به بلوک هشت عضوی اوراسیا راه دشواری ندارد. تنش زدایی بین ایران و ایالات متحده و حداقل لغو بخشی از تحریمهای یکجانبه ایالات متحده، تلاشهای تهران برای پیوستن به سازمان همکاری شانگهای را تسهیل میکند، که این امر با بهبود وضعیت دوجانبه ایران و تاجیکستان نیز همراه باشد. در واقع تغییر وضعیت ایران از ناظر به عضو کامل شود، اولین موفقیت جمهوری اسلامی در پیوستن به یک بلوک امنیت جمعی منطقهای پس از خروج تهران از سازمان پیمان مرکزی (سنتو) در سال ۱۹۷۹ خواهد بود و به طور موثر نفوذ جغرافیایی سازمان همکاری شانگهای را از اوراسیا به خاورمیانه گسترش خواهد داد.
ارز واحد؛ پیشنهاد ایران برای SCO
ایران پیشنهاد ایجاد ارز واحد جدید برای تجارت بین اعضای بلوک اوراسیا که شامل چین، هند و روسیه - سه کشور از بزرگترین اقتصادهای نوظهور جهان- را داده است. که به باور کارشناسان به دلیل مقابله با تسلیحسازی فزاینده سیستم مالی جهانی تحت سلطه دلار آمریکا است. پیشنهاد تهران برای واحد پول سازمان همکاری شانگهای، بر اساس یورو، در همان زمانی مطرح شد که ایالات متحده و متحدان غربی آن در حال اعلام یک سلسله تحریم های مالی و اقتصادی شدید علیه روسیه به دلیل درگیری نظامی این کشور با اوکراین بودند.
این اقدامات نمونه بارز این است که چگونه غرب از هژمونی و تسلط ارزی خود در موسسات مالی بین المللی برای هدف قرار دادن کشورهایی استفاده میکند که آنها را دشمن خود میداند. در نمونه اخیر، بانکهای روسیه از پلتفرمهای پرداختهای بین المللی سوئیفت حذف شدند، همچنین اتحادیه اروپا استفاده از یورو در تراکنش با نهادهای روسی را ممنوع و ایالات متحده دسترسی روسیه به دلار آمریکا را برای تجارت بین المللی مسدود کرد.
تحریمهای جدید علیه روسیه نگرانیهای دیرینه سایر کشورهای در حال توسعه و نوظهور را در مورد خطرات بالقوه وابستگی آنها به مکانیسمهای مالی آمریکا و غرب و سیستم تجارت بینالمللی تحت سلطه دلار را تأیید کرده است. ضرب المثل آمریکایی این روزها نمد بیشتری دارد که «اگر با ما نیستی، علیه ما هستی». این موضوع بارها از طریق استفاده نامنظم و غیرمنطقی از تحریمهای ایالات متحده به عنوان ابزار سیاست خارجی نشان داده شده است.
ایران برای نزدیک به چهار دهه قربانی تحریمهای آمریکا بوده است و اجازه شرکت در تجارت جهانی که عمدتاً تحت سلطه معاملات دلار است، را نداشته است. در سالهای اخیر، ایالات متحده نه تنها جنگ تجاری را علیه چین تحمیل کرد، بلکه طیفی از تحریمهای اقتصادی را نیز اعمال کرده است. با کمال تعجب، ایالات متحده حتی به هند، یکی از شرکای استراتژیک خود و یکی از اعضای «کواد» نیز رحم نکرد، چون واشنگتن دهلی نو را به دلیل تصمیمش برای اتخاذ موضع مستقل در مورد مناقشه روسیه و اوکراین و حفظ روابط تجاری خود با مسکو، تهدید به تحریم کرد.
بنابراین تسلیحاتی شدن دلار آمریکا در برابر روسیه گمانه زنیهایی را برانگیخته است که دیگر کشورهای نوظهور مانند چین و هند به تلاشهای خود برای دلارزدایی سرعت میبخشند تا از خود در برابر تحریمهای مالی مشابه در آینده محافظت کنند. در این راستا، پیشنهاد ایران برای ارز جدید سازمان همکاری شانگهای اهمیت بیشتری دارد. واحد پول اوراسیا در درازمدت میتواند چالشی جدی برای هژمونی دلار در تجارت بینالملل ایجاد کند و در عین حال اعضای سازمان همکاری شانگهای را از تحریمهای اقتصادی یکجانبه ایالات متحده و غرب محافظت کند. ایران و روسیه نیز میتوانند تحریمهای غیرقانونی غرب را دور بزنند تا تجارت بازتر با کشورهای شریک سازمان همکاری شانگهای که ۴۴ درصد از جمعیت جهان و حدود یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهانی را دارد، ایجاد کنند.
در مجموع، عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای را میتوان در راستای رویکرد شرقگرایانه تهران و نیز تمایل قدرتهای بزرگ مانند روسیه و چین برای ایجاد نظم جدید اقتصادی بین الملل دانست. هر چند که به باور برخی از کارشناسان صحبت از این موضوع هنوز زود است اما پیشنهاد ایران برای عضویت در گروه بریکس در کنار این موضوع میتواند نشان دهنده تحول در قطب بندی اقتصادی باشد.
نظر شما