بازار؛ گروه بین الملل: پیمان تجاری بریکس طی ماه های گذشته توجه بسیاری از تجار به ویژه در دو کشور ایران و روسیه را به خود جلب کرده است. بریکس با برخورداری از مکانیزم هایی چون «بانک توسعه نوین بریکس» و حمایت نسبی هند و چین به عنوان بزرگترین چشمه های بار آسیا، موفق شده دستکم در ظاهر، خود را پیمانی مستقل از ساز و کارهای مالی غرب جلوه دهد.
نگاهی به خبرهای منتشر شده در خصوص این پیمان تجاری، نشانگر تاکید مکرر رهبران کشورهای عضو این پیمان بر فاصله گرفتن از سیستم مالی آمریکا و حرکت به سمت دلارزدایی در روابط تجاری فی مابین است؛ موضوعی که به ویژه برای ایران و روسیه به عنوان دو عضو تحریم شده از سوی غرب، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به همین دلیل، تهران و مسکو بیشترین تلاش را در میان سایر اعضا برای جایگزین سازی ارزهای محلی در مبادلات تجاری با دلار و همچنین، راه اندازی مکانیزمی برای تسویه حساب های بین المللی در رقابت با سوئیفت غربی به کار بسته اند که به نظر می رسد، استفاده از ریال، روبل و یوآن دیجیتال، نسخه نهایی دو کشور برای مبادلات تجاری دوجانبه و چندجانبه با دیگر اعضای بریکس است.
تاکید روسیه و ایران بر استفاده از رمزارزهای متمرکز برای مبادلات تجاری
بانک های مرکزی ایران و روسیه به ویژه در زمان استقرار دولت سیزدهم، از مکانیزم هایی همچون روبل و ریال دیجیتال و یا راه اندازی پنجره معاملاتی «میر» در روسیه برای استفاده از رمزارزهای متمرکز (CBDC) رونمایی کردند که البته هنوز هیچ یک از این طرح ها به بهره برداری نرسیده اند.
آنچه در خصوص بریکس و دیگر پیمان های شرقی باید در نظر گرفت اینکه بر خلاف ساز و کارهای غربی همچون اتحادیه اروپا که اعضای آن از فرهنگ، سیاست خارجی، ارزش های اجتماعی و یکپارچگی بهره می برند، پیمان های شرقی ملغمه ای از اعضای متفاوت با منافع، ارزش ها و اهداف متفاوت به ویژه در سیاست و تجارت خارجی با یکدیگر هستند.
یک عضو ارشد مجلس دومای روسیه نیز در جریان فورم مشورتی بریکس در سن پترزبورگ، راه اندازی سامانه ای مشترک برای مبادلات تجاری میان اعضای بریکس با استفاده از رمزارزهای متمرکز را بخشی مهم و حیاتی از چارچوب همکاری میان اعضا دانسته است. راه اندازی چنین مکانیزمی آن چنان برای روسیه تحت تحریم های مالی سفت و سخت غرب مهم است که «والنتینا ماتوینکو» رئیس شورای فدراسیون روسیه نیز اخیرا در خصوص پروژه راه اندازی رمزارزهای ملی و استفاده از آنها در مبادلات تجاری میان اعضای بریکس تاکید کرده و آن را بخشی مهم از توافق تجاری میان اعضای این پیمان دانسته است.
بریکس، پیمانی با اعضای غیرهمسو و منافع متفاوت
نکته ای که در خصوص پیمان های تجاری شرقی مانند بریکس، سازمان همکاری شانگهای یا حتی اتحادیه اقتصادی اوراسیا باید مورد توجه قرار داد اینکه اساسا در شرق بر خلاف غرب، شاهد ناهمگونی اهداف و منافع سیاسی - تجاری متنوعی هستیم. به صورت مشخص، در حالیکه ایران و روسیه از اعضای تحریم شده بریکس توسط غرب هستند، آفریقای جنوبی، هند و برزیل سه متحد مهم تجاری برای ایالات متحده محسوب می شوند. همچنین، چینی ها نیز اگرچه به ظاهر با سیطره یکجانبه گرایی آمریکا در عرصه بین المللی مخالف هستند، اما تجربه بیش از یک دهه جنگ تجاری متمرکز میان واشنگتن و پکن به خوبی نشان داده که چینی ها علیرغم اختلافات بعضا شدید با دولت آمریکا، به هیچ روی حاضر به از دست دادن بازار این کشور به عنوان بزرگترین بازار کالاهای مصرفی در جهان نیستند. برای اثبات این موضوع، می توان سری به آمار اتاق بازرگانی ایران و چین، وزارت صمت، وزارت راه و شهرسازی و .... زد تا متوجه شویم که دقیقا کدامیک از بندهای تحریم های ابلاغ شده از سوی دولت آمریکا از زمان ریاست جمهوری دونالد ترامپ تاکنون، به صورت رسمی از سوی پکن نقض شده است! آیا چینی ها حتی در دوران دولت سیزدهم و پیش از آن، قطعات و یا ادوات استراتژیک همچون قطعات هواپیماهای مسافری، لکوموتیو، قطارهای مترو، ادوات معدنکاوی و ... را به ایران فروخته اند؟ حتی در صورت امضای قراردادهای متعدد فروش با ایران، باید پرسید که کدامیک از این موارد مورد قرارداد تاکنون به طرف ایرانی تحویل داده شده اند؟ در خصوص هند نیز وضعیت به همین صورت است. باید از دهلی نو سوال کرد که رها کردن سرمایه گذاری در بندر جابهار ایران از دوره ریاست جمهور یترامپ تاکنون، آیا دلیلی جز تحریم های وضع شده علیه ایران و تبعیت هند از مفاد تحریمی داشته است؟!
شناخت ماهیت بریکس و تقسیم بندی اعضا بر اساس منافع
لذا، آنچه در خصوص بریکس و دیگر پیمان های شرقی باید در نظر گرفت اینکه بر خلاف ساز و کارهای غربی همچون اتحادیه اروپا که اعضای آن از فرهنگ، سیاست خارجی، ارزش های اجتماعی و یکپارچگی بهره می برند، پیمان های شرقی ملغمه ای از اعضای متفاوت با منافع، ارزش ها و اهداف متفاوت به ویژه در سیاست و تجارت خارجی با یکدیگر هستند. به عنوان مثال، هندی ها اگیرچه در رقابت با چین سعی دارند در هر پیمانی که پکن عضو است، حاضر شده و به نقش آفرینی بپردازند، اما باید توجه داشت که این رویکرد دهلی نو نه در تضاد با غرب و آمریکا، بلکه صرفا در رقابت با چین اتخاذ شده و سابقه چنین رفتاری نیز دستکم در سیاست های مدرن به دوران پس از جنگ جهانی دوم و اختلافات متعدد موجود میان دو کشور باز میگردد.
بسیار بعید به نظر می رسد که حتی با وضع مکانیزم های تسویه حساب های مالی، نوعی همگرایی عملیاتی میان اعضای بریکس برای مقابله موثر با غرب و تحریم های شکل گرفته علیه ایران و روسیه که دیگر اعضا نقشی در آن ندارند، میان رهبران این پیمان به ویژه هند و چین شکل بگیرد.
نگاهی به موارد ذکر شده در بالا، به خوبی ثابت می کند که اعضای فعلی بریکس به دو دسته تقسیم می شوند: دسته نخست مربوط به کشورهایی نظیر ایران، روسیه و یا بلاروس (عضو جدید احتمالی) قرار دارند که خواستار طراحی و اجرای مکانیزمی مستقل از غرب و در ذیل آن، مواردی همچون دلارزدایی، انفصال از دلار و سوئیفت در تعاملات میان اعضا، بی توجهی به تحریم های آمریکا در چارچوب های تجاری و ... هستند. اما دسته دوم که از تنوع بالایی هم برخوردار هستند، شامل کشورهایی چون چین، هند و آفریقای جنوبی می شود که اساسا اهدافی متفاوت از دسته اول را پیگیری می کنند. این کشورها در بهترین حالت، به بریکس نیز به عنوان یکی از ده ها پیمان تجاری نگاه میکنند که می تواند به توسعه تجارت خارجی آنها کمک کرده و یا در مثال هند و چین، این عضویت بعضا به صحنه رقابت های دوجانبه در قالب چارچوبی سازمانی میان دو کشور و خالی نکردن عرصه به نفع دیگری معنا می شود. لذا، بسیار بعید به نظر می رسد که حتی با وضع مکانیزم های تسویه حساب های مالی، نوعی همگرایی عملیاتی میان اعضای بریکس برای مقابله موثر با غرب و تحریم های شکل گرفته علیه ایران و روسیه که دیگر اعضا نقشی در آن ندارند، میان رهبران این پیمان به ویژه هند و چین شکل بگیرد.
نظر شما