بازار؛ گروه آب و انرژی: خشکسالی خوزستان دوباره، جانمایی اشتباه سدها را سر زبان ها انداخت. بسیاری از کارشناسان محیط زیست مدعی اند که مشکلات مدیریتی و جانمایی غلط سدهای احداث شده روی رود کارون خوزستان به مرزی خشکی رسانده است.
سهیل اولاد زاد کارشناس محیط زیست که معتقد است ما در کشور با خشکسالی مدیریتی مواجه هستیم، در اینباره به خبرگزاری «بازار» می گوید: درست است که امسال میزان بارندگی ها نصف پارسال بوده و ذخایر آبی کشور مناسب نیست. اما مشکلاتی که ما در کشور با آن مواجه هستیم حاصل یک سال اخیر نیست. به عنوان مثال قبل از آبگیری سد گتوند، محمدزاده، رئیس وقت سازمان محیط زیست در نامهای به وزیر نیرو خواستار عدم آبگیری آن بهدلیل همین تبعات شد اما آنها کوچکترین اعتنایی به این نامه نکردند و آبگیری سد را با دستور احمدینژاد، آغاز کردند. او مدعی است که اشتباهات مهندسی و جانمایی در سد گتوند باعث از بین رفتن زمین های کشاورزی و افزایش ۲۵ درصدی شوری آب کارون شده است.
به گفته او، از همان سال ۹۰ که این سد شروع به آبگیری کرد بسیاری از کارشناسان به حل شدن ۱۰۰ میلیون تن نمک با آبگیری سد هشدار دادند اما همان زمان طرحهای مختلفی برای جلوگیری از آب شدن گنبد نمکی ارائه شد که یکی از این طرحها «پتوی رسی» بود. در این طرح برای حل نشدن نمک خاک را روی گنبد نمکی ریختند تا مانع نفوذ آب به داخل گنبد نمکی شوند. آنها اعتقاد داشتند اگر رس را روی نمک بریزند، نمک دیگر حل نمیشود، اما این طرح شکست خورد و ۳ روز بعد از آبگیری سد آب پوشش رسی روی گنبد نمک را شست و این پوشش ۷ متر نشست کرد و تخریب شد. رویدادی که باعث شور شدن آب بزرگ ترین و مهم ترین رودخانه کشور شد.
درست است که امسال میزان بارندگی ها نصف پارسال بوده و ذخایر آبی کشور مناسب نیست، اما مشکلاتی که ما در کشور با آن مواجه هستیم حاصل یک سال اخیر نیست. مشکل اصلی خشکسالی مدیریتی است
اما سدسازی های اشتباه تنها عاملی برای خشکسالی در کشور نبوده است. به طوریکه گزارش منتشر شده نشان می دهد که سد سازی و انتقال آب به حریم رودخانهها آسیب زده و همین مساله موجب شده که سیلابها خسارت سنگینی را به اقتصاد کشور وارد شود.
رضوی مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران اما این گزارش ها را قبول نداشته و می گوید اگر این سدها نبودند حالا خسارت سیلابها چندین برابر بود. او مدعی است معمولا در سالهایی که کشور دچار خشکسالی می شود، ضرورت ساخت سدها معمولا زیر سوال می رود در حالیکه در تر سالیها اگر این سدها نبودند، قادر به مدیریت بخش زیادی از سیلابها نبودیم.
او می گوید: اتفاقا خسارتهای سیلاب در استانی همچون لرستان ناشی از نبود سد بوده است. اما هدایت فهمی کارشناس سابق مدیریت منابع آب ایران معتقد است که مشکل اصلی ما در سیلابهای سال گذشته مدیریت نامناسب مخزن بوده است.
سیف الله آقا بیگی مدیرکل سابق دفتر مدیریت بحران و پدافندغیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران اما مشکل اصلی حوزه آب در ایران را نبود نگاه ملی می داند و می گوید قوانین موجود به هیچ وجه بازدارنده نیست. به عنوان مثال برخورد با متعرضان به حریم رودخانهها سالها زمان می برد و در بسیاری موارد به نتیجه هم نمی رسد. اما نداشتن نگاه ملی به بحران آب و مدیریت این بحران را مشکل اصلی کشور می داند. او می گوید که آب یک مساله فرادستگاهی است و باید همه ارگانها نسبت به این مساله حساسیت داشته باشند.
جا نمایی اشتباه سد ها نه تنها منجر به بروز خشکسالی در برخی از مناطق شده بلکه در برخی از استان ها خسارت ناشی از سیلاب ها را هم چند برابر کرده است
منافع دستگاهی، حزبی و گروهی ارجح بر منافع ملی
بحران آب، تمدن ایران زمین را تهدید میکند. ایرانیها حالا با برداشت بیرویه و خارج از ظرفیت طبیعت کار را به جایی رساندهاند که گفته میشود در صورت ادامه وضع فعلی، میزان مهاجرت از ایران به دلیل نبود آب افزایش و تعداد روستاهای خالی از سکنه بالا می رود. با این وجود هنوز خبری از یک انسجام ملی برای گذر از این بحران وجود ندارد.
هدایت فهمی کارشناس سابق منابع آب وزارت نیرو می گوید: نه برای ترسالی برنامه داریم و نه برای خشکسالی. او با اشاره به سیلابهای سالهای گذشته، می گوید: تعریف پروژه در کشور و ساخت سازه و اجرای طرحها در ایران نه بر اساس منافع ملی بلکه بر اساس منافع دستگاهی، گروهی و حزبی صورت میگیرد. به عنوان مثال در یک استان بی حساب و کتاب سد ساخته ایم و در یک استان از کمبود سد مساله ساز شده است.
رضوی: در خشکسالیها به این فکر می افتیم که سدهای ساخته شده به نوعی اضافه بوده و نیازی به آنها نداشتیم و نداریم. در حالیکه اتفاقا خسارتهای سیلاب در استانی همچون لرستان ناشی از نبود سد بوده است
«کشور ما تر و خشک است. خشکسالی و تر سالی دو رو ی یک سکه هستند. حتی در خشکسالی هم سیلابهای وحشتناکی را داشتیم و بدون سدها نمی توان این سیلابها را مهار کرد.» این بخشی از گفتههای حسن رضوی مدیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران است که خیلی گفتههای فهمی کارشناس حوزه آب را قبول ندارد. او مدعی است که حتی یک گزارش هم نداریم که نشان دهد سدها باعث تشدید سیلابها شده است. در تمامی موارد سدها به نوعی خسارت سیلابها را تعدیل کرده است.
او ادامه می دهد: در خشکسالیها معمولا به این فکر می افتیم که سدهای ساخته شده به نوعی اضافه بوده و نیازی به آنها نداشتیم و نداریم. او می گوید: اتفاقا خسارتهای سیلاب در استانی همچون لرستان ناشی از نبود سد بوده است.
آقا بیگی : قبل از ساخت سدها مطالعات زیست محیطی متعددی انجام می شود و عملا بدون تاییدیه متولی این حوزه هیچ سدی ساخته نمی شود. اما وقتی بحران پیش می آید تمامی دستگاه ها نقش خود را منکر می شوند
اگرچه مسئولان کشور همواره از سد به عنوان راهی برای جلوگیری از سیلاب نام بردهاند اما گزارش منتشر شده نشان می دهد که احداث سد بدون ملاحظات زیست محیطی انجام شده است. جدای از این، آنگونه که در این گزارش آمده طرحهای بزرگ انتقال آب بین حوضهای بدون انجام مطالعات ارزیابی پیامدهای محیط زیستی یا بدون توجه به نتایج این مطالعات، در موارد بسیاری باعث کاهش جریان رودخانه و عدم تامین نیازهای محیط زیستی پیکرههای آبی شده و این مساله رژیم هیدرولوژیکی رودخانهها را تغییر داده است.
آقا بیگی مدیرکل سابق دفتر مدیریت بحران و پدافندغیرعامل شرکت مدیریت منابع آب ایران اما می گوید: معمولا قبل از ساخت سدها مطالعات زیست محیطی متعددی انجام می شود و عملا بدون تاییدیه متولی این حوزه هیچ سدی ساخته نمی شود. اما وقتی بحران پیش می آید تمامی دستگاه ها نقش خود را منکر می شوند و به دنبال راهی برای فرار هستند.
دست تنگ وزارت نیرو در برابر تخلفات
در حالی بسیاری مقصر اصلی بحرانهای آبی در کشور چه در دوران ترسالی و چه در دوران خشکسالی وزارت نیرو می دانند، اما به نظر می رسد که در بسیاری موارد دست این وزارتخانه خیلی هم باز نیست. بر اساس آمار اعلامی بیشتر از ۲ هزار و ۴۳۳ مورد سازه تقاطعی غیراصولی و فاقد آبگذری مناسب توسط وزارت نیرو شناسایی و برای رفع انسداد به دستگاههای ذیربط اعلام شده اما تاکنون تنها حدود یک درصد آنها رفع انسداد شده است.
آنگونه که به نظر می رسد، در کشور ما هر دستگاهی تنها منافع خود را دنبال می کند. وزارت جهاد کشاورزی به دنبال سطح زیر کشت خود است و وزارت راه و شهرسازی توسعه شهرها را دنبال می کند و شهرداری هم در پی ساخت سازه هستند. به نظر می رسد که در اقلیم خشک ایران نه خبری از آمایش سرزمین است و نه حتی هم بستگی برای آب. بحرانهای مرتبط با آب حالا دیگر با اقلیم ایران عجین شدند، یک سال خشکسالی سوژه اصلی است و یک سال سیلاب. اما آنچه هیچ گاه تغییر نمی کند و هر سال تکرار می شود، نبود مدیریت مناسب برای گذر از بحران است.
نظر شما