خبرگزاری بازار- روزهای کرونایی دنیا پشت سر هم طی می شود و هر روز اقتصاددان یا مسولی در صدد مقایسه بحران کنونی با رکودها و بحران های اقتصادی قبلی بر می آید. اما در تمامی این مقایسه ها به یک نکته تاکید می شود که این رکود از تمامی رکودهای قبلی بزرگتر است. حال در شرایطی که کشورهای دنیا طرح قرنطینه را در پیش گرفته اند و فعالیتهای اقتصادی تعطیل شده است این سوال مهم وجود دارد که آیا تاریخ تجربه ای مشابه داشته است یا خیر؟ در واقع ما به دنبال یافتن پاسخ این سوال هستیم که آیا با مطالعات تاریخی می توان به راه حلی برای معضل کنونی دست یافت یا اینکه مسیر بازسازی اقتصاد را پیش بینی کرد یا خیر؟
کدام رکود اقتصادی به بحران کرونا شباهت دارد
نیویورک تایمز در گزارش اخیر خود نوشت: «رکود اقتصادی ناشی از همه گیری ویروس کرونا با رکودهای قبلی در دنیا قابل مقایسه نیست. رکودهایی که به دلیل چرخه های اقتصادی و تجاری و وضعیت بازارهای مالی ایجاد شد و با ابزارهای در دست دولتها برطرف شد. بحران کنونی ریشه در تعطیلی فعالیتهای اقتصادی و آسیبهای وارد شده به زیر بنای اقتصاد دارد و به این سادگی برطرف نمی شود. برای تشریح این مساله می توان به آمارهای ارایه شده توسط موسسات مطالعاتی اشاره کرد و پیش بینی های آنها برای سال جاری را بررسی کرد. گلدمن ساکس پیش بینی کرد در فصل دوم سال ۲۰۲۰ میلادی تولید کالا و خدمات در امریکا ۳۴ درصد کمتر از مدت مشابه سال قبل خواهد بود در حالیکه در جریان رکود سال ۲۰۰۸ میلادی ارزش تولید ناخالص داخلی این کشور تنها ۳ درصد تنزل یافته بود و حتی در جریان رکود بزرگ دهه ۱۹۳۰ هم میزان تنزل نرخ رشد اقتصادی کمتر از ۱۵ درصد بود.»
بنابراین رکودهای اقتصادی در طول تاریخ تصویری از وضعیت امروز دنیا را نشان نمی دهند و حتی همه گیری های قبلی هم نمی توانست اثری مشابه وضع کنونی داشته باشد. مثلا همه گیری ویروس آنفولانزا در سال ۱۹۱۸ میلادی که شمار زیادی را به کام مرگ کشاند و کشورهای زیادی را مجبور به اجرای طرح قرنطینه و بستن مرزها کرد. اما به دلیل کوچکتر بودن اقتصاد و ارتباط کمتر اقتصادهای دنیا با هم، هزینه های مالی کمتری به اقتصاد دنیا وارد کرد. بنابراین همه گیری های قبلی هم نمی تواند تصویرگر وضعیت امروز دنیا باشد.
فروپاشی شوروی، نزدیکترین وضعیت به شرایط کنونی
واشنگتن تایمز بر این باور است سرعت بالای انقباض و رکود اقتصادی دنیا در نتیجه شیوع کرونا مانند وضعیتی است که بعد از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۰ ایجاد شد. این کشور یکی از بزرگترین اقتصادهای آن روزهای دنیا بود و فروپاشی ان و تبدیل شدنش به ۱۵ کشور مستقل چالشهای زیادی برای اقتصاد تمامی کشورها حاصل از این فروپاشی به همراه داشت. بحران هایی که تا یک دهه بعد از این اتفاق هنوز در اقتصاد آنها مشاهده می شد.
بعد از فروپاشی شوروی تولید در اغلب کارخانه ها تعطیل شد و تقاضایی برای محصولات مصرفی و صنعتی وجود نداشت. دولتها اقدام به ایجاد محدودیتهای تجاری کردند و امکان جابجایی نیروی کار از یک کشور به کشور دیگر هم ازبین رفت و مرزهایی ایجاد شد که راه را برای چرخش آزادانه منابع تولید بست.
البته وضعیت کنونی اقتصاد دنیا تفاوتهایی با وضعیت کشورهای بازمانده از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۰ دارد ولی مشابهت ها خیلی بیشتر است. از اصلی ترین و مهمترین مشابهت ها می توان به از بین رفتن روابط تجاری اشاره کرد که یک دلیل آن مشکلات اقتصادی داخلی و دلیل دیگر عدم وجود رابطه سیاسی بود. در آن زمان حمل و نقل زمینی و هوایی بین کشورهای تازه تاسیس شده متوقف شد و تولید با تمرکز بر نیاز داخلی و با توجه به منابع داخلی انجام شد.
وضعیت کنونی دنیا هم مشابه آن روزهای شوروی است و ما شاهد این مساله هستیم که شرکتهای بزرگ دنیا هم تمرکز و توجه را روی منابع داخلی متمرکز کرده اند. مثلا شرکت اپل اعلام کرده است برای تامین قطعات و تجهیزات مورد نیاز شرکت در چین، کارخانه ای در این کشور راه اندازی می کند تا به واردات وابسته نباشد. ویروس کرونا کشورهای زیادی را درگیر کرده است و اولین و اصلی ترین پیامد آن اجرای طرح قرنطینه، بسته شدن مرزهای انسانی و کالایی و در نهایت وضع محدودیتهای زیاد برای تردد در شهر است. توقف پروازها و عدم امکان ورود افراد به کشورهای مختلف هم در این روزها دیده می شود.
بررسی ها نشان می دهد اوج بحران بعد از فروپاشی شوروی اتفاق افتاد. یعنی در سال ۱۹۹۲ میلادی که ارزش تولید ناخالص داخلی این کشور ۱۴ درصد کاهش یافت و انتظار می رود به دلیل همه گیری کرونا در سال جاری ما شاهد کاهش همین سطح از کاهش در ارزش تولید ناخالص داخلی اروپا و امریکا باشیم. برای شوروی، هزینه های انسانی این فروپاشی بسیار زیاد بود و مرگ شمار زیادی از مردم و کاهش شاخص های بهداشتی سبب شد تا امید به زندگی به شدت کاهش یابد. نرخ کاهش اکید به زندگی به اندازه ای بالا بود که این نگرانی را ایجاد کرد کل جمعیت شوروی نابود شوند.
اما هنوز امید و همکاری جهانی تنها کلیدهای رهایی از این بحران هستند.
نظر شما