توحید ورستان، بازار: ایران به دلیل اشتراکات فرهنگی و اقتصادی، همیشه رویکرد مثبتی به کشورهای آسیای میانه داشته و به دنبال تقویت مولفه های همگرایی بوده است، هرچند که در سالهای اخیر در این امر به نتایج مطلوب دست نیافته است.
آسیای میانه ( Central Asia) سرزمین پهناوری در آسیاست که هیچ مرزی با آبهای آزاد جهان ندارد و در واقع محصور در خشکی است. اگر چه مرزهای دقیقی برای این سرزمین تعریف نشدهاست، ولی بهطور معمول آن را دربرگیرندهٔ کشورهای ازبکستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قزاقستان و قرقیزستان میدانند.
آسیای میانه به عنوان بخشی از گستره حوزه تمدنی ایران، از جایگاه ویژهای در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران برخوردار است. وجود اشتراکات و پیوندهای تاریخی، فرهنگی بین ایران و آسیای میانه و نیز پتانسیل های عظیم نفت و گاز، بازار مناسب برای کالاهای ایرانی و از همه مهمتر محصور بودن این منطقه در خشکی و استفاده از قلمرو ایران به عنوان اقتصادی ترین مسیر برای این کشورها، فرصتهای بالقوهای را پیش روی ایران قرار داده و به نوعی موجب شده تا زمینههای مناسبی برای گسترش مناسبات فراهم گردد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و ایجاد جامعه مستقل مشترک المنافع تمایل بسیاری از کشورهای قدرتمند منطقهای و بین المللی، به صورت خواسته یا ناخواسته، به این منطقه جلب شد.
از جمله این کشورها جمهوری اسلامی ایران بود که با توجه به نزدیکی و قرابتهای تاریخی و فرهنگی با کشورهای منطقه به تقابلی شدید فراخوانده میشود. تا جایی که برای دستیابی به حقوق اولیه همسایگی و ذینفع شدن در منافع مشترک باید از مسیر سخت دفع نیروهای بیرونی عبور نماید. براین اساس بررسی شرایط منطقه ای برای شناخت سطح روابط استراتژیک کشور با آن، از ضرورتهای اولیه است. در این مقاله مولف با بهره گیری از الگوی نظری به امکان سنجی مناسبات استراتژیک ایران با منطقه و کشورهای کلیدی آن میپردازد.
آسیای میانه و دولت سیزدهم
در گزارش منترش شده در «نیو لاین انیستیتو» دولت ابراهیم رئیسی پس از زمان روی کار آمدن در ماه آگوست سال گذشته، سیاست خارجی خود را بر افزایش روابط اقتصادی و سیاسی با همسایگان و کشورهای آسیایی پایهگذاری کرده است. همزمان که ایران در حال افزایش دسترسی خود به همسایگان آسیای مرکزی است، قدرتهای بزرگ مانند ایالات متحده و روسیه تمرکز خود را به رقابت در اروپای شرقی و اقیانوس آرام معطوف کردهاند. درگیری در اوکراین که توجه جهان را به خود جلب کرده است مسیر ایران برای نیل به اهداف مورد نظر را هموار میکند.
همچنین حمله روسیه به اوکراین، کشورهای آسیای میانه را وادار به محاسبه منافع اقتصادی میکند. برای نمونه قرقیزستان و تاجیکستان در سال ۲۰۲۰، حوالههای ارسالی از روسیه به ترتیب ۳۱ و ۲۷ درصد از تولید ناخالص داخلی آنها را تشکیل میدادند.
اما از زمان حمله روسیه به اوکراین، برآوردهای جدید نشان میدهد که در قرقیزستان تا ۳۳ درصد و در تاجیکستان ۲۲ درصد کاهش خواهد یافت. علاوه بر این؛ بنادر بلژیک، آلمان، استونی و هلند از پذیرش محمولههای آسیای میانه در صورت ارسال از طریق روسیه خودداری میکنند. این امر باعث شده کشورهایی مانند قزاقستان به دنبال یافتن مسیرهای حمل و نقل جدید باشند چون اتکای آنها به روسیه به عنوان یک کشور ترانزیت باعث شده زنجیره تامین آنها در معرض ریسک بالا قرار گیرد.
علاوه بر مباحث اقتصادی، برخی ادعاهای مقامات روس این نگرانی را به وجود آورده است که پس از اوکراین، پوتین به کشورهای آسیای میانه روی آورد. از همین روی، این کشورها دست به عصا حرکت کردند تا از عملیات روسیه حمایت نکنند. حتی قزاقستان که تنها چند ماه پیشتر، از نیروهای روسیه برای کمک به سرکوب یک شورش داخلی به خاک خود دعوت کرد، استقلال لوهانسک و دونتسک را به رسمیت نشناخته است.
نقش چین به عنوان یک قدرت بزرگ در آسیای مرکزی تا حد زیادی بدون تغییر باقی مانده است و سیاست طولانی مدت عدم مداخله آن باعث شد که بر حوزه اقتصادی تمرکز کند و در عین حال تأثیر کمی در چشم انداز امنیتی آسیای میانه داشته باشد. در مجموع خلأ قدرت در آسیای میانه میتواند بستر مناسبی برای حضور ایران در این منطقه باشد.
بنابراین، ایران در حال حرکت به سمت استفاده از خلاء قدرت در آسیای میانه برای پیشبرد اولویتهای سیاست خارجی خود است که بیشتر شامل مقابله با تحریمها از طریق ایجاد راههای جدید تجارت است. تهران همچنین نفوذ قابل توجهی در افغانستان همسایه ایجاد کرده که اهرمهای بیشتری را برای تعامل با آسیای مرکزی برای آن فراهم میکند.
تاثیر آسیای میانه در کاهش تاثیر تحریمها
پتانسیل رشد اقتصادی آسیای میانه، به عنوان یک منطقه محصور در خشکی، به دسترسی به بنادر کشورهای مجاور بستگی دارد که در این میان، بنادر ایران از نزدیکترینها به آسیای میانه و دروازهای برای تجارت دریایی منطقه است.
ایران همچنین تجارت قابل توجهی با افغانستان دارد که در قلب بسیاری از مسیرهای تجاری مهم زمینی به آسیای میانه قرار دارد. در سال ۲۰۱۸(قبل از همهگیری)، صادرات ایران به افغانستان با تقریباً ۲.۹ میلیارد دلار بیش از دو برابر صادرات پاکستان به افغانستان با ۱.۳میلیارد دلار بود که توسعه اقتصادی به آسیای میانه را به گام بعدی برای ایران تبدیل کرد.
به عنوان یک هدف اقتصاد، ایران از گسترش تجارت با همسایگان شرقی خود به شدت به دنبال ایمن نگه داشتن خود از اثرات فشار اقتصادی غرب است. اعمال مجدد تمامی تحریمهای آمریکا توسط دولت ترامپ در سال ۲۰۱۸ باعث شد که اقتصاد ایران به دلیل کاهش فروش نفت و قطع ارتباط با بازارهای بین المللی وارد رکود شود.
بنابراین، ایران به دنبال هر فرصتی برای تقویت اقتصاد خود است. در واقع، ایران به طور تعامل با بازارهای آسیای مرکزی را فرصتی برای کاهش فشار اقتصادی غرب میداند، به ویژه اگر بتواند از تجارت با آسیای میانه به عنوان مبنایی برای تعامل عمیقتر با ابرقدرتهای اقتصادی مانند هند و چین استفاده کند.
هند بازیگر بزرگ معادله
هند قبلاً برای مشارکت با ایران در تجارت با آسیای میانه ابراز علاقه کرده است. کالاهای هندی بدون عبور از طریق رقبای چین و پاکستان نمیتوانند از طریق زمینی به بازارهای آسیای میانه برسند، بنابراین هند به بندر چابهار ایران به عنوان یک مسیر دسترسی بالقوه روی آورده است.
فاز اول این مشارکت در سال ۲۰۱۷ با سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیون دلاری هند در این بندر راه اندازی شد. هند همچنین جادهای را از چابهار ساخته است که بندر را به افغانستان و به مسیرهای تجاری به ازبکستان متصل میکند. البته تجارت بین هند و افغانستان از قبل آغاز شده بود و قبل از تسلط طالبان در سال ۲۰۲۱، فرصتهایی برای استفاده از مسیرهای تجاری مهم افغانستان برای تعامل با آسیای مرکزی برای هند و ایران بشمار میرفت.
در ژانویه سال جاری میلادی، ایران و چین اجرای یک پیمان استراتژیک ۲۵ ساله را آغاز کردند که شامل همکاری در بخشهای مهم اقتصاد از جمله انرژی و ترانزیت لست. چین با وجود اعمال تحریمهای آمریکا، تمایل خود را برای واردات نفت ایران نشان داد. ایران نیز مایل است به افزایش تعامل خود با چین برای مقابله با تحریمها و فشارهای غرب ادامه دهد، و آسیای میانه راهی برای تعامل بیشتر را ارائه میدهد. آسیای میانه بیش از ۲۰۰۰ مایل مرز با چین دارد و منطقهای است که انتظار میرود تجارت چین در آن گسترش یابد.
به اینکه اقتصاد ایران توسط تحریمهای غرب آسیب دیده است، این کشور توانست گامهای مهمی در تعامل اقتصادی با تاجیکستان و ازبکستان بردارد. تاجیکستان با توجه به اشتراک زبانی، یک شریک طبیعی اقتصادی برای ایران است و به همین دلیل، پیمانکاران ایرانی اغلب پروژههای زیربنایی تاجیکستان را انجام میدهند. برای نمونه تونل چند میلیارد دلاری انزوب که توسط پیمانکاران ایرانیان ساخته شد، زمان سفر بین پایتخت تاجیکستان، دوشنبه، و دومین شهر بزرگ آن یعنی خجند را به طور چشمگیری کاهش میدهد. همچنین ایرانیان در ساخت سدهای بزرگ این کشور نقش بسیار مهمی داشتهاند.
ایران به طور مشابه در تجارت خود با ازبکستان شاهذ پیشرفتهایی بوده است. با وجود اعمال مجدد تحریمها توسط دولت ترامپ، در سال ۲۰۱۸ تجارت دوجانبه بین ایران و ازبکستان ۴۰ درصد رشد کرد. در ژانویه ۲۰۲۲ نیز دو کشور با امضای توافقنامهای که به ازبکستان اجازه دسترسی به بندر چابهار ایران را میدهد، روابط اقتصادی خود را تقویت کردند. از آنجایی که ایران به دنبال رشد اقتصادی است، همگرایی با آسیای میانه فرصتهای بهصرفهای را ارائه میدهد.
ثبات منطقهای
ایران همچنین علاقهمند به حفظ ثبات در آسیای مرکزی است. بیثباتی در همسایگی افغانستان باعث شده است که میلیونها افغان به ایران پناه ببرند که هزینه آن سالانه میلیاردها دلار برآورد میشود. بحرانی که مدیریت آن برای تهران چالش برانگیز است و هرگونه افزایش در جریان پناهجویان میتواند هزینه های تهران را چندین برابر کند.
کشورهای آسیای مرکزی نگرانیهای مشابهی در مورد بحران پناهجویان افغان دارند. ازبکستان صراحتاً پناهجویان افغان را ممنوع کرده است، حتی با طالبان برای جلوگیری از هجوم پناهجویان همکاری میکند. مهار بحران پناهجویان یک نقطه مورد علاقه مشترک است که احتمالاً همکاری بین ایران و کشورهای آسیای مرکزی را تقویت میکند و میتواند به عنوان اساس تعامل دیپلماتیک، امنیتی و اقتصادی بیشتر عمل کند.
مانع بزرگ
مانع اصلی ایران در تعامل اقتصادی با آسیای میانه و شرقی تحریمهای آمریکا است. از همین روی احتمالا ماهیت پیچیده تجارت باعث استفاده از گزینه جایگزین، مانند مسیر حملونقل ماورای خزر که از قزاقستان به قفقاز و سپس ترکیه میرود، برای کشورهای آسیای مرکزی باشد. برای نمونه، تحریمهای آمریکا منجر به تاخیر مکرر شرکتهای هندی در پروژه توسعه بندر مهم چابهار ایران شده است.
همچنین شرکتهای چینی برخی از پروژههایی را که شرکتهای هندی به تعویق انداختهاند را تصاحب کردند، و احتمالا ایران بتواند از تعامل با چین برای فشار بر هند برای مخالفت با تحریمهای آمریکا استفاده کند، چون هند نمیخواهد پس از سالها سرمایهگذاری در چابهار، دسترسی به آسیای مرکزی را از دست بدهد.
نظر شما