بازار؛ گروه استانها: امروزه به جهت رقابت شدید بین عرضهکنندگان محصول در بازار جهانی، حاکمیت اصلی و تعیینکننده در تقاضای محصولات تولیدی در انتخاب مصرفکنندگان و سلیقه آنها است؛ از این حیث توجه به عوامل مؤثر بر تقاضای مصرفکنندگان بهخصوص مصرفکنندگان خارجی، میتواند در موفقیت استراتژی توسعه صادرات هر کشور نقش مؤثری ایفا کند.
در همین راستا با انتخاب و شناسایی بازار هدف برای صادرات محصولات نهتنها امکان تأمین خواستهها و انتظارات خریداران وسعت مییابد، بلکه ارائه کالاهای مناسب و مطابق با نیازها و سلایق مصرفکنندگان خارجی نیز شکل پویا و مناسبی پیدا میکند.
شناسایی بازار هدف این امکان را فراهم میآورد که تلاشهای بازاریابی متمرکز گردد و حتی درزمینهٔ تولید و فعالیتهای مربوط به آن نیز از پراکنده نگری و عمل کردن در رشتههای متعدد که تولیدکننده و بنگاه اقتصادی را از دستیابی به تخصص دور میسازد و استفاده بهینه از منابع و امکانات را تحت تأثیر قرار میدهد زیرا در این صورت است که تولیدکنندگان قادر خواهند بود که فعالیتهای تبلیغی خود را توسعه دهند و ارتباط قویتری با بازار هدف ایجاد کنند.
در همین راستا با محمدحسین روشنک رئیس اتاق مشترک ایران و تاجیکستان و رئیس کمیسیون تجارت اتاق بازرگانی خراسان پیرامون این موضوع که تا چه میزان تولیدات و کالاهای ایرانی متناسب با نیاز بازارهای خارجی تهیه و تولید میشود به بحث و گفتوگو نشستیم.
* برای صادرت کالا چه ملاکهایی را باید مدنظر قرار داد؟
در خصوص صادرات کالا بخشی مربوط به اقدامات کشوری است اما بخشی از عملکرد و اقدامات به شکل محلی دخیل است. بهطور مثال در اقدامات کشوری باید ببینیم چه تولیداتی در کشور داریم که قابل صادرات به کشورهای دیگر هستند، یعنی برای صادرات اول باید ببینیم چه چیزی برای صادرات داریم.
واقعیت اینست ما خیلی از کالاهایی را که درگذشته میتوانستیم صادر کنیم حالا مزیت صادراتیاش را ازدستداده است، درواقع یا این کالا در کشور ما گران شده است و دیگر امکان صادرات آن وجود ندارد یا آن کشورها خودشان آن کالا را تولید میکنند و دیگر نیازی به کشور ما ندارند یا به دلیل گرانی کشور ما واردکننده آن کالا شده است و دیگر نمیتواند آن را صادر کند.
* این کاهش اقلام صادراتی چقدر درصد است؟
ما درگذشته بیش از ۲۵۰ کالای کاملاً واضح داشتیم که میتوانستیم آن را صادر کنیم اما الآن این رقم به یکدهم رسیده است. برای مثال صادراتی مانند رب گوجهفرنگی، دستمالکاغذی ،روغن نباتی ،تخممرغ یا مرغ را صادرمی کردیم حالا بازار همه این کالاها را ازدستدادهایم .
* چرا قدرت رقابت را در بازارهای جهانی از دست دادیم؟
یکی از مشکلاتی است که داریم همین موضوع است زیرا درواقع حمایتهای بیشازحد به برخی از صنایع در داخل کشور سبب شده ما قدرت صادراتیمان را از دست بدهیم.
ما درگذشته بیش از ۲۵۰ کالای کاملاً واضح داشتیم که میتوانستیم آن را صادر کنیم اما الآن این رقم به یکدهم رسیده است
در حال حاضر باید ببینیم چه کالاهایی را برای صادرات داریم چند قلم و چقدر است و برای چه کشورهایی تولید داریم لذا بحثی است که این روزها در حال تحلیل آن هستیم زیرا کشورهای خارجی که تعهدی برای ما ندارد که از ما کالایی وارد کند. اگر کالایمان رقابتی،مزیت ،کیفیت داشته باشد،واردات را انجام میدهند.
برای مثال یکی از کالاهایی را که صادرمی کردیم ماکارونی،شکلات ،کیک و کلوچه،فرش ماشینی ،مصالح ساختمانی بوده است و اینها را از دست دادیم و در حال حاضر به دست آوردن آن کار آسانی نیست.
* چه باید کرد؟
اگر بتوانیم کالای مزیت دار برای صادرات داشته باشیم ،کشورهای آسیای میانه از کالاهای ایرانی استقبال میکنند.
* کالای مزیت دار شامل چه نوع کالایی است؟
کالاهای مزیت دار رامی توان کالاهایی را مطرح کرد که ازلحاظ قیمت، کیفیت با کالاهایی که کشورهای دیگر صادرمی کند قابل رقابت باشد و اگر نتواند رقابت کند،درواقع تلاشمان بیهوده خواهد بود.
ما کالاهای صنعتی که بتوانیم صادر کنیم در حال حاضر نداریم و آن دسته از کالاهایی نیز که قادر به صادرات هستیم شامل مشتقات نفتی و مواد خام معدنی و یا شویندهها هستند و یا محصولاتی کشاورزی نظیر پسته و زعفران ؛ در واقع ما کالای چندانی با هدف تولید برای بازار های خارجی در اختیار نداریم و مشکل همینجا است.
با این مشکلات در حالی دست و پنجه نرم می کنیم که ما بازرگانان و صادرکنندگان قوی داریم.برای مثال ما درگذشته یکی از صادرکنندگان اصلی سیمان بودیم که الآن در کشور نایاب است، یا الآن میتوانیم مرغ و تخممرغ صادر کنیم؟ درواقع ما مشکلی برای مراودات نداریم بلکه بسیاری از بازارها را ازدستدادهایم و گرنه هیچ مشکلی برای صادرات با کشورهای آسیای میانه نداریم. همچنین امروز مشکل سیاسی با کشورهای آسیای میانه و افغانستان برای مراودات تجاری نداریم.
* تا چه میزان تحریمها در مراودات تجاری ما تأثیرگذار بوده است؟
حتی در کشورهای آسیای میانه هیچوقت تحریمها باعث عدم صادرات نشده است. هیچوقت صادرات و واردات رسمی به این کشورها نداشتیم که تحریمها جلوی آن را بگیرد زیرا هیچکدام نمیتوانستیم «ال.سی» گشایش کنیم.سیستم تجارت ما با آنها از ابتدا تاکنون غیر استاندار بوده و در حال حاضر هم به همانگونه است.
ما نمیتوانستیم از طریق بانک، پول صادرات را بیاوریم و در حال حاضر هم نمیتوانیم .تحریمها نیز اگر برداشته باشد بازهم به همین صورت است زیر آن کشورها نیز چنین دستگاهی ندارند.ما ازاینجا کالا را بهصورت امانی به تاجیکستان میفرستیم و نماینده ما آنجا کالا را به فروش میرساند و پولش را از طریق صرافی برایمان میفرستد.
تحریمها فقط تأثیرگذاری آن بر روی بنیاد تولیدیمان داشته است درواقع تولید در داخل کشور را ضعیف کرده است که سبب شده کالایی برای صادرات نداشته باشیم .
* سهم مشکلات داخلی درروند صادرات چقدر است؟
اگر مشکلی است از داخل کشور خودمان است پیمانسپاری و برگشت ارز کار اشتباهی بود.قبلاً صادرات انجام میشد و من صادرکننده، کالایی را که صادرمی کردم باید ارزش را میآوردم و میفروختم و ریال را کالای دیگری میخریدم و صادرمی کردم اما تعهدات ارزی و حالا هم گرانی کالا در داخل کشور لطمه زیادی به حوزه تجارت زده است.
امروز صد درصد مشکلات خوشبختانه با کشورهای آسیای میانه جهت مراودات حلشده است و این در حالی است که عوامل داخلی نمیگذارد به صادرات مطلوب دستیابیم .
ما برای برونرفت از این رخوت باید کالا با هدف صادرات تولید کنیم نه آنکه مازاد کالای تولیدیمان را صادر کنیم یا بهمحض کمبود کالا صادرات آن را لغو کنسل کنیم لذا همه این موارد به حوزه صادرات لطمه میزند.
متأسفانه به دلیل کمبود کالا صادرات کالاها ممنوع میشود و این در حالی است که باید در داخل کشور یکسری کالای کشاورزی ،صنعتی فقط برای صادرات تولید شود و اجازه فروش داخلی به آنها داده نشود و اگر بخواهیم به صادرات برسیم باید
* وظیفه وزارت صنعت و معدن در این رابطه چیست؟
صنعت،معدن،تجارت ،کشاورزی را باید بگوییم، جایگاه صادراتیتان را تعریف کنید.در غیر این صورت بازار و برند صادرکنندگان ازدستداده میرود.
کمبود اگر داریم باید واردات داشته باشیم اما جلوی صادرکننده و صادرات را نباید بگیریم، تشکیل وزارت تجارت یک ضرورت است ولی.متأسفانه ما سروسامان تجاری نداریم و در حال حاضر ما متولی برای تجارت خارجی نداریم.یک وزارتخانهای داریم که همهکاره و هیچکاره است و انتظار داریم صنعت،معدن،تجارت،بازار به کدامیکی از اینها برسد؟!
ما از روزی که وزارت بازرگانی را منحل کردند، شیب تند افت تجارت خارجیمان شروع شد.
سومین مشکل دستکاری در بازار و تجارت است ، شما مشاهده می کنید چقدر بخشنامههای ضدونقیض برای گمرک و حوزه صادرات وجود دارد.اگر واقعاً میخواهیم مشکل مرتفع گردداین سیاست های کهنه و قوانین دست و پا گیر باید اصلاح شود.
* با این تفاسیر باید بیشترین موانع را در داخل کشور دنبال کرد نه بازار های صادراتی؟
در حال حاضر بخش زیادی از صادرات ما مواد خام با مشتقات معدنی یا نفتی است.کدام کالای صنعتی را صادرات داریم؟خودرو صادرات داریم؟ از طرفی جلوی صادرات آهنآلات نیز گرفته شد. گوشی موبایل ،لوازمخانگی که از همه جای دنیا در ایران گران تراست لذا چطوری انتظار دارید صادرات کنیم؟
این در حالی است که وقتی یک تلویزیون که در کره یا ژاپن تولید میشود در مرز ما از اینجا ترانزیت میشود به عراق میرود و ازآنجا به کردستان عراق میرود و ازآنجا روی کوله کولبربه کردستان ایران و سپس قاچاق به مشهد آورده میشود اما بازهم آن تلویزیون ۲۰ درصد زیر قیمت تلویزیون داخلی فروخته میشود.تصور کنید با توجه به این مسیر و هزینهها بازهم از کالای تولید داخلی ما ارزان تراست درنتیجه مشکل اساسی در مباحث داخلی است و ما در بازارهای هدف کشورهای صادرات مشکلی نداریم.
سازمان صنعت،معدن،تجارت بهجز تنظیم بازار،اداره بازار و مغازهداری به صنعت، تجارت و به معدن نمیرسد و لذا باید هرکدامشان مستقل باشند
تحریمها در داخل تأثیرگذار بوده است .از این رو اگر میخواهیم به صادرات برسیم باید یکسری اقدامات اساسی انجام شود.کالا تولید شود برای صادرات و حمایت انجام شود برای صادرات و اجازه بدهیم صادرکننده قوی بیاید نه اینکه یک کالا برای صادرات تولید کنیم یا از بازار ایران برای صادرات خریداری کنیم.
شاهد هستید که یک شبه قانون گذار صادرت برخی کالاها را ممنوع می کند ولی هیچ شخصی نمی پرسد خسارت وارد آمده به این صادرکننده را چه کسی متقبل میشود؟وقتی صادرات را ممنوع میکنند باید خسارت صادرکننده را بدهند. چه زمانی این اتفاق افتاده ؟ چرا باید صادرکننده ریسک کند؟
با چه پشتوانه و حمایتی ریسک کند؟چه سازمانی از صادرکننده حمایت خواهد کرد؟ این در حالی است که سازمان صنعت،معدن،تجارت بهجز تنظیم بازار،اداره بازار و مغازهداری نه به صنعت،نه به تجارت و نه به معدن نمیرسد و به اعتقاد من باید هرکدامشان مستقل باشند. چه دلیلی برای ادغام اینها وجود دارد.
اگر وزارتخانهها مأموریتهایی دارند باید هرکدام از آنها تحت یک وزارتخانه کارشان را بهدرستی انجام بدهند، نقطه بحرانی در ادغام وزارتین است که سه وزارتخانه اصلی که هرکدام از هر وزارتخانه ای بزرگتر است چگونه میتواند چهار حوزه صنعت،معدن،تجارت و بازاررا اداره کند لذا باید مستقل باشند.
نظر شما