بازار؛ گروه بین الملل: چین و ایران اخیراً توافق مشارکت استراتژیک جامع بیست و پنج ساله را امضاء کردند که هدف آن افزایش همکاری های نظامی، دفاعی و امنیتی بین ایران و چین و ایجاد دلهره برای دشمنان هر دو کشور است.
این پیمان فقط به معنای تحقق اتحاد ایران و چین نیست بلکه به استراتژی گسترده تر چین برای رشد نفوذ خود در خاورمیانه نیز اشاره دارد. این توافق در شرایطی منعقد شده که اجماع دو طرفه در واشنگتن مبنی بر اینکه ایالات متحده آمریکا باید از مشارکت خود در خاورمیانه برای حل چالش ناشی از چین در حال ظهور بکاهد، پدید آمده است.
توافق ایران و چین نشان می دهد که خاورمیانه میدان مهمی برای ظهور رقابت قدرت بزرگ با چین است. اکنون ایالات متحده باید از تقویت دشمنان ایالات متحده امریکا و نفوذ چین بر شرکای خود در منطقه جلوگیری کند.
از نظر ایرانی ها، زمان معامله نمی تواند مناسب تر از این باشد. تهران پس از آنکه تحریم های ایالات متحده آمریکا، اقتصاد این کشور را فلج کرده، ناامید از پول نقد بوده و امیدوار است که پیمان با چین از ضربه تحریم های ایالات متحده آمریکا بکاهد. با توجه به اینکه چین به عنوان خریدار احتمالی صادرات نفت ایران برای چندین دهه آینده است، تلاش های دولت بایدن برای کشاندن تهران به میز مذاکره بسیار دشوارتر خواهد بود.
در همین حال، چین برای تأمین انرژی در حال رشد سریع خود و همچنین داشتن یک شریک منطقه ای که دارای علایق مشترک در جلوگیری از افزایش قدرت امریکا هستند، هم نفت به دست می آورد. بنابراین تأثیر فوری این توافق بر چین خواهد بود که ناخواسته بیشتر به غنی سازی هسته ای ایران کمک می کند.
اما بعید است که اثرات بی ثبات کننده این توافق برای امریکا در اینجا پایان یابد، زیرا چین خواهان نفوذ بر کل منطقه خاورمیانه است. علاوه بر انعقاد پیمان، سفر وزیر امور خارجه چین «وانگ لی» به خاورمیانه شامل ایجاد یک طرح امنیتی منطقه ای با عربستان سعودی، دیدار با همتای ترک خود در استانبول و ارائه واکسن به امارات متحده عربی است. در همین حال، شرکت های دولتی چینی به عنوان بخشی از طرح «یک کمربند یک جاده» در حال گسترش سرمایه گذاری در اسرائیل ، عربستان سعودی و امارات متحده عربی هستند.
این الگوی تعامل منطقه ای چین همراه با وعده های سخاوتمندانه، در مورد سرمایه گذاری خارجی در زمانی رخ دهد که ایالات متحده آمریکا حضور خود را در خاورمیانه کاهش و سیاست توازن مجدد را دنبال می کند. شرکای سنتی ایالات متحده آمریکا، با دیدن سود ایران از شرکت های بزرگ چینی و روابط خود با واشنگتن، ممکن است چین را به عنوان گزینه جایگزین جذاب تری در نظر بگیرند.
فعالیت های چین در خاورمیانه خطری برای ایالات متحده آمریکا به وجود می آورد زیرا چین در این زمینه کاملاً واقعی بازی می کند - ممکن است از دشمنان آمریکا حمایت کند یا ممکن است خواهان ارتباط قوی با متحدان ایالات متحده آمریکا شود. پکن هیچ بیعتی با هیچ کشوری ندارد. این کشور به دنبال تقویت دشمنان ایالات متحده آمریکا یا ربودن شرکای سنتی آن است.
اما واشنگتن در مهار نفوذ چینی ها در منطقه درمانده نیست. ایالات متحده آمریکا برای کاهش تلاش چین و نفوذ بیشتر آن در خاورمیانه، به استراتژی آگاهانه ای نیاز دارد - استراتژی که تلاش می کند نفوذ چین را در میان شرکای ایالات متحده آمریکا محدود کند و تلاش های چین را برای تقویت دشمنان ایالات متحده خنثی کند.
در مرحله اول، واشنگتن باید با شرکای خود همکاری کند تا دسترسی پکن به زیرساخت های حیاتی، مالکیت معنوی و فن آوری در میان شرکای ایالات متحده را محدود کند.
به طور همزمان، ایالات متحده آمریکا باید تشخیص دهد که نمی تواند مانع از فعالیت اقتصادی منطقه ای چین شود و در عوض باید چین را تشویق به سرمایه گذاری در ساخت زیرساخت های غیر بحرانی منطقه و شرکت هایی کند که با چالش های مشترک مانند گرم شدن کره زمین مقابله می کنند.
در حالی که پکن تعمق قدرت در منطقه را به عمد دنبال می کند تا با کشورهای غربی رقابت کند، مسئولیت کنونی دولت بایدن؛ به چالش کشیدن نفوذ چین در منطقه خاورمیانه است.
نظر شما