بازار، گروه استانها: پنج سالی میشود که تسهیلات بانکی برای رونق تولید در دستور کار دولت قرار گرفته است. طرحهای مشابه با نامهای متفاوت از بهین یاب تا تسهیلات رونق تولید و کسب و کار و تبصره ماده ۱۸ و … که همگی شان یک هدف را دنبال کردند آن هم تأمین نقدینگی مورد نیاز تولیدکنندگان برای مقابله با تعطیلی واحدهای تولیدی؛
طرحی که در عمل با گشایشهایی نیز در ابتدا روبرو بود اما هر قدر که گذشت به دلایل مختلفی مانند عدم رفع مشکلات بازار فروش محصولات و خدمات، نگاه تک بعدی به مشکلات تولید در بعد تأمین نقدینگی و … خودش به یک دردسر تازه برای تولیدکنندگان بدل شد.
رونق تولید از مسیر بانک
در واقعی طرحی که قرار بود رونق و گشایش را به تولید بازگرداند با اجرای نادرست و بعضاً غیرکارشناسی بدل به یکی از موانع تولید شد و بسیاری واحدهای تولیدی را بدهکار به بانک کرد و در نهایت تعداد قابل توجهی از واحدهای تولیدی را تعطیل و یا در تملک بانکها قرار داد.
حالا اما کارشناسان اقتصادی هشدار میدهند که تجربه وامهای فلهای و بدون کار کارشناسی، نگاه تک بعدی به مشکلات تولید و فروش محصولات و خدمات و مسائلی از این است که بسیاری واحدها و کارخانههای تولیدی استان سمنان را به کارخانههای بدهکار به بانک بدل کرد، درباره حمایت از تولید دانش بنیان رقم نخورد چرا که آزمودن را دوباره آزمایش خطا است.
مشکلات در نقدینگی خلاصه نشود
کارشناس اقتصادی درباره سیستم بانکی و تسهیلات، به خبرنگار بازار، میگوید: اینکه بتوانیم با تسهیلات نقدینگی مورد نیاز یک واحد تولیدی را تأمین کنیم چیز بسیار عالی است و کسی درباره آن شکی ندارد اما مشکل اینجا است که آیا تمام مشکلات واحدهای تولیدی ما در نقدینگی خلاصه میشود؟
در واقعی طرحی که قرار بود رونق و گشایش را به تولید بازگرداند با اجرای نادرست و بعضاً غیرکارشناسی بدل به یکی از موانع تولید شد
حسن همتیان با بیان اینکه دولتها در سالهای اخیر صرفاً به پرداخت تسهیلات اکتفا کردند در حالی که مشکلات عدیده ای حول تولید وجود داشت مانند عدم توان فروش محصولات و خدمات تولیدی، فقدان توان صادراتی و تجارت بینالملل، فقدان توان تأمین مواد اولیه و اقلام مورد نیاز تولید، مشکلات کارگری، فقدان کارگر متخصص، مسائل تأمین اجتماعی، مالیات، بدهی گاز و برق، مشکلات مدیریتی و … اما صرفاً دولتها تاکید ویژهای بر وام گذاشتند.
وی با بیان اینکه نادیده گرفتن مشکلات عدیده تولید و تکیه بسیار به وام سبب شد تا واحدهای تولیدی مشکل دار، به بانکها مقروض هم شوند در صورتی که مشکلات اصلی شأن در زمینه تولید بود و وقتی تولید لنگ بزند شما اقساط بانکی را هم نمیتوانید پرداخت کنید لذا این خطر وجود دارد که گرایش محض به سمت تسهیلات بانکی بدون حل کردن دیگر مشکلات تولیدی گریبان واحدهای دانش بنیان را هم بگیرد.
تفاوتهای دانش بنیانها با صنایع
دیگر کارشناس اقتصادی و فعال حوزه تولید دانش بنیان به خبرنگار بازار، میگوید: نگاه دولت در زمینه حمایت از تولید و رونق آن صرفاً مبتنی به تسهیلات و تأمین نقدینگی نبود بلکه مسائل و مشکلات مانند مالیات و زمین و … نیز در جلسات طرح میشد اما باید پذیرفت که ۹۰ درصد اتکای دولت صرفاً به بانک بود اما نکته مهمتر اینجا است که بین دانشبنیانها و تولیدکنندگان صنعتی و کشاورزی و… تفاوتهای زیادی وجود دارد.
امین صالح آبادی با بیان اینکه کارخانهها هرقدر هم مشکل داشته باشند باز به تولید و بازپرداخت اقساط امیدوار هستند چرا که یک چرخه یا یک بنگاه اقتصادی هستند که صرفاً مشکلات باعث شده طوفانی در آنها پدید بیاید در نتیجه با وام، استمهال، اقساط، تزریق نقدینگی و … میتوان به هر صورت آن را سر پا کرد حتی اگر این واحدها در تملک بانک هم باشند بازهم میتوان امیدی به سرپا شدنشان داشت چرا که اکثراً برندی برای تولیدات هستند، اما شرکتهای دانش بنیان به واسطه جوانی، نوپا بودن، فعالیت در رستههای خاص و ویژه و… مانند نهال ظریفی هستند که اگر یک چنین طوفانی بر سرشان بیاید از ریشه در میآیند.
وی با بیان اینکه دانشبنیانها بدون بدهکاری به بانکها هم در حال احتضار قرار دارند چه برسد به اینکه به بانکها مقروض شوند، ابراز کرد: اگر نگاهمان صرفاً به تسهیلات باشد نمیتوانیم به ارتقای اقتصادی دانشبنیانها امیدوار باشیم چرا که دانشبنیانها بیشتر امروز مشکل فروش خدمات و تولیدات دارند و در نتیجه درآمدی برای پرداخت اقساط و بدهکاریها ندارند. در واقع وام را کسی میگیرد که بتواند پرداخت هم کند همانطور که شاهد بودیم دهها کارخانه بزرگ در همین استان سمنان گرفتار تملک بانکی شدند.
نگاه کاسب گرایانه بانکها
دیگر کارشناس اقتصادی و بازنشسته یکی از بانکهای استان سمنان درباره این موضوع به خبرنگار بازار، میگوید: عدم توفیق در ارتقای تولید از طریق تسهیلات بانکی به دو موضوع باز میگردد نخست نگاه بنگاه داری و کاسب گرایانه بانکها و در واقع نقص در سیستم بانکی و دوم کار غیر کارشناسی که هر دویشان هم سبب تملک بسیاری واحدهای تولیدی شاخص در استان سمنان شدند.
محمد رحیمی با بیان اینکه بانکها در واقع برایشان تفاوتی نمیکند که وام را به کارخانه کاشی و سرامیک بدهند یا گاوداری؛ آنها در واقع به زور و تکلیف بالا دستیها وامی را در اختیار کسی قرار میدهند و اقساط و سودش را طلب میکنند برای آنها مهم نیست که این فرد وام گیرنده از درب بانک که بیرون میرود این پول را چه کار کند آیا بتواند واحد را رونق دهد، بتواند اشتغال ایجاد کند، بتواند ماده اولیه بخرد و … اصلاً برای بانک اهمیتی ندارد.
بانکها در واقع برایشان تفاوتی نمیکند که وام را به کارخانه کاشی و سرامیک بدهند یا گاوداری
وی با بیان اینکه بانک به جای اینکه طرحهای کارشناسی شده با مزیت شناسی اقتصادی، بازده و راندمان، شرایط و … را بشناسد در واقع فقط افراد را میشناسد، افزود: این نگاه بنگاه داری بانکها نشان از نقص سیستم بانکداری است در واقع بانکها به صورت فلهای بدون کار کارشناسی و مبتنی بر درخواست فرد وام میدهند در صورتی که اگر سیستم درستی بر بانکداری ما حاکم بود باید وام به طرح داده میشد نه فرد؛ اما از آنجا که سیستم بانکی صرفاً به سود خود میاندیشد این کار صورت نمیگیرد.
سم مهلکی به نام وام
این کارشناس بانکداری با بیان اینکه دومین ایراد این است که بانک ظاهراً وام مشارکت به افراد میدهد اما فقط در سودش شریک است نه در ضررش؛ به عبارت دیگر بانک میگوید من ۱۰۰ واحد پول در اختیار شما میگذارم شما ۱۰۰ واحد تضمین و ۱۰۰ واحد ضامن در اختیار من بگذارید ۱۰۰ واحد هم سند زمین یا کارخانه را به من بدهید تا من با شما شریک شوم! در حقیقت بانک نه تنها به شما اعتماد ندارد بلکه سه برابر پولی که وام میدهد از شما میگیرد از طرف دیگر فقط هم سودش را میخواهد و بعد از مدتی به خودتان میآیید و میبینید برای ۱۰۰ واحد وام ۴۵۰ واحد پرداختهاید! حال یکی از مسئولان استانداری سمنان به ما بگوید این چه شکل از شراکت است؟
رحیمی با بیان اینکه ایراد بزرگتر اما از سوی بانکها این است که اقساط و شرایط پرداخت و … کارشناسی نمیشود یعنی در واقع بانک به عنوان یک بنگاه اقتصادی باید همه جوانب را بسنجد اما شاهد هستیم که نسبت به اعطای فلهای وامها مبادرت میورزند در نتیجه خودشان به بزرگترین مانع تولید بدل میشوند لذا ورود به سیستم بانکی به هر نوع و طریقی اگر شرایط اصلاح نشود، برای دانش بنیانها یک سم مهلک است. در واقع مشکل این است که بانکها نه بر اساس ایمان به تولید بلکه بر حسب تکلیف وام میدهند.
با شرایطی که کارشناسان میگویند و با تجارب نه چندان مثبتی که در سالهای اخیر مبتنی بر تسهیلات فلهای بانکها و بنگاه داری به جای بانک داری، دانش بنیانها خیلی باید مراقب باشند تا تأمین نقدینگی شأن به مشکل و مانع تولید بدل نشود در این زمینه به نظر میرسد که دولت باید بسته مشوقهای مختلف را به دانش بنیانها بدهد که وام یکی از چندین بخش آن باشد این روزها بیشتر دانش بنیانها به بازار فروش نیاز دارند تا نقدینگی که میبایست مد نظر دولتیها باشد.
نظر شما