بازار؛ گروه بین الملل: «لئون هادار»، عضو ارشد موسسه تحقیقات سیاست خارجی (FPRI) در فیلادلفیا و پژوهشگر سابق مطالعات سیاست خارجی در موسسه کاتو در طی مقاله ای که در سایت تحلیلی نشنال اینترست منتشر شد، نوشت: اجماع دیرینه دو حزب طرفدار اسرائیل در سیاست آمریکا در حال محو شدن است - دقیقاً در لحظهای که اسرائیل بیشترین نیاز را به آن دارد. این واقعیت که ایالات متحده مرتباً سربازان خود را برای مرگ برای اسرائیل میفرستد، به کلیشه ای نخنما در میان مفسران سیاسی یهودستیز تبدیل شده است. در حالی که اسرائیل در طول سالها به کمکهای نظامی سخاوتمندانه ایالات متحده متکی بوده و واشنگتن دسترسی اسرائیل به پیشرفتهترین سلاحها و فناوریها را فراهم کرده است، هیچ سرباز آمریکایی از زمان تأسیس آن در سال ۱۹۴۸ مستقیماً از طرف آن نجنگیده است.
ایالات متحده آمریکا و اسرائیل رزمایشهای نظامی مشترکی برگزار کردهاند، در زمینه دفاع موشکی همکاری نزدیکی داشتهاند، سیستمهای تسلیحاتی جدید را به طور مشترک توسعه و آزمایش کردهاند، اطلاعات را به اشتراک گذاشتهاند و در مورد استراتژی با یکدیگر مشورت کردهاند. با این حال، اسرائیل هرگز درخواست حضور نیروهای آمریکایی در زمین، فراتر از مشاوران و واحدهای کمکی نکرده است. در عوض، ایالات متحده آمریکا کمکهای نظامی گستردهای به نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) ارائه داده است، که با این استدلال توجیه میشود که IDF به عنوان یک ناو هواپیمابر غرق نشدنی آمریکایی در خاورمیانه عمل میکند - جایگزینی برای استقرار نظامی دائمی مانند آنچه در آلمان، کره جنوبی، ژاپن یا قطر وجود دارد.
وابستگی اسرائیل به آمریکا همزمان با افزایش تدریجی تغییرات جمعیتی و سیاسی در آمریکا، فشارهایی را برای کاهش روابط بین دو ملت ایجاد میکند
هنگامی که اسرائیل مورد حمله قرار گرفته است، آمریکاییها گاهی اوقات در دفاع از آن کمک کردهاند - مانند تبادل موشک در سال ۲۰۲۴، زمانی که خلبانان نیروی هوایی ایالات متحده به رهگیری موشکهای ایرانی که پایگاههای نظامی اسرائیل را هدف قرار میدادند، کمک کردند. با این حال پیش از این در ماه ژوئن، «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر اسرائیل یک قدم فراتر رفت: با شکستن تابوی دیرینهای که ایجاد کرده بود، ی نه تنها از ایالات متحده درخواست حمایت دفاعی کرد، بلکه از خلبانان و هواپیماهای آمریکایی خواست تا سایتهای اورانیوم هستهای ایران را بمباران کنند. همانطور که «آلوف بن»، سردبیر روزنامه هاآرتص اسرائیل گفت: برای اولین بار، اسرائیل از آمریکا میخواهد که در کنار آن یا برای آن بجنگد. از نظر بن، مأموریت مورد بحث برای ارتش اسرائیل به تنهایی بسیار بزرگ بود - و نشاندهنده سطح بیسابقهای در وابستگی اسرائیل به ایالات متحده آمریکا بود.
با این حال، برخی در اورشلیم نگران این هستند که وابستگی اسرائیل به آمریکا همزمان با افزایش تدریجی تغییرات جمعیتی و سیاسی در آمریکا، فشارهایی را برای کاهش روابط بین دو ملت ایجاد میکند. در دوران وجود اسرائیل، زندگی عمومی آمریکا تحت سلطه نسلی بود که شاهد جنگ جهانی دوم بودند یا اندکی پس از آن بزرگ شدند - زمانی که آسیبهای هولوکاست و جنگ اسرائیل برای بقا نقش محوری در دستور کار سیاسی و رسانهای داشت. اما این نسل شروع به ترک صحنه میکند. نسلی جایگزین آن میشود که روابطش با جامعه یهودیان و نگرشش نسبت به اسرائیل بسیار دوپهلوتر است.
تشکیلات پیر حزب دموکرات، که از اوایل قرن بیستم خانه سیاسی یهودیان آمریکایی بوده از ارزشهای لیبرالی حمایت کرده است که یهودیان را قادر ساخته به مناصب قدرت و نفوذ در نظام سیاسی دست یابند. با این حال همزمان، حزب دموکرات در حال تبدیل شدن به خانه فعالان سیاهپوست، اسپانیاییتبار و مسلمان است. این گروهها به تدریج به پایگاه انتخاباتی حزب تبدیل میشوند و آن را کمتر به حمایت یهودیان لیبرال وابسته میکنند، که تعدادشان در حال کاهش است.
این گروهها و سایر گروهها - به ویژه چپگرایان مترقی - تمایل دارند اسرائیل را به عنوان یک پایگاه غربی در جهان سوم ببینند. آنها بر اساس این دیدگاه که اسرائیل جمعیت فلسطینی بومی را سرکوب میکند و توسط بقایای تشکیلات سفیدپوستان در هر دو حزب ایالات متحده حمایت میشود، به آن مشکوک هستند.
نخبگان سیاست خارجی آمریکا که به طور سنتی طرفدار اسرائیل در دو حزب سیاسی اصلی بودند، در حال ترک صحنه هستند
در عین حال حزب جمهوریخواه، در حالی که ظاهراً با اسرائیل همدل است، در حال به دست آوردن رنگ و بویی پوپولیستیتر و انزواطلبانهتر است و جمهوریخواهان تندرو طرفدار اسرائیل و روشنفکران نومحافظهکار قدرت خود را برای دیکته کردن دستور کار سیاست خارجی حزب از دست میدهند.
مسیحیان انجیلی طرفدار اسرائیل همچنان بخشی از پایگاه انتخاباتی حزب جمهوریخواه هستند. اما بحث شدید در جنبش ماگا بر سر عقلانیت مداخله ایالات متحده آمریکا در جنگ اخیر ایران و اسرائیل، نفوذ فزاینده کسانی را در حزب جمهوریخواه - از جمله معاون رئیس جمهور جی. دی. ونس - نشان داد که از دستور کار سیاست خارجی عدم مداخله حمایت میکنند و اصرار دارند که منافع استراتژیک آمریکا و اسرائیل همیشه همسو نیستند. جنبش انزواطلبی در حزب جمهوریخواه استدلال میکند که واشنگتن باید در قبال اسرائیل بیتوجهی ملایمی را در پیش بگیرد - شاید از طریق لفاظی یا از طریق آرای سازمان ملل از آن حمایت کند، اما به طور چشمگیری کمکهای امنیتی معنادار را کاهش دهد و پول پسانداز شده را در راههایی که مستقیماً به نفع مردم آمریکا باشد، خرج کند.
خلاصه اینکه، نخبگان سیاست خارجی که به طور سنتی طرفدار اسرائیل در دو حزب سیاسی اصلی بودند، در حال ترک صحنه هستند. این واقعیت، سیاست آمریکا در قبال اسرائیل را تحت الشعاع قرار خواهد داد، درست آن زمان که اتکا و نیاز دولت یهود به حمایت آمریکا به اوج جدیدی میرسد.
نظر شما