عاطفه علیان؛ بازار: زایندهرود به عنوان بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران، نقش حیاتی در شکلگیری تمدن اصفهان داشته است، تمدنی که قدمت آن به بیش از هشت هزار سال پیش و مطابق برخی یافتهها به بیش از ۱۰ هزار سال میرسد.
طبیعی است بدون وجود این رودخانه، شاید امروز اصلا اصفهانی وجود نداشت، همان گونه که بدون این رودخانه نیز اصفهان دوام نمیآورد چرا که خشکی رودخانه مشکلات متعددی از فرونشست زمین، تا تبدیل تالاب گاوخونی به کانون ریزگردها، نابودی کشاورزی که قدمت چندین هزار ساله دارد، از میان رفتن صنعت و مهاجرت را در پی دارد.
به گفته کارشناسان در طول قرنها حیات این رودخانه، در مقاطعی نیز شاهد خشکسالی زایندهرود بودهایم اما این رودخانه هرگز بدون آب نبوده است و باریکهای آب همواره در رودخانه جریان داشته است.
میترا خاشعی کارشناسان بیولوژی و اقتصاد محیط زیست در این ارتباط به خبرنگار بازار می گوید: در طول سالهای گذشته، نادیده گرفتن این اصل ساده زیست محیطی، عامل کاهش بارندگی در سرچشمه زاینده رود بوده است که چرا که باید جریان طبیعی یک رودخانه وجود داشته باشد تا در ادامه ابرهای بارا زا تشکیل و موجب بارندگی شود، اما خشکی رودخانه در مسیر طبیعی خود موجب کاهش بارش در سرچشمه و خالی شدن سد زاینده رود نیز شده است.
زایندهرود هرگز فصلی نبوده است
وی با بیان اینکه زاینده رود هرگز رودخانه فصلی نبوده است و همواره یک رودخانه دائمی محسوب می شده است، گفت: وجود تالاب گاوخونی در انتهای مسیر رودخانه زایندهرود نشان می دهد که این رودخانه فصلی نیست، رودخانه های فصلی کوتاه هستند و به تالاب ختم نمی شوند!
این کارشناس بیولوژی و اقتصاد محیط زیست با اشاره به اینکه خشکاندن زاینده رود تبعات اقتصادی و زیست محیطی و بهداشتی برای کشور در پی دارد و بر این اساس باید با دیدگاه ملی به آن نگاه شود، گفت: فرونشست زمین، مهمترین تهدید برای این کهن استان کشور است که دوری از این آسیب فقط با جریان دائمی زایندهرود امکان پذیر است.
وابستگی کامل اقتصاد اصفهان به زایندهرود
وی پراکنش ریزگردهای سمی و خطرناک تالاب گاوخونی را خطری برای کل کشور خواند و گفت: باید دقت کنیم که اقتصاد اصفهان وابستگی تامی با رودخانه زاینده رود دارد.
خاشعی با تاکید بر اینکه احیای دائمی زاینده رود موضوعی است که هیچ شکی در آن وجود ندارد، تاکید کرد: از سویی اصفهان با وجود مشکلات زاینده رود در طول سالهای گذشته، همچنان بخش زیادی از نیاز کشور به محصولات کشاورزی و دامی را تامین می کند و از سوی دیگر صنایع اصفهان اکنون بخش زیادی از آورده درآمد کشور حتی در بخش ارزی را دارد که بدون وجود زاینده رود این بخش ها آسیب شدید خواهند دید.
کشاورزی اصفهان قدمت هزاران ساله دارد و اتفاقا به دلیل وجود رودخانه دایمی زاینده رود این حرفه در اصفهان شکل گرفته است ضمن اینکه برخلاف برخی ادعاها نباید رویکرد اقتصادی اصفهان به بخش صنعتی خلاصه شود
وی اضافه کرد: نکته مهم دیگر این است که اولا میزان کشت برنج در اصفهان به آن اندازه که ادعا می شود نیست، دوم اینکه برنج لنجان برخلاف ادعای غیرکارشناسانه برخی افراد امکان کشت در دیگر شهرهای کشور را ندارد و سوم اینکه این برنج که فقط در اصفهان به عمل می آید، آب بسیار اندکی نسبت به برنج شهرهای شمالی مصرف می کند که با زاینده رود ارتباطی ندارد.
این کارشناس با بیان اینکه باید دقت کنیم که کشاورزی اصفهان قدمت هزاران ساله دارد و اتفاقا به دلیل وجود رودخانه دائمی زاینده رود این حرفه در اصفهان شکل گرفته است، گفت: برخلاف برخی ادعاها نباید رویکرد اقتصادی اصفهان به بخش صنعتی خلاصه شود چرا که از یک سو برخی محصولات تنها در اقلیم اصفهان کیفیت خوبی دارد و از سوی دیگر گرچه نمی توان صنایع را از اصفهان جابجا کرد اما به دلیل آب و هوای آلوده این استان، بیش از این نیز ظرفیت صنعتی شدن را ندارد.
چاره درد زاینده رود، صرفا اجرای قانون است. طرحهای نوآورانه صرفا باید در راستای تسهیل اجرای قوانین و نه برای دور زدن قوانین بالادستی تدوین شوند. امروز معمولاً دیده میشود که برنامههای ارائه شده برای احیای زیست بوم حوضه های آبریز مختلف، در واقع گزینه جایگزین دولتها برای قوانین اجرا نشده یا قوانینی است که ارادهای برای اجرای آنها وجود ندارد.
حال آنکه اگر قوانین موجود محترم شمرده نشوند و ارادهای برای اجرای آنها نباشد، نمیتوان انتظار داشت برنامه های و طرحهایی که الزاما قانون هم نیستند، با جدیت اجرا شوند. دولت سیزدهم قطعا نباید اشتباهات چندین باره دولتهای قبل را تکرار کند چراکه دیگر فرصتی برای تکرار اشتباهات وجود ندارد.
سیاست دولت راضی نگه داشتن همه است سیاستی که نه منطقی است، نه شدنی. وقتی برای پروژههای انتقال آب اعم از بن-بروجن، گلاب و بقیه پروژه ها بودجه در نظر گرفته میشود اما برای طرحهای تامین آب حوضه آبریز چارهاندیشی نمیشود به این مفهوم است که برنامه ای برای احیای زاینده رود وجود ندارد
به نظر میرسد دولت سیزدهم هنوز به جمع بندی دقیقی برای تنظیم برنامهای عملیاتی برای احیای زایندهرود نرسیده است. در هر حال نمیتوان منتظر تدوین طرحی جامع نشست و در این فاصله منفعلانه عمل کرد.
پروژهای انتقال آب، مانعی در راستای احیای زاینده رود
دبیر اجرایی نظام صنفی کشاورزی در این ارتباط به خبرنگار بازار میگوید: به نظر میرسد سیاست دولت راضی نگه داشتن همه است سیاستی که نه منطقی است، نه شدنی. وقتی برای پروژههای انتقال آب بودجه در نظر گرفته میشود اما برای طرحهای تامین آب حوضه آبریز چارهاندیشی نمیشود به این مفهوم است که نه تنها برنامه ای برای احیای زاینده رود وجود ندارد بلکه برنامه هایی برای بدتر کردن وضعیت موجود عملیاتی شده است.
اسفندیار امینی، اضافه میکند: بودجه ای برای زاینده رود در نظر گرفته شده است که بخشی از آن برای پرداخت خسارت به کشاورزان است و بخشی هم برای یک پروژه انتقال آب!
وی ادامه داد: در این میان برنامه احیای زاینده رود در دو بخش خلاصه میشود یکی اینکه وزارت نیرو آبهایی که فروخته است، تامین یا بازخرید کند و دوم اینکه وضعیت لگام گسیخته در حوضه آبریز گاوخونی سامان گیرد. هر زمان این دو اتفاق در زاینده رود رخ داد یعنی زاینده رود احیا شده است.
از یک جنبه مهم دیگر نباید فراموش کنیم که احیای زاینده رود یک ضرورت غیر قابل انکار است و هیچ راه گریزی از آن نیز وجود ندارد، مگر اینکه روزی به نابودی تمدنی که نام نصف جهان را یدک می کشد راضی شویم، اکنون تهدید فرونشست برای اصفهان بسیار جدی است و به عقیده همه کارشناسان، یگانه راه جلوگیری از نابودی اصفهان در اثر فرونشست جریان دایمی آب در زاینده رود است.
فرونشست اصفهان، تهدیدی که پایان نمی پذیرد
در این زمینه استاندار اصفهان در جلسه ملی «سازگاری با کمآبی» با بیان اینکه در صورتی که معضل آب حل نشود با مشکل دیگر فرونشست زمین در اصفهان روبرو خواهیم بود، گفت: خشکی زایندهرود مشکلات متعددی مانند فرونشست زمین، انتشار گرد و غبار و خشکی تالاب بینالمللی گاوخونی را رقم زده است که تبعات بسیار زیادی دارد.
آغاز عملیات برخی از طرحهای آبی در استان به ۲۰ سال قبل برمی گردد و هنوز هم به مرحله بهرهبرداری نرسیده است بنابراین باید با نگاه ویژه و نظارت دانشگاهها و سازمانهای مردم نهاد برای تکمیل و افتتاح آنها کوشید
وی با بیاناینکه جاری نبودن زایندهرود حواشی متعدد را در همه ارکان رقم میزند و اکنون نیز تمام بخش های اقتصادی استان را مُختل کرده است، ادامه داد: در کنار ایجاد کارگروه ملی احیای رودخانه زایندهرود، اجرای طرحهای انتقال آب به این حوضه آب نیز نیازمند اتخاذ تصمیم جدی است.
مرتضوی با بیان اینکه خشکسالی مُمتد در استان اصفهان نیازمند نگاه ویژه وزارت نیرو و کارگروه ملی سازگاری با کمآبی است، تصریح کرد: آغاز عملیات برخی از طرحهای آبی در استان به ۲۰ سال قبل برمی گردد و هنوز هم به مرحله بهرهبرداری نرسیده است بنابراین باید با نگاه ویژه و نظارت دانشگاهها و سازمانهای مردم نهاد برای تکمیل و افتتاح آنها کوشید.
منابع سطحی حوضه آبریز زاینده رود در بهترین شرایط پاسخگوی نیازهای شرب، بخشی از صنعت و نیز کشاورزی حقابه دار و محیط زیست این حوضه آبریز است و مطلقا منابع آب مازادی در آن برای تخصیص های اضافی و بین حوضهای وجود ندارد.
اگر دولت بخواهد طرح های غلط را حفظ یا چیزی به آنها اضافه کند قطعا وضعیت حوضه زاینده رود به یک بحران تبدیل خواهد شد. دولت سیزدهم با درس گرفتن از تجربیات ناموفق دولتهای پیشین باید به این نتیجه رسیده باشد که با روشهای نادرست نمیتوان به نتایج درست رسید.
برای همه طرحهای بارگذاری بین حوضهای قدیم و جدید در حوضه زاینده رود، گزینههای جایگزین وجود داشته و دارد. ولی دولتها تا کنون به این جایگزین ها بی توجه بودهاند.
همه ماجراهای تونل کوهرنگ
عضو کارگروه فرونشست اتاق بازرگانی اصفهان در گفتوگو با خبرنگار بازار اظهار میکند: طرح انتقال آب موضوعی با دیدگاه دوگانه آب کوهرنگ یکی از سرچشمههای کارون بود. پیوستن آن به زاینده رود به خاطر نزدیکی سرچشمه این دو رود از گذشته و کمک به توسعه شهری بوده است. در ۹۹۶ ه. ق. شاه عباس کبیر مأموریت پیوستن این دو رود را به میرزا جهانگیرخان بختیاری حاکم (بلوک بختیاری) سپرد. قرار بود که با کندن مسیری در کوه چلگرد این کار انجام شود؛ ولی به خاطر تحولاتی این کار به سرانجام نرسید. در دوره شاه عباس اول نیز کوششی شد و آن نیز ناتمام ماند.
بهرام نادی، ادامه میدهد: احداث تونل اول کوهرنگ به رودخانه زاینده رود با ظرفیت انتقال اسمی ۳۰۰ میلیون متر مکعب در سال، سبب مشکلات زیست محیطی در مسیر طبیعی حوضه کارون و توسعه شهر اصفهان ( احداث کارخانه ذوب آهن و در سالهای بعد پتروشیمی اصفهان و ...) و افزایش مهاجرت شد.
عضو هیئت علمی دانشگاه نجف آباد تصریح میکند: تونل دوم کوهرنگ در سال ۱۳۶۴ با ظرفیت اسمی ۲۵۵ میلیون متر مکعب در سال به بهره برداری رسید و این موضوع نیز سبب توسعه بیشتر شهر اصفهان ( کارخانه فولاد مبارکه و ...) و افزایش مجدد مهاجرت به صورت مستقیم و غیر مستقیم شد.
او میافزاید: در ادامه تونل سوم کوهرنگ به منظور تأمین و انتقال آب به میزان حدود ۲۵۵ میلیون متر مکعب در سال، جهت تأمین قسمتی از کمبود آب منطقه مرکزی ایران برای مصارف شرب صنعت، کشاورزی و افزایش حجم آب تنظیم شده سد زاینده رود با استفاده از سد مخزنی کوهرنگ ۳، طراحی و عملیات اجرایی آن در سال ۱۳۷۰آغازشد و تاکنون به بهره برداری نرسیده است.
نادی اظهار میکند: انتقال آب به تونل اول و دوم و سوم ختم نشد و مرحله اول خط انتقال آب چشمه لنگان و خدنگستان به حوضه زاینده رود با ظرفیت انتقال سالیانه ۱۹۵ میلیون مترمکعب آب از سرشاخههای دز به زایندهرود یک پروژه بزرگ انتقال آب در سال ۱۳۸۴ افتتاح و مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
قدر مسلم تمامی موارد انتقال آب سبب توسعه شهری و روستایی و سبب افزایش رفاه در فلات مرکزی شده است. لیکن آنچه دارای اهمیت است در پی این توسعه چه اتفاقات نا خوشایندی رخ داده است. به غیر از انتقال آب ما هرچه سد بود زدیم و هرچه چاه بود زدیم( ۳۶۰۰ حلقه چاه در محدوده شهری) و توسعه ایجاد کردیم
او تصریح میکند: طرح انتقال آب از حوضه زاینده رود به یکی از استانهای مجاور در سال ۱۳۷۸ با ظرفیت ۳۸ میلیون متر مکعب در سال بهره برداری و طی سالهای بعد به ۹۸ میلیون متر مکعب در سال رسید. طرح انتقال آب از حوضه زاینده رود به کاشان و شهرستان های حومه در سال ۱۳۸۴ با ظرفیت ۴۹ میلیون متر مکعب در سال به بهره برداری رسید.
عضو هیئت علمی دانشگاه نجف آبادتوضیح میدهد: قدر مسلم تمامی موارد انتقال آب سبب توسعه شهری و روستایی و سبب افزایش رفاه در فلات مرکزی شده است. لیکن آنچه دارای اهمیت است در پی این توسعه چه اتفاقات نا خوشایندی رخ داده است. به غیر از انتقال آب ما هرچه سد بود زدیم و هرچه چاه بود زدیم( ۳۶۰۰ حلقه چاه در محدوده شهری) و توسعه ایجاد کردیم.
افت شدید سطح آب زیر زمینی و برداشت نیمی از کل مخزن آب زیر زمینی
او با اشاره به افت شدید سطح آب زیر زمینی و برداشت نیمی از کل مخزن آب زیر زمینی به حجم ۷.۵ میلیارد متر مکعب دشت اصفهان از سال ۱۳۶۱ تا ۱۴۰۰ میگوید: نتیجه افت سطح آب زیر زمینی فرونشست ۱۸.۵ سانتیمتری تنها در یک سال ( سال ۱۳۹۹) در محدوده شهری اصفهان و بلعیده شدن تدریجی شهر و هر آنچه که نیاکان ما ساخته اند.
ما به مصرف بی رویه آب سطحی و آب زیر زمینی از منابع محدود و سوخت فسیلی عادت کرده ایم. اما اکنون دو راه پیش روی ماست؛ راه حل اول، تغییر عادت بد موجود (مصرف تمامی آب آبخوان و اتمام آن و پذیرفتن فرونشست و تخریب سازه ها) به عادت بدتر ( مصرف آب های محدود ژرف دارای سختی بالا و کیفیت پایین و ازدیاد مصرف سوخت های فسیلی و برق) است.
این روش موجب بیرون کشیدن آب های ژرف از دل زمین و خشکاندن کامل زمین به معنای واقعی آن می شود؛ در ادامه این مسیر تصفیه و انتقال آب دریای خلیج فارس برای مصارف آب آشامیدنی و یا صنعت و پذیرفتن شوری بیشتر آب دریا و از بین بردن اکوسیستم دریاست آن هم در شرایطی که هم اکنون نیز به سبب آب شیرین کن های متعدد در حوزه خلیج فارس شوری آب در خلیج فارس ۳۰ درصد بیش تر از آب های آزاد پیشنهاد شده است.
اما راه حل دوم سخت تر است؛ پذیرفتن مسئولیت اجتماعی همه مردم در حفظ آب و خاک و هوای کشور و تعریف مسئولیت اجتماعی در حد ملی تمامی وزارتخانه ها، دانشگاه ها، مدارس و... برای سرمایه گذاری در زمینه راه های سازگار با حفظ محیط زیست و مصرف بهینه آب و سوخت و البته این را باید بپذیریم تخصیص ردیف بودجه ای به پروژههای انتقال آب ما را از احیای زاینده رود دور میکند.
نظر شما