محمد کلامی*؛ بازار: بخش عمدهای از مشکلات زیست محیطی امروز ایران به ایجاد واحدهای تولیدی غیر سازگار با اقلیم ایجاد شده مربوط میشود که باعث ایجاد مزیتهای نسبی مصنوعی شده است. دلایل ایجاد مزیتهای نسبی مصنوعی متعدد است که برخی از آنها عبارتند از:
الف) نفوذ و تأثیرگذاری افراد صاحب نفوذ
دولتها و نمایندگان مجلس که در پی حداکثر کردن رفاه رأی دهندگان خود میباشند و چون یکی از اصلی ترین مشکلات اقتصاد ایران بیکاری است بنابراین رایزنیها برای جذب واحدهای تولیدی برای ایجاد اشتغال یکی از اولویتهای کاری این افراد در هر منطقه میباشد که در این رایزنیها عموماً مزیتهای منطقهای و تأثیر بلندمدت یک فعالیت اقتصادی در نظر گرفته نمیشود.
ب) عدم وجود مطالعه کارشناسی، جامع و آینده نگر
بخش عمدهای از فعالیتهای اقتصادی و طرحهای تولیدی براساس معیار فوریت اجرا میشود بنابراین در اکثر موارد کار مطالعات جامع در زمینه اقتصادی بودن یا نبودن، تأثیر در محیط زیست منطقه و مواردی که در ارزیابی یک طرح تولیدی لازم است مدنظر قرار باشد، صورت نمیگیرد.
ج) عدم وجود برنامه ریزی منسجم
نبود یک برنامه منسجم که در آن مزیتهای هر منطقه از کشور شناسایی و مورد توجه قرار گیرد سبب شده است راه برای ایجاد صنایع با مزیت نسبی مصنوعی در هر منطقه فراهم گردد.
به عنوان مثال احداث کارخانه فولاد در شهر بناب و یا کشت پیاز در ایلخچی که همواره با کمبود آب مواجه بوده و این مشکل با خشک شدن دریاچه ارومیه نیز تشدید گردیده است آیا توجیه اقتصادی دارد؟ آیا این طرحها مطالعه کارشناسی دارد؟
به نظر، ایجاد مزیت نسبی مصنوعی پایدار نخواهد ماند و در میان مدت و دراز مدت عوارض و پیامدهای منفی اینگونه سیاستها آشکار میشود باید گفت هر توسعهای که به طبیعت باشد و نه با طبیعت عوارض و پیامدهای جبران ناپذیری را بر محیط زیست وارد میکند و در نهایت توان رقابتی صنعت ایجاد شده هم از بین خواهد رفت.
به دیگر بیان اگر در ایجاد مزیت نسبی به دنبال سازگار سازی محیط اطراف در خیلی از موارد امکان پذیر نیست و در مواردی تغییر پایدار نیست و حتی شاید به تغییر اقلیم منطقه منجر شود، در میان مدت و دراز مدت عوارض و پیامدهای ناخواسته خود را نمایان میسازد مانند خشک شدن زاینده رود به علت صنعت ذوب آهن اصفهان و مشکلات آبی در خوزستان به خاطر سدسازیهای بی برنامه.
راهکارهای مقابله با سیاست ایجاد مزیت نسبی مصنوعی میتواند موارد زیر باشد:
الف) ایجاد یک مرکز صرفاً اقتصادی و کارشناسی مانند سازمان برنامه و بودجه که با ثبات مدیریتی حداقل تأثیرپذیری را داشته باشد.
ب) مراجعه به آرای عمومی بوسیله راه های ارتباطی جدید در احداث طرحهای اقتصادی مانند کشورهایی چون سوئد، فنلاند، ایسلند، دانمارک و نروژ
* عضو هیأت علمی دانشگاه و تحلیلگر اقتصادی
نظر شما