بهمن خداپناه، خبرگزاری بازار_ خروج کارآفرینانه (entrepreneurial exit)، فرایندی است که در آن بنیانگذاران کسب وکارهای خصوصی بنگاه را ترک می کنند و دیگر هیچ مسئولیتی درمورد آن ندارند. خروجهای کارآفرینانه، و به خصوص استراتژی های خروج قسمتی مهم از کارآفرینی هستند. درچند سال اخیر متوسط ارزش فعالیتهای ادغام و اکتساب بالغ بر 2.6 تریلیون دلار بوده است. در بسیاری از شرکتها که اکثرا کسب و کارهای کوچک و متوسط(SME) هستند، بنیان گذاران اولیه که هنوز در راس امور هستند به دنبال راهی برای خروج هستند. تخمین زده می شود که 40 درصد از صاحبان کسب و کار خانوادگی(بین 60 تا 80 درصد از تمام کسب و کار در سراسر جهان) در انتظار کنار کشیدن و بازنشسته شدن تا سال 2030 هستند. و تنها درصد اندکی از کسب و کارها (حدود 20-40 درصد)به نسل بعدی واگذار میشود. در ایالات متحده به تنهایی در سال 2012، بیش از 700.000 کسب و کارهای کوچک تعطیل شدهاند. این انتقال، چه از فعالیتهای ادغام و اکتساب، جانشینی کسب و کارهای خانوادگی، بسته شدن کسب و کار، یا از نوع های دیگر خروج، مهم هستند و بررسی های علمی را می پذیرند.
خروج کارآفرینانه به تازگی به عنوان موضوعی اصلی در پژوهش کارآفرینی مطرح شده است. پژوهش خروج در درجه اول شامل سه موضوع اصلی می شود: 1- اهمیت تعریف ساختار با توجه به چند سطحی بودن طبیعت خروج (به عنوان -مثال، خروج شرکت از بازار و خروج موسسان از شرکت 2- تمایز مهم بین خروج و شکست و 3- مسیرهای مختلف خروج کارآفرینانه.
بررسی استراتژی های خروج زود هنگام کارآفرینان که اغلب در مرحلهای شکل می گیرند که خیلی از اجزای اصلی و جهت آینده شرکت مشخص شده است، کلید نشان دهنده تکمیل فرآیند کارآفرینی است. تشکیل یک شرکت جدید نیاز به انتخاب استراتژی اصلی دارد. و مانند استراتژیهای اولیه کسب و کار، استراتژی های خروج کارآفرینانه نیز ممکن است بر رفتار و تصمیم گیری های آینده شرکت تاثیر بگذارد( شامل منابع مورد نیاز، سرمایه گذاریها، رشد و ریسک پذیری). بنابراین بصیرت و زیرکی منجر به ایجاد استراتژیهای خروج در اولین مراحل کسب و کار می شود که نه تنها درک ما را از خروج نهایی افزایش می دهد بلکه اطلاعات مورد نیاز در مورد توسعه شرکت و فرآیندهای جدید را فراهم می کند.
برخی صاحب نظران فرایند کارآفرینانه را چهار بخش آغاز، باروری، طفولیت و نوجوانی می دانند. چنین دیدگاهی در کل فرایند کارآفرینی را بیشتر تا مرحله نوپایی و آغازین آن میداند. دیدگاههای دیگر فرایند کارآفرینی را شامل مراحل بیشتری از جمله مراحل رشد و بلوغ نیز دانسته اند. دتینه(2011) فرایند کارآفرینی را بدون خروج فرایند کاملی نمی داند و مرحله خروج را نیز به مراحل قبلی افزوده است.
اهمیت خروج کارآفرینانه
خروج از جنبه های مختلف برای فرد کارآفرین مالک بنگاه، حرفه و اقتصاد اهمیت زیادی دارد. فرد کارآفرین فرصت ها را شناسایی می کند و برای بهره برداری از آن ها منابع مختلف مالی، زمانی، روحی و عاطفی صرف می کند.
از نظر برخی پژوهشگران وابستگی عاطفی بسیار عمیقی بین مالک و بنیانگذار و بنگاه وی برقرار است و این بار عاطفی و احساسی زیادی را در پی خروج برای کارآفرین به همراه دارد. اهمیت خروج برای بنگاه از دو نظر مثبت و منفی قابل بررسی است. خروج کارآفرینان منابع مالی و نیروی انسانی جدید بنگاه را تأمین می کند و به جایگزینی اداره کنندگان قبلی با مدیران باتجربه تر منجر می شود. همچنین، از مهم ترین جنبه های منفی خروج برای بنگاه می توان به ناامنی شغلی، اختلال در کار و کاهش عملکرد بنگاه و برهم خوردن ساختار تصمیم گیری بنگاه اشاره کرد
یک دلیل برای اهمیت یافتن بحث خروج این است که خروج، پیامدهای مالی قابل توجهی میتواند در پی داشته باشد. برای مثال در سال 2012 خروج در کل جهان در بازارهای میانی به 858 میلیارد دلار رسید. علاوه بر این، توسعه یک استراتژی خروج_ حالتی که کارآفرین برای خروج برنامه ها دارد_ اهمیت بیشتری به دلایل اقتصادی و اجتماعی(شامل عرضه نهفته محصولات کسب و کار که در چند سال آینده به بازار می آیند) می یابد.
به زعم پیترز خروج آخرین بخش درک سرمایه گذاری و کارآفرینی است. به دلیل تاکید زیاد بر موضوعاتی چون شروع کسب و کار، تامین مالی و اجزای تکنولوژی رشد در مورد خروج بسیار کم مطلب بیان شده است. اما دانشمندان اخیرا شروع به جمع آموری دانش در حیطه خروج کرده اند. اگرچه متون علمی کمی به توسعه ارزیابی و اندازه گیری استراتژی خروج اشاره می کنند. ممکن است این به دلیل این باشد که خروج واقعی یک رخداد قابل اندازه گیری است که می توان به آسانی تجربه شده است. در حالی که استراتژی خروج بر مبنای آینده نگری است. که می تواند در طول زمان تکامل، یافته و اندازه گیری آن را بسیار مشکل تر کند.
بروس و پیکارد(2012)، با بررسی 4311 کسب و کار کانادایی به این نتیجه رسیدند که 71 درصد تا 10سال آینده قصد خروج دارند و 35 درصد نوعی استراتژی خروج دارند.
در یک مطالعه بزرگ در ایالات متحده، مشخص شد که 50 درصد از شرکتها چهار سال جان سالم به در بردند، 17 درصد بسته اما موفق در نظر گرفته شدند، و 33 درصد بسته و غیر موفق در نظر گرفته شدند. این یکی از اولین تمایزها بین تعطیلی موفق و ناموفق بود. به طور مشابه ونبرگ شرکتهای سوئدی را مورد بررسی قرار داد و فهمید که هم شرکتهای با مشکل مالی و هم شرکتهای با وضع مالی خوب از بازار خارج می شوند. بالکن 6118 خروج از کسب و کار را در بلژیک مورد بررسی قرار داد که متوجه شد41 درصد از خروج ها به علت ورشکستگی بوده است، 44 درصد به صورت داوطلبانه از بازار خارج شدند و 14 درصد موفقیت به دست آوردند.
استراتژی های خروج و تشریح نوع شناسی
متون اصلی یک چارچوب برای سه نوع استرتژی خروج مشخص می کنند 1) برداشت مالی یا اکتساب به وسیله شرکتی دیگر که کارآفرین ارزش به دست می آورد 2) استراتژی های نظارت مثل جانشینی خانوادگی، خرید سهام دیگر سهام داران یا فروش به یک شخص دیگر که منتج به رفتارهای طرفدار اجتماع و طرفدار سازمان می شود که به موسسان اجازه می دهد بر آینده و دوام بلند مدت سازمان تاثیر بگزارند. 3) استراتژی های خروج داوطلبانه مانند تسویه حساب و توقف ادامه فعالیت که به موسسان اجازه می دهد کسب و کار را منحل کنند وقتی که فعالیت اصلی شرکت پایان پذیرفته است یا تغییر کرده است یا وقتی که شرکت به اهدافی که برای آن تشکیل شده بود، برسد.
بررسی وضعیت کسب و کارهای ایرانی در خروج
دیدهبان جهانی کارآفرینی (GEM) هر ساله نرخ خوداشتغالی و بنگاههای جدید را در تعداد زیادی از کشورها از جملهایران تخمین میزند. دادههای GEM از نوع دادههای اولیه است که از طریق پیمایش و مصاحبه فردی از نمونه حداقل ۲۰۰۰ نفری، با روش نمونهگیری تصادفی خوشهای، در هر کشور به دست میآید. نرخ کارآفرینی نوپا یکی از مهمترین نتایج این گزارش است.
کارآفرینی نوپا درصد افراد بزرگسال ۱۸ تا ۶۴ سال کشور است که در حال راهاندازی کسبوکار بوده یاکسبوکار آنها بیش از ۴۲ سابقه فعالیت ندارد. درواقع به مجموع کارآفرینی جدید و کارآفرینی نوظهور، کارآفرینی نوپا گفته میشود در میان تمامی کشورها در شاخص کارآفرینی نوپا ایران حائز رتبه ۲۳ با ۱۳ درصد بوده درحالیکه بهترین رتبه مربوط به کشور سنگال با ۳۸/۵ درصد و بدترین رتبه متعلق به مالزی با ۳ درصد است.
همچنین برای قضاوت بهتر در مورد فضای کارآفرینی نوپا، نیازمند بررسی نرخ خروج از کسبوکار هستیم. خروج از کسبوکار عبارت است از تعطیلی یا فروش کسبوکاری که فرد قبلاً آن را ایجاد یا مدیریت کرده است. در میان ۶۰ کشور، در شاخص خروج از کسبوکار، ایران حائز رتبه ۵۶ با ۲/۵ درصد بوده است. البته درحالیکه بیشترین خروج از کسبوکار مربوط به کشور لبنان با ۶/۱۷ درصد و کمترین آن متعلق به مالزی با ۰/۰۹ درصد است.
نمودار1: نمودار مقایسه ای خروج از کسب
منبع: مرکز توانمندسازی و تسهیل گری کسب و کارهای نوپای فاوا(1396)
عوامل موثر بر خروج کارآفرینانه در ایران
در این قسمت بخشی از یافته های مقالها ی که توسط نوری، کاشانی و طالبی(1395)، در زمینه عوامل موثر بر خروج کارآفرینانه انجام شده است را مورد بررسی قرار می دهیم. محققین در این پژوهش، عوامل موثر را به صورت روایت گونه از کارآفرینان ایرانی که سابقه خروج داشته اند استخراج نموده اند.
1. شناسایی فرصت های بهتر کسب وکار
مقولة فرصت های بهتر کسب وکار به شناسایی فرصتهای بهتر و سودآورتر برای کسب وکار اشاره دارد. برخی نمونه های بررسی شده به شناسایی فرصت بهتر برای پیگیری، شراکت در کسب وکاری جدید و تأسیس شرکت جدید به عنوان دلایل خروج اشاره کرده اند.
2. شرایط نامساعد محیطی و قانونی برای کسب وکار
مقولة شرایط نامساعد محیطی و قانونی برای کسب وکار به شرایط محیطی حاکم بر فضای کسب وکار اشاره دارد. بیشتر نمونهها به بی ثباتی در سیاستهای دولتی و تغییر سیاستها توسط دولت، نبود حمایت دولتی، قوانین دستوپاگیر، قوانین نامناسب، وضعیت ناپایدار اقتصاد کشور، تحریم های بین المللی و... اشاره کرده اند.
3. مشکلات مالی
مقولة مشکلات مالی به مشکلات تأمین مالی و مدیریت نقدینگی برای توسعه و همچنین فعالیت کسب وکار اشاره دارد که از دلایل خروج کارآفرینان بود در ایران بوده است.
4. شرایط عاطفی
عوامل شخصی و عاطفی به مسائل شخصی و عاطفی فرد کارآفرین اشاره دارد و بسیاری از نمونهها مشکلات خانوادگی و شخصی، نبود علاقة شخصی، نداشتن انگیزة کافی، دردسرهای زیاد و... را دلایل خروج خود دانستند.
5. برآوردنکردن چشم انداز مثبت
برآوردنکردن چشم انداز مثبت به نداشتن چشم انداز مناسب دربارة آیندة کسب وکار اشاره می کند. برخی از نمونه ها بازار بی آینده، صنعت راکد و بدون رشد، بازار بدون رشد و... را دلایل خروج بیان کردند.
6. مشکلات مدیریت و اداره کسب وکار
مقولة بیان شده به مسائل مربوط به مدیریت و ادارة کسب وکار اشاره دارد. نمونههای پژوهش یاده شده، بازاریابی ضعیف و شناخت ناکافی از بازار، ضعف بازاریابی، ضعف در پیش بینی فروش، ضعف کار تیمی، ضعف در برنامه ریزی و ضعف دانش عملیاتی و ضعف دانش مدیریتی و... را دلایل خروج معرفی کرده اند.
7. مشکلات شراکت
مشکلات شراکت به مسائل پیش آمده بین شرکا و ناهماهنگی بین آن ها اشاره دارد که به قطع همکاری منجر شده است. نمونههای مورد بررسی ناهماهنگی شرکا، اختلاف بین شرکا، دیدگاههای متضاد و شراکت براساس رفاقت و آشنایی را دلایل خروج دانسته اند.
منابع:
نوری، پوریا. احمدی کافشانی، عبدالله. طالبی، کامبیز(1395). شناسایی عوامل خروج کارآفرینان. توسعه کارآفرینی، 9(1). 159-175
Wennberg, K., Wiklund, J., DeTienne, D. R. & Cardon, M. S. (2010). “Reconceptualizing entrepreneurial exit: Divergent exit routes and their drivers”, Journal of Business Venturing, 25(4): 361- 375.
DeTienne, D. R. (2010). “Entrepreneurial exit as a critical component of the entrepreneurial process: Theoretical development”, Journal of Business Venturing, 25(2): 203- 215.
نظر شما